نقد و بررسی:
کارآیی و کارکرد مجازات در یک نظام کیفری، به صورت طبیعی، با در نظر گرفتن اهداف و فلسفه مجازات در آن نظام کیفری، قابل بحث و بررسی است. معلوم است که اگر اعمال مجازات، اهداف مورد نظر مققن را، به طور نسبی برآورده سازد، سیاست کیفری موفق عمل نموده و میتوان اذعان کرد که کارکرد مثبتی داشته است.
پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ آخرین پیامرسان الهی است که مجموعه دستوراتی را (دین اسلام) برای بشریت آورده است و قرآن کریم از او به عنوان خاتم پیامبران یاد نموده است.1 در احادیث آمده است که پیامبر و امامان علیهم السلام فرمودهاند: حلال محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه2. از طرف دیگر، احکام اسلامی، تابع مصالح و مفاسدی واقعی موجود در خود رفتارها است. دین اسلام دین کاملی است و از این رو چنانچه اعمال مجازاتهای مقدر در دین اسلام، اهداف اعلام شده از سوی این مکتب را به طور نسبی برآورده نسازد، همان اهداف کلی که در صدر اسلام به منظور آن کیفر اعمال میشد، طبعاً به معنای نفی خاتمیت و جهانی بودن دین اسلام و عدم عمومیت زمانی مجازاتها و مقررات اسلامی و کامل نبودن دین اسلام خواهد بود، در حالی که ثبوت موارد مذکور، امری مسلم است و آیات و روایات، صریحاً بر کامل بودن،3 جهانی بودن دین اسلام و خاتمیت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دلالت دارد؛ پس قطعاً سیاست کیفری اسلام، در وضع و اعمال مجازاتها، مقررات کیفری را به گونهای تنظیم نموده است که کارکرد صدر اسلام را، با اندک تفاوتی داشته باشد.
کارآیی نظام کیفری اسلام، در سایه اجتهاد مستمر فقیهان، احکام قانونی و حکومتی، به ویژه انعطافپذیر بودن مقررات جزایی، بالاخص تعزیرات، که میزان و کیفیت آن به دست حاکم است، سامان مییابد. نکته دیگر اینکه در سیستم قانونگذاری اسلام، برای نیازهای ثابت، قانون ثابت و برای نیازهای متغیر، قانون متغیردر نظر گرفته شده است،4 و این موضوع به قابلیت انطباق احکام حقوقی با اقتضائات زمان مدد میرساند. در میان احکام اسلامی و قوانین کیفری، مجازاتهای تعزیری، بیشترین تأثیرپذیری را، از زمان و مکان دارد. البته این به معنای این نیست که احکام اسلامی، تابع زمان و مکان است؛ بلکه به این معناست که اسلامف برای شرایط متغیر، مجازات شناور و متغیر درنظر گرفته است. مجموعه عوامل مذکور، این امکان را میدهد که اهداف مجازات و کارکرد آن به خوبی تأمین گردد. هر گناهی که در مقررات کیفری اسلام، دارای مجازات است، به خاطر یک مصلحت و یا مصالحی است که اگر فرازمانی باشد، طبیعتا حکم یا مجازات آن نیز فرا زمانی و ثابت است و اگر زمانمند یا مکانمند باشد، حکم نیز متغیر و مطابق مقتضای زمان و مکان خواهد بود.
اهداف کیفر دهی:
استحقاق مجرم و اجرای عدالت، یکی از اهداف وضع و اجرای مجازات است؛ اساساً یکی از اهداف عام و کلی ارسال رسل و انزال کتب اقامه قسط و عدل است. از سوی دیگر در بعضی مجازاتها، هدف، بازدارندگی و یا ترکیبی از اهداف مورد نظر است. در اجرای قصاص نفس و عضو، هدف ترهیبی، عدالت و بازدارندگی، هم اکنون به طور نسبی قابل تأمین است. “و من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکأنّما قتل الناس جمیعاً”5 طبق ظاهر این آیه قتل یک انسان، با حیات جامعه چنان گره خورده است که گویا همه مجنیعلیه قرار گرفتهاند؛ بنابر این اگر قاتل قصاص نشود، جان افراد جامعه در معرض خطر خواهد بود. از طرف دیگر، حق مجنیعلیه نیز اقتضا دارد که قاتل، قصاص گردد. “من یعمل سُوءً یُجْزَبه”6 هر که کار بدی انجام دهد، باید به سزای آن برسد. این آیه به هدف سزادهی و عدالت اشاره دارد. هر گاه در جامعه، مجازات قصاص با جدیت و قاطعیت اجرا شود، مردمانی که انگیزه و آمادگی لازم را برای ارتکاب چنین اعمالی دارند از ترس مجازات، کمتر به خون دیگران دست میآلایند. وقتی نفوس مردم حرمت یافت، رفاه و آسایش دیگران، بهتر تأمین میشود.7 بدیهی است که این کارکرد، مختص زمان رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و صدر اسلام نیست. اجرای عدالت و تأمین هدف ارعابی و بازدارندگی، هم اکنون نیز از طریق مجازات، ممکن است. مقررات اسلام به گونهای تنظیم شده است که به گذشته و آینده هر دو توجه داد.
