پرسش :
ضمن بیان جایگاه امر به معروف و نهی ازمنکر در دین، شرایط امر به معروف و نهی ازمنکر را بیان کنید.
پاسخ :
امر به معروف و نهى از منکر از بزرگ ترین و مهم ترین دستورهاو واجبات دینى است، که محور و اساس شعایر دینى و هدف بعثت انبیا و جانشینان آنان است. بر هر مؤمن واجب است که امر به واجبات و نهى از محرّمات نماید و نیز مستحب است که امر به مستحبّات و نهى از مکروهات نماید. خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:
(وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ);[1]باید حتماً جمعى از شما باشند که مردم را به نیکى دعوت، و به معروف وادار، و از منکر جلوگیرى نمایند و اینان رستگاران اند. رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
انّ قوماً رکبوا سفینه فى البحر و اقتسموا فصار کلّ واحد منهم موضعه فنقّر رجل موضعه بفاس فقالوا ما تصنع؟ قال هو مکانى اصنع به ما شئت فان اخذوا على یدیه نجا و نجوا و ان لم یأخذوا على یدیه هلک و هلکوا.
در این روایت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اجتماع را تشبیه فرموده به جمعى که هر کسى در جایى در کشتى نشسته باشند و بعد یک نفر با تیشه اى جاى خود را سوراخ کند، وقتى از او بپرسند چرا این کار را مى کنى، بگوید این جاى اختصاصى من است و مى خواهم آن جا را سوراخ کنم; اگر جلوى او را بگیرند، هم او نجات پیدا مى کند و هم بقیه و اگر جلویش را نگیرند، هم او غرق مى شود و هم اهل کشتى; و شاید بعضى از بلاهاى عمومى، مثل قحطى، گرانى، کمى باران، زلزله، جنگ، و یا، تسلّط ستمکاران و… اثر ترک این واجب، یعنى امر به معروف و نهى از منکر باشد، که مضمون بعضى از روایات است.[2] خدا بهتر مى داند.
علما مى فرمایند: امر به معروف و نهى از منکر چهار شرط دارد:
اوّل این که، احتمال اثر در آن بدهد، پس اگر بداند که اثر نمى کند لازم نیست امر به معروف و نهى از منکر کند;
دوّم این که، خود آمر و ناهى، فعل واجب و حرام را درست بداند، پس اگر بر او مسلّم نباشد که این کار واجب یا حرام است لازم نیست;
سوّم این که، سبب ضرر و زیان به خود یا مسلمان دیگرى نشود; چهارم این که، علم به صدور حرام یا ترک واجب از طرف داشته باشد، پس به مجرّد احتمال یا ظن لازم نیست، بلکه نباید پى جویى و تجسس بنماید. در ضمن باید امر به معروف و نهى از منکر با ملایمت و خوش خلقى و صبر و به خاطر خیرخواهى و خلوص نیّت باشد، نه این که با تندى و خشونت یا به قصد تحقیر و خود بزرگ نمایى از اظهار علم و دانش و… باشد که چه بسا نتیجه به عکس گرفته شود; هم چنین مراتب نهى از منکر ابتدا به دل، سپس به زبان و ارشاد و هدایت و نصیحت و بعد به بازداشتن به دست و عمل و جلوگیرى از وقوع معصیت، گرچه به زدن باشد، که در کتب فقهى تفصیل آن را فرموده اند. ناگفته نماند که وجوب امر به معروف و نهى از منکر، وجوب کفایى است; یعنى یک نفر که انجام داد از دیگران برداشته مى شود، مگر آن که شخص دوّم احتمال اثر بیش ترى در طرف بدهد، یا زودتر به نتیجه برسد.
پىنوشتها
[1]. سوره ى آل عمران، آیه ى 104.[2]. سفینه البحار، ج 8، ص 388.
پرسش :
چگونه می توان فردی را امر به معروف و نهی از منکر کرد و مراحل آن را نام ببرید!
پاسخ :
ابتدا مراحل امر به معروف و نهی از منکر را ذکر کرده و سپس شیوه آن را بیان می کنیم:
دانشمندان اسلامی برای امر به معروف و نهی از منکر چهار مرحله را ذکر کرده اند که در سیره ائمه مشاهده می شود.
