نماز خواندن در مسجد
90-نماز خواندن در مساجد مستحب است،بلکهحاضر نشدن در مسجد مخصوصا براى همسایگانمسجد-در صورتى که عذرى مثل بارش برف و باراننباشد-مکروه است (1) .
91-ترتیب اولویت مساجد براى نماز خواندن ازنظر ثواب بدین شرح است:
مسجد الحرام هر نماز،معادل یک میلیون نماز
مسجد النبى صلى الله علیه و آله هر نماز،معادل ده هزار نماز
مسجد جامع کوفه-هر نماز،معادل هزار نماز
مسجد الاقصى-هر نماز،معادل هزار نماز
مسجد جامع هر شهر-هر نماز،معادل یکصد نماز
مسجد قبیله-هر نماز،معادل بیست و پنج نماز
مسجد بازار-هر نماز،معادل دوازده نماز (2) .
92-براى زنها نماز خواندن در خانه بهتر است،ولى اگر بتوانند کاملا خود را از نامحرم حفظ کنند،بهتراست در مسجد نماز بخوانند (3) .
93-مستحب است انسان نمازش را در مکانهاىمختلف و مساجد متعددى بخواند که در قیامت همهآن اماکن و مساجد به نفع او شهادت دهند (4) .
94-تعطیل کردن مسجد مکروه است و مستحبانسان نماز را در مسجدى بخواند که نمازگزار ندارد تاتعطیل نشود.از امام صادق علیه السلام روایتشده است که-سهچیز در قیامت از مردم شکایت مىکنند:اول مسجد متروکى که اهالى آنجا در آن نماز نمىخوانند. دوم:
عالمى که بین عدهاى جاهل قرار دارد و از او استفادهنمىکنند.و سوم:قرآنى که متروک مانده و غبار گرفتهاست و آن را تلاوت نمىکنند (5) .
95-زیاد رفتن به مسجد مستحب است.از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله روایتشده است که هر کس به مسجد رود ازوقتى که روانه مسجد مىشود تا به خانه بر مىگردد،براى هر قدم که بر مىدارد ده حسنه نوشته مىشود (6) .
نماز تحیت مسجد
96-وقتى انسان وارد مسجد مىشود،مستحباست دو رکعت نماز به قصد تحیت و احترام مسجدبخواند و اگر نماز واجب یا مستحب دیگرى همبخواند،کافى است (7) .
اماکن تخییر
97-مسافر-با شرایطى که در کتابهاى مفصل فقهىآمده است-نمازهاى چهار رکعتى را باید شکسته(دورکعتى)بخواند،ولى در چهار مکان،مىتواند تمام یاشکسته بخواند و آن اماکن عبارتند از:
مسجد الحرام در مکه مکرمه
مسجد النبى صلى الله علیه و آله در مدینه منوره
مسجد جامع کوفه
حرم سید الشهداء امام حسین علیه السلام (8)
98-این حکم اختصاص به مسجد اصلى ندارد ودر جاهاى توسعه یافته هم مسافر مىتواند نمازش راتمام بخواند هر چند احتیاط مستحب است،تنها درمسجد اصلى نماز را تمام بخواند (9) .
جا گرفتن براى نماز
99-یکى از اماکن مشترک و عمومى مسلمانان مسجد است،که همه آنان در استفاده از آن مساوىهستند-البته استفادههایى که مخالف شرع و شانمسجد نباشد-پس اگر شخصى قبل از دیگرى،جایىاز مسجد را براى نماز یا عبادتى دیگر یا قرائت قرآن یاخواندن دعاء بلکه تدریس یا موعظه کردن و فتوا دادندر اختیار گرفت،دیگرى نمىتواند آن جا را از او بگیرد، خواه فرد اول و دوم در استفاده یک هدف و غرضداشته باشند یا اغراض آنها متفاوت باشد، آرى بعیدنیست که نماز-جماعتیا فرادى-بر سایر کارها مقدمباشد،پس اگر شخصى مسجد را براى تلاوت قرآن یادرس گفتن یا دعا فرا خواندن اشغال کرده باشد وشخص دیگرى بخواهد در آنجا نماز بخواند،و جاىدیگرى در مسجد براى نماز خواندن نباشد یا بخواهدبه جماعت ملحق شود و جاى دیگرى براى فرادىخواندن نماز هست ولى براى شرکت در جماعتنیست،مثلا در کنار صفوف به هم فشرده نمازجماعت،شخصى مشغول قرائت قرآن است و شبستان دیگرى در مسجد براى نماز فرادى خواندنهست ولى جایى براى شرکت در نماز جماعتباقىنمانده و فردى وارد مىشود و مىخواهد در نمازجماعتشرکت کند،بر شخصى که قرآن مىخواندواجب است،جاى خود را به نمازگزار بدهد (10) .
