چندی پیش مقالهای با عنوان «رابطه جنسی و مذهب» در سایت گویا نیوز نظرم را به خود جلب کرد و بر آن شدم تا نکاتی را در خصوص برخی سخنان نویسنده محترم ابراز دارم:
نویسنده مقاله مذکور بر این ادعا پا میفشارد که: توصیه به خود ارضایی تعارضی با مذهب ندارد و برای اثبات این مدعا چنین استدلال کرده است:
«به نظر من نوعی اومانیسم پیشرفته پویا همواره در بطن شریعت اسلام شیعی وجود داشته است که توجه به دو اصل محوری در نگرش انسان به مذهب بوده است: اول استقبال از دانش بشری در همه زمینهها (بدون ذکر محدودیت) و دوم اولویت دادن به سلامت جسمی انسان (هر چند که در تعارض با واجبات و فروعات دین قرار بگیرد… به نظر من هیچ دلیل عقلی و نقلی وجود ندارد که فکر کنیم اسلام شیعی مانع از تحقیق و پژوهش و اطلاع رسانی در زمینه علوم تجربی و پزشکی و دانش نوین جنسی است. نگرش اسلام در کل همواره و همه جا سلامت جسمی انسان را بر هر امری مقدم دانسته است. ترک روزه بنا به دستور پزشک در موارد لازم یکی از نمونههای آشکار است…. به یقین خودارضایی حرامتر و قبیحتر از ترک روزه، حج و جهاد و… نیست، حتی بر فرض تعارض دستورات مذهبی با دانش من از سلامت جنسی به عنوان یک سکولوژیست خود شریعت اسلامی این اختیار را به من میدهد که سلامت جنسی را بر هر دستور دیگری مقدم بدارم و تصور تعارض، ناشی از بیتوجهی افراد به همان مبانی گفته شده در مورد شریعت اسلام شیعی خواهد بود….».
مقدمه
چیزی به نام رفتار جنسی در نمونههای مختلف موجودات به شکلی گاه یکسان و گاهی متفاوت وجود دارد. این رفتارها که به مقاربت انواع نر و ماده میانجامد برای تولید مثل و بقای نسل صورت میپذیرد. کمتر دیده میشود که رفتار جنسی گونههای غیر انسانی موجودات، از روی میل خواهی محض و کسب لذت جنسی نمود یابد؛ اما در این میان انسانها علاوه بر نیاز طبیعی و غریزی تولید نسل، به کششهای درونی لذت خواهی، نه، نمیگویند و اعمال جنسی را بیقصد تولید و به انگیزه لذت نیز انجام میدهند.
زمینه و تاریخچه دانش جنسی
از آنجا که غریزه جنسی میان صف امیال طبیعی بشر جا دارد، در حضور و غیاب خود شدت و ضعف مییابد، تند و کند میشود، ممکن است میان انگشتان عوامل و شرایط محیطی، بیرونی، درونی و روحی بچرخد و پیاپی به نوسان درآید. چنین مسائلی سبب گردیدند که ساختار جنسی انسان و ارتباط آن با بدن، هم چنین رفتار جنسی و تأثیر آن بر جسم و روان، از سوی دانشمندان مورد دقت قرار بگیرد و علوم پزشکی و رفتاری مثل روانشناسی موضوعی را پدید آورند که عنوان دانش جنسی، روی آن گذاشتهاند. امروزه بر این دانش «سکسولوژی»[1] میگویند.
سکسولوژی یک علم جدید نیست؛ بلکه «قدیمیترین کتابی که در این باره نوشته شده به نام کاماسوترا[2] به زبان سانسکریت است و تقریباً پنج هزار سال از عمر این کتاب میگذرد.»[3] ابن سینا دست کم دو فن از کتاب قانون را به مطالعه علمی مسائل جنسی اختصاص داده است.[4] با جهش علمی در اروپا (قرن 17 و 18 م)، تحقیقات بیولوژیکی در رفتار جنسی، عنوان سکسولوژی را پدید آورد.