1ـ اظهار نفرت و خشم: گاهی شخصی منکر را انجام و یا معروفی را ترک می کند ولی آمادگی برای اصلاح دارد که تنها با اظهار خشم پی به عمل ناپسند خود می برد[1] معروف محسوب می شود نمونه اش برخورد پیامبر(صلی الله علیه وآله) با فاطمه(علیها السلام) که پرده ای در خانه دخترش دید با اخم کردن فاطمه متوجه شد و پرده را باز کرد و…[2]
2ـ امر و نهی گفتاری: باید برای این فریضه الهی از نعمت زبان و بیان استفاده کرد که این گاهی به صورت گفتگوی شخصی است که مخاطب یک یا چند نفر است گاهی روی سخن با جمع است و گاهی به صورت گفتگوی دو جانبه است.[3]
3ـ بازداری عملی: برای خشکانیدن زمینه منکر و گناه باید اقدامات عملی انجام بدهیم که این زمینه خود گاهی اقتصادی یا جنسی و یا فکری است.
4ـ نفرت و ناخشنودی قلبی و ترک معاشرت و رابطه: این کار از نظر روحی خیلی تأثیر می گذارد. در صدر اسلام افرادی بودند که پیامبر خدا دستور داده بود با آنان معاشرت نکنند و سخن نگویند و این خود بهترین کار بود تا خویش را اصلاح کنند.
اما با شیوه های مختلفی می شود فرد یا افرادی را امر به معروف و نهی از منکر کرد که به بعضی از آن ها اشاره می کنیم:
1ـ شیوه گفتاری: با سخن گفتن مخاطب را متوجه کند که وظیفه دارد معروف را انجام و منکر را ترک کند که علی هذا در وهله اول از جملات پندآمیز و به صورت لین و نرم و… استفاده کند و از خشونت بپرهیزد. روی این جهت خدا به موسی(علیه السلام)دستور می دهد که از کلام نرم استفاده کن: “به سوی فرعون بروید که طغیان پیشه کرده و با قول نرم با او سخن بگوئید”[4]
رسول خدا هم فرمود: با نرمی سخن گفتن میمنت دارد و خشونت نُحوست.[5]
2ـ جلب اعتماد: در ابتدا دلهای انسان رو گردان است ولی وقتی کسی در جذب مهارت داشت به آن شخص روی آورده او را پذیرا می شوند و پس از جلب اعتماد می توان در آن ها نفوذ کرد.
در این رابطه امام علی(علیه السلام) می فرماید: دلهای مردم وحشی است هر کس قلوب آن ها را جذب کند به او روی خواهند آورد.[6]
این جلب اعتماد در صورتی حاصل می شود که مخاطب را از خود بداند. لقمان وقتی نهی از منکر می کند تعبیر به فرزندم
می کند(یا بنی لا تشرک باللّه)[7]
3ـ اعطاء شخصیت: اگر شخصی مرتکب جرم و گناهی شد در وهله اول به صورت پنهانی به او تذکر داده شود تا به شخصیت او لطمه ای وارد نشود.[8]
4ـ عقائد مخاطب را محترم شمردن: در صدر اسلام مسلمانان به بت پرستان توهین می کردند آیه نازل شد که شما مؤمنان بر آنان که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها هم از روی دشمنی خدا را دشنام دهند.[9] کسی عقیده اش برای او ارزش دارد و باید محترم شمرده شود.
5ـ شیوه ارائه جایگزینی سالم: به این معنا که شخصی را که نهی از منکر می کنیم فراغت او را پر کنیم با ایجاد مراکز فرهنگی و هنری و ورزشی و… با این روش می شود جلو بسیاری از منکرات را کاهش داد.[10]
شهید مطهری نقل می کند که در یکی از شهرهای کوچک آمریکا زنان مبتلا به قمار بازی شده بودند ابتدا کشیشها و روزنامه نویسها و… تا توانستند راجع به بدی قمار سخن گفتند ولی اثر نکرد تا آن که شهردار به فکر افتاد و چند باشگاه و نمایشگاه هنری زنانه دایر کرد زنان سرگرم شدند دو سال گذشت و تمام زنان قمار را به کلی فراموش کردند.[11]
6ـ شیوه مستقیم و غیر مستقیم: گاهی مستقیماً با مخاطب گفتگو کردن اثر می بخشد ولی گاهی شرائط زمان یا مکان یا وضعیت اشخاص مورد خطاب اقتضا نمی کند که مخاطب را به طور مستقیم امر و نهی کند بلکه باید از شیوه غیر مستقیم استفاده کرد.
