نویسنده:جواد محدثی
مسجد و جایگاه ویژه آن در اسلام
قبل از پرداختن به تحلیل هنر در معماری مساجد، بد نیست که راجع به اصل مسجد و قداست آن و جایگاه خاصش در اسلام و فرهنگ الهی مسلمین، قدری بحثشود. مسجد، محل سجود و خضوع و کرنش بندگان خدا در پیشگاه«الله»است، جائی برای ایجاد رابطه با پروردگار و اظهار عبودیت و کوچکی در برابر ربوبیت و عظمتخالق هستی. قداست مسجد، در همین رابطه متقابل«عبودیت عبد و ربوبیت رب»نهفته است.بنابراین، عظمتش هم در معنویت آن است، نه در ساختمان و بنای رفیع. تلقی و قضاوت سطحی نگران، و استنباطشان از مسجد، این است که مسجد«ماذنهای استبرای اذان گفتن، و شبستانی برای نماز و حوضی برای وضو و محرابی جهت پیشنماز و منبری که واعظ بر آن بنشیند…»
ولی، واقع امر اینست که مسجد، کانون گرم زندگیساز و سعادت آفرینی است که جنبشهای انقلابی از آنجا ریشه میگیرد و وسیله و جائی استبرای اصلاح باطن اجتماع، مسجد، مجلس شورای هر محل است، محل عبادت است، مدرسه و اندرزگاه و کانون خیریه و مرکز تربیت و تعاون اجتماعی است.پایگاه بسیج مردم و آگاه کردن آنانست.محل آشنا شدن به اسلام و کسب اعتماد مردم نسبتبه یکدیگر است. در مسجد، روحانی با چشم دل، در گوشه محراب، مردم را به خدا میخواند و زندگیها را پاک میسازد.علماء دین، از این نهاد، بعنوان یک شبکه بینظیر و عظیم و گسترده و مردمی، جهت ارتباط و تبلیغ و پیام رسانی، با رنگ و محتوائی مذهبی، استفاده میکنند. مسجد، مقدسترین، پاکترین، سرنوشتسازترین و اجتماعیترین مکان و موقعیتحضور مسلمین است.و به تعبیر امام خمینی مساجد سنگر است و باید این سنگرها را حفظ نمود.
«…مسجدها، اثری روشن در توجیه عمومی مسلمین دارد.مجمعهای اسلامی است که مردم را در سایه شعار«انما المؤمنون اخوه»جمع میکند و مظهر وحدت و برابری مردم است.جائی که برتری فقط با«تقوا»است.مسلمین در مساجد، کنار هم در یکجا مینشینند و به نصایح اسلامی در خطبههای نماز جمعه و نماز عید گوش میدهند و یکدیگر را میشناسند.چه بسا که مسلمانی برادر دینی خود را جز در مسجد، جای دیگری نمیبیند.اجتماع مسجد، سبب محبت و الفت دلها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیائی و همدردی در غم و شادی یکدیگر است.احکام اسلام و شرایع دین را در مسجد میآموزند.پایگاه علم و عبادت و امر بمعروف و نهی از منکر و دمیدن روح اخوت بین مسلمین است.»[1]
با توجه به اهمیتیاد شده، ساختن مسجد و آباد کردن و پرداختن بامور آن در اسلام، مورد تاکید فراوان است. از میان انبوه روایات اسلامی، فقط این نمونه را از رسول گرامی اسلام _ صل الله علیه و آله و سلم _ نقل کنیم که فرموده است:
«من اسرج فی مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائکه و حمله العرش یستغفرون له ما دام فی ذلک المسجد ضوء من ذلک السراج»[2]
یعنی:هر کس در مسجدی از مساجد خدا چراغی بر افروزد، تا وقتی که در آن مسجد، پرتوی از آن چراغ میتابد، فرشتگان و حاملان عرش، برایش استغفار میکنند.
از این رو، هر کاری که به رونق و جلای مسجد بیفزاید و مرکزیت آنرا تثبیت کند و به نظافت و طهارت و تمیزی آن کمک کند و محتوای آموزشی و تربیتی آنرا غنیتر سازد مورد تشویق اسلام است، و هر چه که به آلودگی و بی اعتنائی و بی حرمتی بیانجامد و عامل غفلت و سرگرمی و دنیا زدگی گردد، مورد نهی و نکوهشمیباشد.دستورات و احکام مربوط به مسجد، به خوبی این مسئله را روشن میکند.