امروزه بعضی از دانش آموختگان این شاخه علمی در ایران کوشیده و میکوشند علاوه بر تثبیت جایگاه این علم بعضی دستورهای دینی را که با برخی از اصول دانش نوین جنسی نمیسازد به هم گره بزنند و چنین گمان میبرند که در صورت تعارض میان حکم دین و دستور تجربی دانش جنسی، دستور پزشک مقدم است و شخص مسلمان مراجعه کننده نباید نگران ناهمخوانی نسخه سکسولوژ با دستور دینی باشد. اگر بخواهیم شفافتر بگوییم مسئله خودارضایی را مثال میآوریم که اسلام، آن را در لیست گناهان سیاه و بزرگ قرار داده و بر پیروانش حرام میداند؛ ولی عدّهای از صاحبان دانش جنسی ـ از نوع رایج امروزی آن ـ اگر برایش خاصیتی نشمارند آن را مضر هم نمیدانند و تنها مانع و گیر اصلی کار برای آنان همین حکم شرعی است که به عقیده ایشان باید در آن تجدیدنظر کرد و تعارض موجود را باید به گونهای برداشت.
نویسنده در مقاله یاد شده به حل تعارض پرداخته که: این راه با پیمودن مقدماتی به این مقصد میانجامد که اسلام اگر چه خودارضایی را ممنوع میداند؛ ولی به دلایلی دیگری سخن دانش جنسی را بر سخن خود ترجیح میدهد و نسبت به آن فروتنی میکند؛ زیرا اسلام، مشتاقانه و با روی گشاده به پیشواز هر دانشی میشتابد و در واقع نوعی «اومانیست»[5] پیشرفته و پویا در این دین وجود دارد؛ بر همین اساس سکسولوژی که علمی تجربی و بشری است از این قاعده بیرون نیست.
دلیل دیگر اینکه اسلام سلامت جسمی را بر احکام خود مقدم میدارد؛ مثلاً جایی که گرفتن روزه به شخص ضرر میرساند، حکم دین پا پس میکشد و حکم وجوب را از روزه برمیدارد. سقوط تکلیف جهاد، حج، امر به معروف و نهی از منکر و غیره نیز این دست است؛ در نتیجه خودارضایی اگر به بهبود بیمار و سلامت جسم کمک برساند دیگر در معرض منع شرعی قرار نمیگیرد و مراجعه کنندگان نباید نگران عقاب و عتاب الهی باشند. بر فرض وجود قبح شرعی در استمنا دیگر قبح آن به اندازه قبح ترک روزه و… نخواهد بود.
نقدی بر این گفتار
1. استقبال از دانش و هم گامی با اومانیست
این سخن که اسلام دین موافق با علم و دانش افزایی است چنان معتبر و شناخته شده مینماید که نیازمند به بیان مثال و دست به دامن صغرا و کبرای منطقی شدن نیست؛[6] اما در اینکه این دین به طور مطلق و نامحدود به هر علمی و به تمام مسائل علوم روی خوش نشان میدهد جای درنگ دارد و تأمل. و اینکه چگونه میتوان ادعا کرد که اسلام، شانه در شانه اومانیست راه میرود درنگی میطلبد بسی افزونتر و موشکافانهتر؛ زیرا آنچه اومانیست میخواهد دقیقاًحذف دین و آموزههای وحیانی از متن زندگی بشر است. اگر چه اومانیست،محوری انسان گرایانه دارد؛ اما آن انسانی که همه جانبه زمینی باشد.
اومانیستها در عمل کوشیدهاند تا بهرهوری از انواع لذتها و زیباییهای مادی را بیازمایند.[7] چنین مکتبی هر مسئله دیگری را با مبانی خودش میسنجد و با معده مخصوص خود هضم و دفع میکند. اگر دانش نوین جنسی را به نوعی محصول چنین مکتبی بدانیم (که همین گونه است) بد نیست که فراموش نکنیم چیدمان این دانش و مسائل مربوط به آن بر پی چه اندیشهای بناگردیده است.
اگر با اندکی تسامح،اسلام را نیز انسانگرای صرف بدانیم قطعاً او همان انسانی را نمیخواهد که اومانیست برایش سر و دست میشکند. انسان اسلام اگر چه لذت و زیبایی از او دریغ و منع نشده است؛ اما لذت برای او یک سیر زمینی، آسمانی دارد که اگر بخواهد از همه این سیر عقب نماند، ضرورت دارد که برای لذت خود حد و منع و ضابطهای بشناسد و به کار ببندد. در حقیقت به پنداشتههای خود بسنده نکند و سلامت و مرض و صلاح و فساد زندگی خود را با محک وحی بسنجد و عقل و درک بشری محض را کوتاه دیدتر از آن بداند که بخواهد به تنهایی برای حیات او خط و نشان بکشد.