7ـ شیوه تدریجی: بدین معنا که در مسائلی که به اقتضاء شرایط زمانی یا فردی لازم است برای تأثیر گذاری در مخاطب به تدریج و کم کم پیش برویم و بهره بگیریم چون اگر غیر از این باشد یا تأثیر ندارد یا اثر منفی می گذارد مثلا شخصی غیر مذهبی را اگر بخواهیم به ارزشهای مذهبی و دینی گرایش بدهیم نمی توان از همان روز اول همه مسائل مربوط به واجبات و… را به او آموخت نمونه اش روایت مفصّلی است از امام صادق(علیه السلام) که خلاصه اش این است که مردی مسیحی در همسایگی مرد مسلمانی قرار داشت همسایه مسلمان، مرد مسیحی را دعوت به اسلام کرد و او مسلمان شد پیش از اذان صبح درب خانه او را کوبید و او را به مسجد برد و تا غروب او را در مسجد نگه داشت روز بعد که به سراغ او رفت گفت من کار دارم سراغ بیکاری برو…[12]
8ـ ارشاد از نکات مورد اتفاق: ارشاد از نکات مورد اتفاق شروع شود و از چیزهایی که بین ما و شخص مورد اختلاف است پرهیز شود ابتدا صحبت بر محور نقاط مشترک باشد تا بعد از آن به مسائل اختلافی برسیم.[13]
پىنوشتها
[1] . امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (ناشر، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ اول، سال 1377) ص 158.[2] . بحارالانوار، ج 43، ص 84 (چاپ دوم، ناشر: مؤسسه وفا، بیروت).
[3] . امر به معروف و نهی از منکر (مؤلف حسین نصری، مترجم محمد اشتهاردی، ناشر: دفتر تبلیغات قم، چاپ اول) ص 281. کتاب امام خمینی، ص 179.
[4] . قرآن کریم، سوره طه: 43.
[5] . اصول کافی، ج 3، ص 182، ح 4، از باب الرفق (انتشارات مسجد چهارده معصوم، مترجم سید جواد مصطفوی).
[6] . نهج البلاغه فیض، کلمات قصار، ح 47، ص 1111.
[7] . لقمان: 13.
[8] . شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر (دادسرای انقلاب اسلامی مبارزه با مواد مخدر، ناشر: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال 1369، چاپخانه علامه طباطبایی) ص 233.
[9] . انعام: 108.
[10] . پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و روایات (مؤلف محمد اسحاق مسعودی، ناشر: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال 1374) ص 392.
[11] . ده گفتار، ص 88.
[12] . وسائل الشیعه، ج 11، ص 430. ابواب امر و نهی، باب 14، ح 9 (ناشرد دار احیاء التراث العربی، بیروت).
[13] . شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر (دادسرای انقلاب اسلامی مبارزه با مواد مخدر و منکرات، ناشر: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال 1369) ص 253.
پرسش :
چرا امر به معروف و نهی از منکر به خوبی اجرا نمی شود؟
پاسخ :
برخی از علت هایی که موجب شده امروزه این فریضه مهم در جامعه و کشور ما به خوبی اجراء نشود عبارتند از:
الف) عدم آگاهی بعضی از امرین به معروف و ناهین از منکر از قوانین این مسأله (قوانین شرعی و حکومتی)
یکی از عواملی که باعث شده این فریضه به خوبی اجراء نشود اینست که، بعضی از امرین به معروف و ناهین از منکر به علت عدم آگاهی از قوانین امر به معروف و نهی از منکر، هم خود و هم دیگران را دچار مشکل می کنند و هم تأخیر عمل امر به معروف و نهی از منکر را از بین می برند و موجب بدبینی افراد جامعه به دین و این فریضه مهم می گردند و موجب می شوند که مردم احساس کنند که، جامعه که هر انسانی امر بمعروف و نهی از منکر را انجام می دهد آن هم بدون اطلاع از قوانین، جامعه خودسری، و بدون قانون و ضابطه است.
