اعتقاد به توحید یکی از اصول دین اسلام به شمار می رود، و این توحید نه تنها در دین اسلام یک مسأله مهم است، بلکه این اصل رشته پیوند بین تمام ادیان آسمانی است، به طوری که اولین دعوت انبیاء الهی به این اصل بوده است و تا آخر هم همه دستورات و قوانین دینی، آمیخته و مُبتنی بر این اصل می باشد و اینکه اگر کسی اعتقاد به خداوند متعال نداشته باشد نمی توان او را دیندار یا مسلمان نامید .
پس اعتقاد به چنین اصلی نمی تواند بدون آثار باشد، بلکه سر منشأ تمام خیرات و آثار نیک است. همچنانکه پیامبر گرامی اسلام (ص) هم رستگاری انسان را در گرو اعتقاد به توحید قرار داده است. «قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا» (بگویید خدائی جز پروردگار یگانه نیست تا رستگار شوید) .
قبل از بیان آثار توحید لازم به ذکر است که توحید اقسامی دارد: توحید ذاتی و توحید صفاتی.توحید در خالقیت و توحید در حاکمیت، توحید در طاعت، توحید در تشریع و قانونگذاری، توحید در عبادت و توحید ربوبی .وقتی بحث از توحید می کنیم، منظورمان توحید در تمام مراتب فوق می باشد.
همانطور که از آیات و روایات بدست می آید، اعتقاد به توحید دارای آثار فراوانی می باشد که نمی توان همه آنها را بیان کرد و به همین خاطر ما تنها به گوشه ای از آن آثار اشاره می کنیم.
آثار اعتقاد به توحید، به آثار فردی، و اجتماعی تقسیم می شوند که هر یک دارای اقسامی هستند از جمله:
1- ایجاد تعهّد اخلاقی و انسانی در مقابل وظائف و تکالیف
یک خداشناس واقعی، خود را در مقابل قوانین و تکالیف الهی، ملتزم به اطاعت و عمل می داند چون از آنجایی که یکی از اقسام توحید، همان توحید در اطاعت است و توحید در اطاعت یعنی اینکه انسان فقط باید از خدای یگانه اطاعت کند، و از اطاعت طاغوت و دیگران پرهیز کند، قرآن کریم می فرماید: «ان اعبُدوا اللّه واجتَنبوا الطاغوت» یعنی بندگی خدا را بکنید و از طاغوت پرهیز کنید.
پس یک موحّد واقعی، همیشه در پی انجام کارهای نیک است و به دنبال کارهای بد و خلاف شرع نخواهد رفت؛ زیرا یک انگیزه درونی برای پرهیز از ارتکاب اعمال زشت دارد و آن انگیزه همان اطاعت خدای یگانه است که می داند که اگر به دنبال انجام اعمال زشت برود، از اطاعت خدا خارج می شود و اطاعت غیر خدا را می کند و این با توحید در اطاعت منافات دارد. و این ایجاد تعهد اخلاقی و انسانی در انسان یک اثر مثبت اجتماعی هم دارد و آن این است که دیگر لازم نیست بر سر چنین افرادی یک نگهبان و یا ناظر بگماری، تا مراقب اعمالشان باشد که مبادا به دنبال کارهای زشت بروند؛ چون وجود چنین تعهدی مانع از ارتکاب اعمال زشت می باشد و وقتی که افراد یک جامعه دارای چنین خصوصیتی شدند، دیگر کمتر نیازی به پلیس و دادگاه پیدا می شود.
2- همت بلند[1]
اعتقاد به توحید موجب تعالی همت انسان می شود. زیرا وقتی انسان اعتقاد به توحید پیدا می کند، خودش را در مقابل منبع همه کمالات و فیض ها می بیند و سعی می کند خویشتن را به این مبدأ نزدیکتر کند و کارهای خودش را فقط به خاطر خشنودی و جلب رضایت پروردگار متعال انجام دهد و در این راه، سختی ها و مرارتها را به راحتی به جان بخرد زیرا هدفش بزرگ است. لذا با این هدف انسان از «حقیر بینی» به طرف «عظیم نگری» پیش می رود.