مسجد آباد کدام است؟
اولین مسجدی که در اسلام ساخته شد مسجد«قبا»بود که پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه، احداث گردید.
زیر بنای اساسی این مسجد، «تقوا»بود. (لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم…)[3]
در قرآن کریم، نسبتبه آباد کردن مساجد و ساختن آنها، آیهای است که میفرماید:
«مساجد خدا را، تنها کسانی آباد میکنند که به خدا و قیامت ایمان داشته و نماز را برپا میدارند، زکات میپردازند و جز از خدا، از احدی نمیترسند» . (انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و اقام الصلوه و آتی الزکاه و لم یخش الا الله…)[4]
امام صادق _ علیه السلام _ هم در حدیثی بیان فرموده است که از جمله سه چیزی که روز قیامتبه خداوند شکایت میکنند، یکی هم مسجد خراب و ویرانی است که اهل آن، در آنجا نماز نمیخوانند[5].
نماز نخواندن در مسجد، خرابی مسجد است، در مقابل، عمران و آبادی آن، به حضور فعال مردم برای عبادت و سیاست در مسجد است.
پس، عمارت مسجد مورد توجه اسلام است و«مسجد معمور»و آباد، مطلوب دین.ولی چه مسجدی آباد است و کدام مسجد، ویران؟
آبادی مسجد، به نقشه مهندسی و مصالح ساختمانی خوب و خرج زیاد و شکوه ظاهری نیست.بلکه به اثر بخشی آنست، به استفاده صحیح از مسجد است.مهم، شکوه معنوی و جلالت و عظمت عرفانی و الهی آنست، نه کاشیهای معرق و درها و رواقهای بلند و سنگفرشهای ظریف و قیمتی و در و پیکرهای منبت کاری شده!…
آبادی مسجد، به آنست که مرکز معنویت و عبادت برای خدا و ایجاد رابطه با خالق باشد، آموزشگاه دین و حکمت و کانون برپائی شعائر دین باشد.مسجد، به پایگاه بودن برای امور مسلمین و معبد و مصلا بودن آباد است، و به علم و عبادت، به تواضع و عبودیت، به مرکزیتحضور دینداران، به تدریسها و تعلیمها، به حلقههای آموزشی و درسی، به محافل ادبی و بلاغت و نقد، و به مجمعهای علمی و اخلاقی بودن، معمور است.
آبادی مسجد، به نماز و به دعاست
عمران وی از همت و اخلاص شماست
آباد کن از نماز، تو خانه حق
شکرانه نعمت که خدا داده تو راست
آبادی مسجد، به بیان فقه و علوم اهلبیت در آنها، به ارشاد و امر بمعروف و نهی از منکر و دعوت به خیر است، نه به کاشی و گنبد و تزئینات.
امام علی _ علیه السلام _ می فرماید: «زمانی بر مردم میآید که در میان مردم، باقی نمیماند از قرآن مگر نشانهاش، و از اسلام، مگر نامش، در آنروزگار، مساجدشان از جهتساختمانی آباد است ولی از جهت هدایت، خراب است»[6].
پس، آبادی از نظر معماری، در حال خراب بودن محتوائی از جهت هدایت، سود و ارزشی ندارد.آنروز که مسلمین به مساجد روی میآوردند تا خدا را عبادت کنند و آداب اسلام را بیاموزند و دین را فرا گیرند، مساجد، کوچک و ساده بود با دیواری به ارتفاع امتیک انسان.