از طرفی خود امرین و ناهین هم به علت عدم آگاهی از قوانین مورد برخورد مسئولین و بی توجهی مسئولین امر قرار می گیرند، لذا آنها احساس ناراحتی و ناامیدی می کنند و به نوعی در انجام این فریضه بسیار مهم در مواقع صحیح و درست هم سُست می شوند.
پس خوب است که کلاس های آگاهی از قوانین این مسأله مهم تشکیل شود به صورتی که برای امر بروز، کارآمد، مؤثر و آگاهی بخش باشد و مؤمنین از مسائل این باب به طور کلی آگاهی یابند.
ب) عدم آگاهی آحاد مردم از اهمیت این فریضه:
امر بمعروف و نهی از منکر از مهمترین فرائض می باشد. و در حقیقت می توان گفت که قوام سایر فرائض به اقامه این مهم ممکن می باشد. و اعتقاد به این مسئله از ضروریات دین است.و طبق فتوای امام خمینی و سایر فقهاء، منکر امر بمعروف و نهی از منکر با التفات به لازمه بودن و التزام به آن، خارج از دین و کافر می باشد.
دین مقدس اسلام اهمیت این فریضه را بیان کرده و تأکیدبسیاری بر آن در قرآن و احادیث امامان شیعه شده است. قال الله تعالی«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛[1] و باید که باشند از شما جمعی که بخوانند بسوی خوبی و امر کنند بخوبی و نهی می کنند از منکر و ایشانند راستگاران.»
پیامبر اسلام فرمودند: «إنَّ الله عزوجل لیبغض المؤمن الضعیف الذی لادین له، فقیل و ما المؤمن الضعیف الذی لا دین له؟ قال: الذی لاینهی عن المنکر؛ همانند خداوند عزوجل هر آینه غضب می کند بر مؤمن ضعیفی که دین ندارد. پس سؤال شد مؤمن ضعیفی که آنچنان صفت دارد که دین ندارد کیست؟ پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: آن کسی که نهی از منکر نمی کند.[2]
در این باره احادیث بسیاری داریم. وقتی ما به تاریخ نگاه می کنیم قیام امام حسین در جهت اقامه امر به معروف و نهی از منکر بوده است. و حسین بن علی شهید راه اقامه امر بمعروف است. لذا این مسئله اهمیت ویژه ای دارد در حالی که آحاد افراد جامعه از این همه اهمیت آگاهی ندارند، و شاید اگر بدانند انجام صحیح فریضه امر به معروف و نهی از منکر چه برکات و منافع و دفع ضررات دارد که شاید دیگر بی توجه به این مسئله نباشند. پس بر اهل علم و فضیلت، دلسوزان، مسئولین و غیره می باشد که در جهت آگاهی بخشی به مردم تلاش کنند، تا مردم توجه پیدا کرده و امر بمعروف و نهی از منکر به خوبی اجرا شود.
ج) عدم حمایت قانونی از آمران و ناهیان در برخی موارد:
یکی از مشکلات بر سر راه امران به معروف، عدم حمایت قانونی از آنها می باشد. بدین معنا که، اگر امر به معروف در راستای ایفای وظیفه امر بمعروف و نهی از منکر با مشکل و مسئله ای روبرو شد، قوانین حمایتی کاملی از این جهت نداریم. و شاید بعضی از ارگان های ذیربط حمایت قانونی لازم را از آنها به عمل نیاورند و لذا کسانی که می خواهند در این راه قدم بردارند از مشکلات و مسائلی که ممکن است پاپیچ آنها بشود می ترسند و از ثبات قدم لازم در این راه برخوردار نمی باشند.