با عطف توجه به تحولپذیری بسیاری از احکام جنایی اسلام، وجود احکام حکومتی و تعزیرات، در شرایط متغیر زمانی و مکانی، قوانین جزایی اسلام میتواند پاسخگوی نیاز زمان باشد. حدیثی از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ است که فرمود: در سرزمین دشمن، بر کسی حد جاری نمیشود، تا آن که از آن سرزمین خارج شود، به این خاطر که مبادا به آن فرد دشمن بپیوندد.8 در اجرای حد، مصالح عالیه اسلام و از جمله حفظ و حراست از شآن جهانی و آبروی دین، باید از سوی حاکم و نیز مسأله اهم و مهم، با دقت رعایت گردد.
مجازاتهای تعزیری و هدف تربیتی و اصلاحی:
مجازاتهای حدود و تعزیرات که قسمت عمدهی مجازاتهای نظام کیفری اسلام را تشکیل میدهد، عمدتاً به منظور حفظ و اصلاح و تربیت مجرمین و بازداشتن آنها از ارتکاب جرم و متنبه نمودن سایر مردم و نیز حفظ مصالح فردی و اجتماعی و ارزشهای دینی تشریع شده است.9 با توجه به این نکته که کیفیت، مقدار و میزان تعزیرات در ید حاکم است10و حالت انعطافپذیری دارد، اصل فردی بودن مجازات، کاملاً در مقررات تعزیری قابل اعمال است. قاضی میتواند حالات و روحیات و سابقه مجرم را درنظر گرفته و مجازاتی متناسب برای او تعیین کند، گرچه این اختیار و صلاحیت تا حدودی در قانون مجازات اسلامی محدود شده است، یعنی دارای حداقل و حداکثر میباشد11 تا از اقدامهای خودسرانه قضات جلوگیری شود. پس سیاست کیفری اسلام، به گونهای است که قاضی این امکان را دارد که هدفهای بازدارندگی و اصلاحی و تربیتی را بر مجازات کنونی مترتب سازد و مجرم را به سازگاری مجدد با هنجارهای جامعه بازگرداند. گاهی یک مجازات به مجازت دیگر قابل تبدیل است. اگر در زمان و یا مکانی اجرای علنی آن به مصلحت نباشد و یا موجب وهن اسلام گردد، از اجرای آن خودداری میشود.12 مجموعه عوامل مذکور به سودمندی و کارآیی مجازاتهای تعزیری کمک شایان خواهد نمود. مجازات زندان، که اکنون کارکرد مثبت خود را تا حدودی از دست داده است، در نظام کیفری اسلام کمتر و به ندرت دیده میشود که از آن تحت عنوان “حبس” یاد شده است. اختلاط مجرمینی که بار اول، جرمی مرتکب شدهاند، با مجرمین حرفهای در زندان پیامدهای ناگوار را به دنبال داشته است؛ لذا قوه قضائیه در پی محدود کردن مجازات زندان است.
مجازات حد، کفاره گناه: در باب حدود، مستفاد از سیره رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ این است که اجرای حد مسقط عذاب اخروی است. در زمان حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ افراد با اعتراف به جرم تقاضای اجرای حد میکردند؛ تا موجب تطهیر آنان گردد. اگر اجرای مجازات حدّ بدون توبه، تأثیری در رفع عقاب نداشت، چرا آن بزرگواران گوشزد نمیکردند. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: همواره اجرای حد، کفاره گناهی است، که به سبب، صورت گرفته است.13
از ابا جعفر ـ علیه السّلام ـ سؤال شد: شخصی حد بر او در دنیا جاری میشود آیا در آخرت عذاب میشود؟ حضرت فرمود: خداوند گرامیتر از آن است که او را دوبار عذاب کند.14 و این مطلب مختص زمانی دون زمان آخر نیست و آنچه معصوم ـ علیه السّلام ـ در این زمینه فرموده مطلق است.