100-اگر انسان نگذارد مردم از مسجد و مدرسه وپل و جاهاى دیگر که براى عموم مردم ساخته شدهاستفاده کنند،حق آنان را غصب کرده است (11) .
101-اگر کسى در مسجد جایى براى خود بگیرد ودیگرى نگذارد که از آنجا استفاده کند،حق او را غصبکرده است (12) .
102-کسى که در مسجد نشسته،اگر دیگرى جاىاو را غصب کند و در آنجا نماز بخواند بنابر احتیاطواجب باید دوباره نمازش را در محل دیگرى بخواند (13) .
103-گذاشتن رحل(اثاث و وسائل،مانند سجاده و عبا و…)براى نشستن در مسجد، مانندنشستن است،یعنى صاحب رحل،حق اولویتى نسبتبه آن مکان پیدا مىکند و دیگران نمىتوانند جاى او رابگیرند،در صورتى رحل،چیزهایى مثل سجاده و عباباشد که تمام محل نماز خواندن یا قسمت عمده آن رابگیرد،نه مثل گذاشتن مهر یا تسبیح یا مسواک و شانهو امثال اینها،بنابر این با گذاشتن مهر یا تسبیح و حتىهر دو حقى براى او ثابت نیست و دیگران مىتوانند،بردارند و در آن مکان نماز بخوانند (14) .
104-بین گذاشتن رحل و آمدن فرد نباید فاصلهزیاد باشد،به طورى که آن مکان معطل بماند،پس اگررحلى بگذارد و برود و بر نگردد در صورتى که بدونبرداشتن نتوان در آن محل نماز خواند،دیگرانمىتوانند آن را بردارند ولى کسى که آن را بر مىدارد،ضامن نگهدارى آن است تا صاحبش برگردد (15) .
105-اگر شخصى که در جایى از مسجد نشستهاست،برخیزد و از آن محل صرف نظر کند، حتى اگررحلى گذاشته و رحل را برندارد،دیگران مىتوانند آنجا را بگیرند.ولى تصرف در رحل او جایز نیست،مثلانمىتوانند بر سجاده او نماز بخوانند (16) .
106-س:شخصى در مسجد،جهت نمازجماعت،رحل گذاشته و بیرون رفته و جماعتبرپاشده و صاحب رحل مراجعت نکرده است در اینصورت به محض منعقد شدن نماز جماعت،حق او ازآن مکان ساقط شده و دیگرى مىتواند جاى او راتصرف کند یا نه؟
ج-بعد از منعقد شدن جماعت،احتیاط آناست که تا امام به رکوع رکعت اول نرفتهجاى او را اشغال نکنند (17) .
آیتالله گلپایگانى قدسسره
107-س:شخصى براى نماز در مسجد جا گرفته و مىرود وضو بگیرد،دیگرى جا نماز او را کنار زده وجاى او مشغول نماز مىشود آیا نماز او صحیح است؟
ج-بنابر احتیاط واجب نمازش را دوبارهدر محل دیگر بخواند (18) .
آیتالله فاضللنکرانى دامتبرکاته
با کسانى که به مسجد نمىآیند
108-مستحب است انسان با کسى که در مسجدحاضر نمىشود:
-غذا نخورد
-در کارها با او مشورت نکند
-همسایه او نشود
-از او زن نگیرد.
-و به او زن ندهد (19) .
مستحبات مسجد
109-بجز آنچه تاکنون گفته شد،این کارها نیز درباره مسجد مستحب است:
زودتر از همه به مسجد رفتن و دیرتر از همه ازمسجد بیرون آمدن.
چراغ مسجد را روشن کردن[تامین نور مسجد].
تمیز کردن مسجد.
هنگام وارد شدن،ابتدا پاى راست را داخلمسجد گذاشتن.
هنگام بیرون آمدن،ابتدا پاى چپ را بیرونگذاشتن.
وضو گرفتن،براى رفتن به مسجد.