د) عدم پایبندی برخی مسئولان نسبت به این فریضه:
یکی از عواملی که می تواند نقش مؤثری در راستای عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد، پایبندی مسئولان به این فریضه بسیار مهم است. هرگاه سخن از امر بمعروف و نهی از منکر به میان می آید، ذهنها فقط متوجه تار موی زنان و شیوه پوشش زنان و جوانان در جامعه و امثال آن می شود. که البته توجه و حساس بودن به این مسائل هم خوب است. امّا مسائل مهمتری وجود دارد که هرگاه آن مسائل درست شود. مسائل پایین تر آنها نیز، امکان درست شدنش بیشتر است. وقتی در بعضی از سطوح مسئولان توجهی به امر بمعروف و نهی از منکر نشود بدین معنا که خود آنها در راستای عمل امر به معروف ونهی از منکر برنیایند و از اسراف و اتلاف و غیره و غیره جلوگیری نکنند و یا اگر به مسئولی امر بمعروف و نهی از منکر شود گوش ندهد، چگونه می توان از مردم انتظار داشت پایبند به این فریضه باشند. وقتی مردم می بینند کارگزار و مسئول خدای ناکرده اهل تجمل، مادیات، اسراف، رابطه بازی، منفعت طلبی و امثال آن باشد و خانواده و فرزندان آنها نیز اینگونه اند، چگونه می توان انتظار داشت که امر بمعروف و نهی از منکر در جامعه به خوبی اجراء شود.
هـ) عدم احساس مسئولیت همگانی نسبت به این فریضه:
متأسفانه در مسئله امر بمعروف و نهی از منکر بعضی ها فکر می کنند اجرای امر بمعروف و نهی از منکر بر عهده نهادهای حکومتی است و یا بر عهده قشر خاصی است. در حالی که این مطلب درست نیست و طبق روایات رسیده از ائمه معصومین ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ همه مردم در مقابل هم دیگر مسئول هستند. طبق فرمایش پیامبر معظم اسلام: (کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته) یعنی تمام مردم در مقام آنچه که هستند باید پاسخ گو باشند و مردم در مقابل دیگر مسئول هستند. نمی توان گفت چرا من باید امر بمعروف بُکنم و خود را بَد کنم در پیش چشم دیگران. و یا اگر کسی اقامه امر بمعروف و نهی از منکر کرد، شخص معروف شده اعتراض می کند به امر و دیگران به حمایت او نمی آیند و لذا شخص گناهکار جَری شده می گوید فقط تو اعتراض می کنی و دیگران که حرفی ندارند پس کار من درست و به تو ربطی ندارد، این یکی از مشکلات مهم است. لذا باید تمام افراد اقامه امر بمعروف و نهی از منکر کنند و اگر گناهکار ببیند مورد اعتراض همه مردم واقع شده از عمل خود دست بر می دارد.
و) اهل عمل نبودن بعضی از آمران بمعروف و ناهیان از منکر:
آقا امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ می فرمایند: کسی باید امر بمعروف و نهی از منکر بنماید که دارای سه خصلت باشد: 1. به آنچه که امر می کند، عالم بوده و آگاهی کامل از آن داشته باشد. 2. خود مرتکب عملی نشود که مردم را از آن باز می دارد. 3. در آنچه که امر یا نهی می کند عدالت را رعایت نماید و در اینکار رفق و مدارا را از نظر دور ندارد.[3]
اگر کسی که امر بمعروف و نهی از منکر می کند خود پایبندی به اصول اسلامی نداشته باشد، تأثیر امر بمعروف و نهی از منکر را از بین می برد و کم کم باعث می شود مردم به انجام این فریضه بدبین بشوند و حتی امر بمعروف و نهی از منکر از طرف انسان های عالم و پاک هم مورد اعتراض، تمسخر و یا مطالب دیگر گردد.
یکی از بهترین شیوه امر بمعروف و نهی از منکر، رفتار عملی خود امر و ناهی است. وقتی شخصی در یک مورد امر و نهی می کند ولی در مورد دیگر خود مرتکب خلاف می شود، دیگران را نسبت به خود فقط بدبین و بی اعتماد نمی کند، بلکه نسبت به همه بدبین و بی اعتماد می شوند.
ز) عدم برخورد مناسب بعضی از امران و ناهیان:
در انجام این عمل و فریضه شخص امر و ناهی باید آگاهی از احکام و قوانین داشته باشد و پایبند به قوانین و احکام باشد و در اجرای حدود و قوانین پا فراتر از محدوده مشخص شده نگذارد.