در مجموع، در نظام و سیاست کیفری اسلام وضع و اجرای مجازات؛ به خاطر حفظ مصالح جان، مال، ناموس، دین و عقل میباشد. هرگونه تعدی به این مصالح، نظم جامعه را مختل میکند و مجازاتها یکی از مهمترین عوامل حفظ و حراست از این مصالح است. شارع هرگز راضی نیست که به این مصالح آسیبی برسد و بنابر این تعطیل حدود در هر زمان حرام است.15 اسلام قوانین ثابت و متغیر برای نیازهای ثابت و متغیر دارد. حدود و قصاص تا حدودی حالت ثبات دارد، گرچه در قصاص اختیار یکی از سه امر ممکن است: عفو، قصاص و دیه. تعزیرات از انعطاف بسیار بالایی برخوردار است و کارآیی مجازاتهای اسلامی را دو چندان نموده است. به هر حال تمامی مجازاتها (حدود قصاص دیات تعزیرات) به طور نسبی هدفهای عدالت، بازدارندگی، اصلاح و تربیت و ارعاب و ترهیب را در این زمان برآورده میسازد. نباید مرعوب فشارهای تبلیغاتی دشمنان اسلام شد و برای رضایت خاطر آنان اقدام به بعضی اصلاحات و تغییرات نمود، چرا که آنان هیچگاه از حاکمیّت اسلام رضایت نخواهند داشت: “لن ترضی عنک الیهود لالنصاری حتی تتبع ملتهم[1]”؛ خطاب به رسول اکرم است که یهود و نصاری به کمتر از تبعیت تو از دین و آیین آنان راضی نخواهند شد. امروز استکبار جهانی در تمامی عرصهها از جمله در زمینه اجرای مجازات، به کمتر از تبعیت کامل از روش خود راضی نخواهد شد و از طرفی نباید از انعطافپذیری، که خود دین برای مجازات مقرر نموده است، غافل ماند و با جمود بی منطق با این مقوله برخور نمود. بحث را با حدیثی از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به پایان میبریم:
“اقامه حد خیر من مطر اربعین صباحاً”؛ اجرای یک حد از حدود الاهی، بهتر از باران چهل شبانهروز است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حمید دهقان، تأثیر زمان و مکان بر قوانین جزایی اسلام، چ اول، پاییز 76، انتشارات مدین، قم.
2. خسروشاهی، قدرت الله، مقاله فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، مجله فصلنامه بصیرت، شماره 22 و 23، سال نهم، 79.
3. نوبهار رحیم، مقاله اهداف مجازات در جرایم جنسی مستوجب حدر در حقوق کیفری اسلام، نامه مفید، سال ششم، پاییز 79.
4. قانون مجازات اسلامی، کتاب پنجم، بخش تعزیرات.
پینوشتها:
1 . ماکان محمد ابااحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین؛ احزاب، 40، محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ پدر هیچ یک از مردان شما نیست، لکن رسول خدا و خاتم پیامبران است.
2 . اصول کافی، ج 2، ص 17.
3 . الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً؛ مائده، 3؛ امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت را بر شما تمام گردانیدم و دین اسلام را برای شما برگزیدم.
4 . مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، انتشارات صدرا، چ اول، تابستان، قم، 70، ج 2، ص 77.
5 . مائده، 32.
6 . نساء، 123.
7 . محمد علی اردبیلی، حقوق جزای عمومی، ج 1، نشر میزان، چ سوم، تهران، 81، ص 71.
8 . تفصیل وسایل الشیعه، ج 28، ابواب مقدمات حدود و احکامه، باب 10، حدیث 2.
9 . قدرت الله خسروشاهی، مقاله فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، فصلنامه بصیرت، شماره 22 و 23، سال نهم، 1380.
10 . ماده 16 قانون مجازات اسلامی و همین طور تحریر الوسیله امام خمینی، کتاب الحدود، ص 893، مسأله 1 و مسأله 5، ص 782 و 873.
11 . این مطلب با مراجعه به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) به خوبی روشن میگردد.
12 . حمید دهقان، تأثیر زمان و مکان بر قوانین جزایی اسلام، چ سوم، 76، موسسه انتشارات مدین قم، ص 235.
13 . تفصیل وسایل الشیعه، کتاب الحدود و التعزیرات، ج 28، موسسه انتشارات آل البیت، چ سوم، باب 14، ابواب حد زنا، حدیث 4 و 5.
14 . ابواب مقدمات الحدود، وسایل الشیعه، باب 2، ح 2، کتاب الحدود و التعزیرات.
15 . همان، باب 1 احادیث متعدد.
[1] . بقره/120