خوشبو کردن خود و پوشیدن بهتر لباسها براىرفتن به مسجد (20) .
مکروهات مسجد
110-این کارها درباره مسجد مکروه است:
عبور از مسجد،به عنوان محل عبور،بدون آنکه در آنجا نماز بخواند.
خوابیدن در مسجد مگر در حال ناچارى.
فریاد زدن در مسجد و صدا را بلند کردن،مگربراى اذان.
سخن گفتن از امور دنیا در مسجد.
خرید و فروش در مسجد.
انداختن آب دهان و بینى در مسجد(اگر بىاحترامى به مسجد باشد حرام است.)
رفتن به مسجد براى کسى که سیر یا پیازخورده و بوى دهانش مردم را آزار مىدهد (21) .
اعتکاف در مسجد
111-یکى از کارهاى مستحب،اعتکاف است وعبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت باشرایطى که در کتابهاى مفصل فقهى آمده است (22) .
112-اعتکاف تنها در این مساجد صحیح است:
مسجد الحرام در مکه مکرمه
مسجد النبى صلى الله علیه و آله در مدینه منوره
مسجد جامع کوفه
مسجد جامع بصره
و در غیر از این چهار مسجد،تنها در مسجدجامع هر شهر به قصد رجاء مانع ندارد و در سایر مساجدجایز نیست (23) .
مسجد جامع
113-س:تعریف مسجد جامع چیست؟
ج-مسجد جامع مسجدى است که اغلب اوقاتبیشتر از سایر مساجد جمعیت داشته باشد (24) .
آیتالله گلپایگانى قدسسره
114-س:تعریف مسجد جامع چیست؟
ج-مسجدى که براى اجتماع زیادى ازاهالى آنجا ساخته شده و اختصاص به گروهخاصى یا اهالى محلهاى نداشته باشد (25) .
آیتالله خامنهاى دامتبرکاته
115-س:مسجد جامعى در شهرى ساخته شده،بعد از آن مسجد بسیار بزرگترى ساخته شده و آن نیزبه مسجد جامع معروف گشته،کدامیک از این دومسجد،شرعا مسجد جامع مىباشد، و ملاک در تعیینمسجد جامع چیست،با توجه به اینکه گاهى در اینمسجد نماز جمعه خوانده مىشود و گاهى در آن،وحکم اعتکاف در این دو مسجد چیست؟
ج-در صدق جامع بودن مسجد شرطنیست که تنها یک مسجد باشد،پس تعددمسجد جامع در یک شهر ضررى نمىزند،و اعتکاف در هر دو صحیح است،اگر جامعنامیده شود،و اقامه نماز جمعه دخلى درموضوع ندارد (26) .
آیتالله خویى قدسسره
پى نوشتها:
1-تحریر الوسیله،ج 1،فى مکان المصلى،ص 151،م 16.
2-همان و العروه الوثقى،ج 1،مکان المصلى،ص 596،م 4.
3-توضیح المسائل،م 894.
4-العروه الوثقى،ج 1،فى مکان المصلى،ص 596،م 6.
5-همان،م 8.
6-همان،ص 597،م 9.
7-توضیح المسائل،م 913.ا
8-توضیح المسائل،م 1356.
9-مناسک حج محشى،ص 486،م 1316.
10-تحریر الوسیله،ج 2،کتاب احیاء الموات و المشترکات،ص 214،م 15.
11-توضیح المسائل،م 2545.
12-همان.
13-توضیح المسائل،م 868.
14-همان،ص 215،م 17.
15-همان،ص 215.
16-همان،ص 214 و 215،س 16 و 18.
17-مجمع المسائل،ج 1،ص 135،س 32.
18-جامع المسائل،ج 1،ص 94،س 305.
19-توضیح المسائل،م 897.
20-العروه الوثقى،ج 1،فصل فى الوضوءات المستحبه،ص 194 و توضیحالمسائل،م 912 و 913.
21-توضیح المسائل،م 896 و 897.
22-تحریر الوسیله،ج 1،کتاب الصوم،خاتمه فى الاعتکاف،ص 304.
23-تحریر الوسیله،ج 1،کتاب الصوم،خاتمه فى الاعتکاف،ص 304.
24-مجمع المسائل،ج 1،ص 153،س 101.
25-اجوبه الاستفتائات،ج 1،ص 122،س 412.
26-مسائل و ردود،ص 19،س 52.