متأسفانه مشاهده می شود بعضی از امران، در جهت انجام این فریضه خود مرتکب گناه و عمل حرام دیگری می شوند بدون اینکه توجهی به این مسائل داشته باشند، (که البته ما در صدد بیان مصادیق و یا مثال برای آن نیستیم) که خود این اعمال غیرقانونی و غیرشرعی باعث بدبینی مردم شاهد ماجرا می شود.
ما طبق فرمایش آقا امیرالمؤمنین که در بند قبل بیان شده در اجرای این فریضه عدالت و مدارا را از نظر دور نداریم و شرایط و مراتب امر بمعروف و نهی از منکر را اجراء کنیم و تا می توانیم از خشونت پرهیز کنیم.
ح) عدم آگاهی از هدف امر بمعروف و نهی از منکر:
اگر ما به مطالب متون دینی درباره امر بمعروف و نهی از منکر نگاه کنیم، متوجه می شویم که، دین اسلام به فریضه امر بمعروف و نهی از منکر که موجب بناء دین و استحکام جامعه اسلامی می شود، با ظرافت خاصی نگاه می کند و هدف از انجام این فریضه را اِعمال قدرت و یا خشونت و سخت گیری و غیر منعطف بودن بر جامعه نمی داند. اسلام نمی خواهد بدین وسیله اقتدار خود را منحصه ظهور بگذارد و قدرت نمائی کند. بلکه هدف از ارسال دین و بعثت انبیاء، اصلاح جامعه و تعالی انسانی و برانگیختن مکارم اخلاقی در جامعه انسانی و وجود آدمی می باشد. در واقع این فریضه یک فریضه آگاهی بخشی و دلسوزی برای تک تک افراد جامعه است. فریضه که بر روش منطقی و فرهنگی مبتنی است. چون هیچگاه نمی توان با زور اصلاحی پایدار و اساسی و ماندگار در جامعه بوجود آورده و اگر زمینه اصلاح و قبولی سخن درست در جامعه وجود نداشته باشد، کار بجای نخواهد رسید. همانطور که دعوت بسیاری از انبیاء عظام در طول سالهای متمادی به علت عدم قبول امتهایشان به جای نرسید، که البته اثراتی بر این عدم قبول و اصلاح مترتب بوده و می باشد، از جمله عذابهای الهی که بر اُمَمِ پیشین نازل گردیده شد.
ط) مانع تراشی برخی دستهای پنهان و آشکار:
عده ای در جامعه اعم از برخی مسئولین ناسالم و غیر مسئولین وجود دارند که تمام تلاش و کوشش خود را بر آن دارند که اجرای این فریضه را به علل مختلف تعطیل کنند و یا به حداقل برساند. در واقع آنها وجود این فریضه را در جامعه، مانعی برای رسیدن به اهداف و منافع دنیائی خود می دانند و لذا به شیوه های عوام پسند و یا جلوه های منطقی و یا ؟؟؟؟ دلسوزانه و غیره دنبال مانع تراشی هستند. چون آنها می دانند اگر بخواهد نان حرام، فساد و فحشاء و زد و غیره در جامعه وجود داشته باشد و آنها به منافع خود از طریق تباهی دیگر اقشار جامعه برسند نباید امر بمعروف و نهی از منکر وجود داشته باشد. لذا آنها در مقام اجراء، قضاوت و غیره در صدد جلوگیری از اقامه این فریضه مهم می شوند. به نحوه احسن این فریضه در جامعه اجرا شود و جامعه مسلمین از خطرات در کمین نشسته در اَمان بماند.
آقا امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ فرمودند:
اَدْنی الاِنکارُ اَنْ یُلقی اَهْلُ المَعاصی بِوُجُوهٍ مُکَفْهَرَهٌ؛
کمترین مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر، این است که معصیت کاران و بدکاران با تُرشروئی ملاقات شوند.[4]
پىنوشتها
[1] . قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 104.[2] . تحریرالوسیله، امام خمینی، قم، چاپ دوم، مؤسسه دارالعلم، ج 1، ص 463.
[3] . وسائل الشیعه، ج 11، کتاب امر به معروف و نهی از منکر، باب اشتراط الوجوب بالعلم بالمعروف و المنکر، ص 400.
[4] . کتاب تهذیب، ج 2، ص 57.