مساجد امروزی در جهان اسلام، گر چه هم از جنبه تعداد، افزایش یافته و هم آبادتر است و خرجهای زیاد و هزینههای بیشتر دارد، ولی«مسجد رو»کم است و مساجد، کمتر در خدمت اهداف عظیم اسلامی میباشد.یکی از محققان مینویسد:
«…مساجد، کاخهائی برای افتخار نیستند، بلکه برای خضوع و خشوع و عبادت و بیان آداب اسلامی و مناجات و نیایشاند.عظمت مساجد، به زنده نگهداشتن آنها، با یاد خدا و امر بمعروف و نهی از منکر و ارشاد مردم براه مستقیم است، نه به دیوارهای بلند و قبههای رفیع و ستونهای برافراشته و گلدستههای سر بفلک کشیده…از همینجاست که گرچه شکوه ظاهری و هنری و معماری مساجد افزایش یافته ولی در جان بیننده، آن هیبت و زیبائی و جلال را بر نمیانگیزد.مسجد پیامبر در صدر اسلام، با آن وضع سادهای که داشت، آن هیبت و عظمت معروف را دارا بود، بدون اینکه سادگی، از قدر و جلال آن بکاهد.در عین حال، هنر و زیبائی و تزئینات و شکوه معماری و عظمتبنای مساجد دیگر هم باعثبالا رفتن ارزش مساجد دیگر نشده است…»[7]
البته، نباید فراموش کرد:تقدس و محتوای مسجد بوده که باعث میشده است تا مسلمین به شکل ظاهری آن هم اهمیت داده و در بنای مساجد با شکوه جهت استفادههای خوب، همت گمارند و اگر خراب و فرسوده، یا تنگ و کم ظرفیت میشد، تجدید بنا و تعمیر کنند یا بر وسعتش بیفزایند.خود عقیده دینی، بخصوص در زمینه ساختن و آباد کردن و بنای مساجد، نقش مهمی ایفا کرده است.
تزئینات هنری در معماری مساجد
مسجد الحرام و کعبهای را که حضرت ابراهیم _ علیه السلام _ بنیان نهاد، در آغاز، ساده بود و با گذشت زمان، به حالت امروزی تبدیل شده است.
مسجد«قبا»و«مسجد النبی»هم که در زمان حضرت محمد _ صل الله علیه و آله و سلم _ ساخته شد، یک چهار دیواری ساده، با ارتفاعی متوسط و حتی بی سایهبان بود سادگی از ویژگیهای مساجد اولیه بود و مسجدهای ساخته شده در مدینه و بصره و کوفه و مصر، از محرابهای فرو رفته در دیوار، و از منبرها و ماذنهها به شکلی که بعدا رواج پیدا کرد خالی بود.
مسجد النبی، با گذشت زمان، رفته رفته وسعت پیدا کرد و تجدید بنا شد تا به صورت فعلی در آمد.
بساطت و سادگی در بنای مسجد، چیزی است که از آغاز مورد توجه و تاکید اسلام بوده است.
علی _ علیه السلام _ مسجدی را در کوفه مشاهده کرد که کنگره دار ساخته شده بود فرمود:گویا این، کنیسه یهود است!.و فرمود:مساجد بصورت ساده ساخته میشود نه کنگرهدار[8]. کنگرهدار بودن بنای مسجد در آن دوره، نسبتبه وضعیتساختمانها، نوعی تجمل و تزئین محسوب میشده است.
و نیز، در حدیث است که:«بما دستور داده شده که شهرها، مزین و کنگرهدار ساخته شود ولی مساجد، ساده.[9]»
حدیث دیگری است که: «مساجد را بسازید و آنها را ساده قرار دهید.»[10]
پی نوشت ها:
[1] . المساجد و احکامها،محمد ابراهیم الجناتى،ص 32 و 33[2] . وسائل الشیعه،ج 3،ص 513.
[3] . سوره توبه،آیه 108
[4] . سوره توبه،آیه 18
[5] . ثلاثه یشکون الى الله عز و جل:مسجد خراب لا یصلى فیه اهله (وسائل الشیعه ج 3،ص 484)
[6] . یاتى على الناس زمان لا یبقى فیهم من القرآن الا رسمه و من الاسلام الا اسمه،مساجد هم یومئذ عامره من البناء خراب من الهدى (نهج البلاغه فیض الاسلام،حکمتشماره 361)
[7] . المساجد و احکامها فى التشریع الاسلامى،ابراهیم الجناتى ص 40
[8] . ان المساجد تبنى جما لا تشرف (وسائل الشیعه،ج 3،ص 494)
[9] . امرنا ان تبنى المدائن شرفا و المساجد جما (مجمع البحرین،ماده«جم»)
[10] . ابنوا المساجد و اجعلوها جما (وسائل الشیعه ج 3،ص 493)