دین،عقل در سطح بشری را سنگ نشانی میداند که راه گم نشود و اعتقاد دارد که نمیتوان عقال زندگی را بیحمایت وحی به دست عقل سپرد. اگر هم جایی عقل را دلیل اصلی و ترازوی دقیق و بیخطای سنجش میداند نه این عقل، بلکه عقل تکامل یافته در وجود «انسان کامل» است[8] که بشر اومانیستی با راه پیش روی خود هرگز به آن نخواهد رسید؛ بنابراین اسلام با تعدیل مسائل علوم، میخواهد آنها را در مجرایی بیندازد که به تکامل جسم و روح بشر ـ توأمان ـ بیانجامد؛ نه اینکه هر علمی را دربست و با چشم بسته و دست گشاده بپذیرد و در مقابل هر نوع چینش تجربیِ مسائل علوم، رفتاری فروتنانه پیش بگیرد.
2. تقدم سلامت جسمی بر دستورهای شرعی
این گونه نیست که هر جا دستوری دینی با ضعف یا مرضی جسمی روبرو شد از میدان بیرون برود؛ زیرا میان احکام دینی مواردی را میتوان یافت که مکلف در حال مرگ نیز باید انجام بدهد. مثل نماز که در هیچ حالتی ترک آن بر مکلف جایز نیست؛ حتی اگر شخصی در حال غرق شدن هم باشد با اشاره و گفتن ذکری مختصر لازم است نمازش را بخواند؛ همین طور است در حالت جنگ، مرض و … .[9]
اصولاً دستورهای شرعی از منظر خود شریعت برای سلامت جسمی و روحی انسان ظهور یافتهاند. این برنامهها و اصول، زندگی انسان را با نظام رمزآلود آفرینش و نظم پیچیده میان موجودات هماهنگ میسازند و حرکتی ایجاد میکنند منظم و رو به جلو؛ بنابراین چنین سخنی راه به جایی نمیبرد که هرگاه پیشنهاد یک دانش تجربی با دستور دینی در تعارض قرار بگیرد برگ برنده به دست آن پیشنهاد میافتد نه دستور دینی. چرا که سلامت جسم و روح در طول هم قرار دارند نه در عرض و معارض هم. دلیل دیگر چنین مدعایی این است که دانش تجربی و بشری عرصهگاه آزمون و خطا است؛ ولی وحی الهی آزمون و خطا نمیپذیرد و چون از سوی آفریننده آگاه، حکیم و مدبر جهان نازل شده، چیزی خواهد بود فراتر از ادراک بشری، که شاید هیچگاه ذهن هیچ بشری پی نبرد که چه مصالح و مفاسدی زمینه صدور چنین احکامی هستند.
دستور به روزهداری یا منع از آن، تنها از جانب خداوند تحقق مییابد. چنین منعی نه یعنی برداشتن حکم وجوب روزه از شخص مسلمان؛بلکه یعنی ممانعت از روزهداری در حالت مرض. مسلمان در چنین حالتی ـ ترک روزه به امر خداوند ـ نیز در حال عبادت است چون به دستور خداوند عمل میکند؛ از این روی ترک روزه نه تنها قبیح نیست؛ بلکه کاری عبادی و معنوی و دارای اثر روحانی به شمار میرود و مسئله اولویت دادن به سلامت جسمی در برابر سلامت روحی نیست که بخواهیم این مسئله و شبیه به آن را با مسئله خودارضایی مقایسه کنیم و به نتیجه برسیم که در تعارض با حکم دینی، اولویت به آن میرسد. جدا از این مطلب دیگر نمیشود قضاوت کرد که خودارضایی قبیحتر از ترک روزه، حج، جهاد و… است یا خیر.
3. خودارضایی و منع شرعی
در اسلام،استمنا یک انحراف جنسی است. اگر فردی با خود تحریکی کاری کند که منی از او خارج شود به این کار استمنا میگویند. مراحل بازی با خود در مقام مقدمه هم جایز نیست.[10]
از امام صادق ـ علیه السّلام ـ درباره استمنا پرسیدند. امام فرمود: «گناهی بزرگ است و خداوند در کتاب خود از این عمل انسانها را نهی فرموده است. کسی که به چنین عملی دست میزند گویی با خود ازدواج کرده است و اگر از کار او آگاه میشدم با او غذا نمیخوردم. سؤال کننده گفت:ای فرزند رسول خدا! مأخذ این سخن را از کتاب خدا برایم بیان کن. امام فرمود: «فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون»؛[11] و استمنا خارج از محدوده (جواز شرعی) است.»[12]
این یک دلیل از دلایل متعدد منع شرعی عمل خودارضایی است. آنچه که از محرمات قطعی دین به شمار میآیند در ضمن احکام ثانویه قرار نمیگیرند که احیاناً تغییر بیابند یا مصالح ظاهراً بشردوستانه آنها را تعلیق کند.
چند نکته و توصیه
اول: بسیاری از علوم تجربی و بشری اگر چه در تمدن نوظهور غربی نضج نیافتهاند؛ لیکن در این عرصه بسط یافتهاند و رشد قابل ملاحظهای کردهاند؛ اما بدان معنی نیست که همه مسائل و موضوعات آنها اصلی ثابت و نامتغیرند طبق آنچه در قبل گفته آمد علوم بشری میدان گاه آزمون و خطایند و نباید توقع داشت که در هر چه گفتهاند، منطق وحی هم خودش را موافق آن کند و فروتنانه راه باز کند.
دوم: علوم در غرب بر پایه مکاتب اومانیستی و در نوع سازمان یافته آن یعنی سکولار سرپا ایستادهاند که دانش جنسی یکی از آنان است. بر روانشناسان و پزشکان مسلمان است که با تحقیق و تطبیق مسائل این دانش با آموختههای دینی، منشأ پیدایی دانش جنسی اسلامی باشند نه مقلد همه مسائل آن، در واقع بهتر است یک دانشمند مسلمان، مقلدانه عمل نکند؛ بلکه دست به تولید بزند و از کار ترجمهای به کار تولیدی روی آورد. ابن سینا که مقام و رتبهاش در دانش پزشکی بر کسی پوشیده نیست، وقتی میخواهد به ضررهای هم جنس بازی بپردازد ابتدا میگوید: لواط ضرر دارد چون از نظر شرعی گناه است و از نظر عرفی قبیح و سپس به ضررهای مربوط به علم پزشکی اشاره میجوید.[13]
سوم: در صورتی میتوانیم یک مسئله علمی را از مسلمات و اصول نامتغیر یک علم بدانیم که هیچ احتمال خلافی در آن راه نیابد به گفته اهل منطق «با آمدن حتی یک احتمال در فرضیه، استدلال از هم میپاشد». راجع به خودارضایی اگر چه عدّهای آن را بیضرر میدانند؛ اما نباید بیتوجه از هشدارهای جدی عدّهای دیگر نسبت به ضررهای فاحش خودارضایی گذشت، چنانچه هم در دین و هم در دانش پزشکی آثار نامطلوب و ناپسند و مخربی را برای آن برشمردهاند.[14] و از نظر تجربی و مشاهدات فراوان و اعتراف صریح بسیاری از مبتلایان چنین آثاری را در پی دارد و بسیاری از ناراحتیهای دستگاه تناسلی و شبکیه چشم از آن تأثیر گرفتهاند.[15]
[1] . sexology.
[2] . kamasutra.
[3] . ابراهیم جعفری کرمانی؛سکسولوژی؛ تهران: 1349، ص 9.
[4] . ر. ک: قانون، ابن سینا.
[5] . Omanist.
[6] . ر. ک: میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری؛ قم: دارالحدیث، باب علم.
[7] . محمد رضا زیبایی نژاد، محمد تقی سبحانی؛ درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، قم:نصایح، ج 3، 1382، ص 20 ـ 22.
[8] . ر. ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج 23،انسان کامل؛ قم: ملاصدرا، 1384، ج 2،ص 182 ـ 195.
[9] . ر. ک: توضیح المسائل مراجع، عروه الوثقی، سید محمد کاظم یزدی و دیگر منابع فقهی مثل تحریر الوسیله امام خمینی.
[10] . همان.
[11] . مؤمنون / 7.
[12] . علی اسلامی نسب؛رفتارهای جنسی انسان؛ تهران: حیان، 1376، ص 200، به نقل از بحارالانوار.
[13] . ر. ک: قانون، ابن سینا، فن بیستم.
[14] . ر. ک: همان، ص 200 و 201 و مشکلات جنسی جوانان؛ ناصر مکارم شیرازی، چاپ 34، قم: نسل جوان، 1379، ص 123 ـ 135 و دنیای نوجوانی؛ محمد رضا شرفی؛ قم: تربیت.
[15] . مشکلات جنسی جوانان، ص 139 و 140.
سعید احمدی