3- نوع دوستی[2]
یکی دیگر از آثار توحید، نوع دوستی است. وقتی که یک انسان خداشناس در تمام مراتب توحید به یگانگی خداوند متعال قائل شد، هیچ وقت خواسته های نفسانی خویش را به انجام وظایف و تکالیف محوله از طرف خدا ترجیح نخواهد داد و هرگز به دنبال خود پرستی یا تعصبهای نژادی و قبیله ای و یا مال و ثروت و زن و فرزند نخواهد بود و چنین انسانی دیگر عاقبت کارش به تفاخر و خودنمایی و یا تکبر و شهوت پرستی و یا سودجویی شخصی منجر نمی شود. زیرا هدف این شخص همیشه تأمین خواسته ها و آرزوهای خویش نیست، بلکه برای آسایش دیگران و خدمت به جامعه اقدام می کند و حتی گاهی مصلحت مردم را بر نفع شخصی خویش ترجیح می دهد.
4- آزادگی[3]
کسی که خدا را یکتا می داند و ایمان دارد که او بر همه چیز دانا و توانا است و تمام موجودات مخلوق او هستند، هرگز در برابر دیگران به تملّق و چاپلوسی نمی پردازد و نیرومندترین قدرت ها و شکوه مندترین ثروتها نمی تواند او را به بندگی و کوچکی و کرنش وا دارد و تنها در پیشگاه خدای یکتا است که سر به سجده می گذارد و در برابر او است که پیشانی بر خاک می نهد. قرآن کریم می فرماید: «فالهُکُم الهٌ واحد فَله اَسلِمُوا» (خدای شما خدائی است یکتا، در برابر او تسلیم شوید.)[4]
5- همبستگی و وحدت جمیع ملتها
اگر افراد یک جامعه بر این اعتقاد باشند که تنها خالق و تنها مدبّر امورات و تنها حاکم و سلطان همه مخلوقات، خدای یگانه است، و فقط او است که شایسته اطاعت و بندگی و تنها او صاحب سرنوشت انسانهاست، در می یابند که مبدأ همه یکی است، پس نمی تواند مقصد هم یکی نباشد. همچنانکه قرآن کریم می فرماید: (بدرستی که همه از طرف خدائیم و همه بسوی او بر می گردیم)[5]. باز قرآن کریم در این رابطه می فرماید: (خدای شما یکی است و پروردگاری غیر از من نیست، پس بندگی مرا بکنید.)[6]
پس وقتی که همه به یک خدا معتقد شدند، و همه به دستورات یک خدا عمل کردند، دیگر جایی برای جدائی و اختلاف نمی ماند .
و تمام طاغوتها، غرورها و سرکشیها و بُخل و حسادتها، غالباً از اینجا سرچشمه می گیرد که انسان خود را مالک حقیقی اموالی که در اختیار دارد می پندارد، و یا اگر حکومتی در دائره وسیع یا کوچک در اختیار او است خود را مطلق العنان می شمرد که این دیدی شرک آلود است و سرچشمه انواع گناهان و مفاسد اجتماعی است.[7]
6- مساوات و عدالت
در سایه توحید، همه خداپرستان چاره ای جز پیروی از قانون الهی که بر اساس حکمت و عدل تنظیم شده ندارند. بدیهی است که پیروی از قانون الهی موجب گسترش عدالت واقعی خواهد شد و هرگونه ظلم و تجاوز از بین خواهد رفت. در توحید اسلامی قدرت مطلق در خدا متمرکز شده است. او به همه چیز داناست و همه چیز به او برپاست و فرمان و امر او در سراسر جهان پهناور آفرینش جاری است (هو الحی القیوم…بیده الملک…و هو علی کل شیء قدیر…)
پس مالیکت مطلق هر چیز به دست خداست. کلیه منابع طبیعی، اموال و ثروتها را او پدید آورده است. وصاحب اختیار و دارنده آنها می باشد. این مواهب الهی برای عموم مردم آفریده شده است، پس باید همه بندگان خدا از این مواهب الهی بهره ببرند و این بهره بردن هم باید با رعایت اصل عدالت تعیین شده باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- پیام قرآن، آیه الله مکارم شیرازی، ج 3، ص 355 و 282 و 286 و 376 .
2- الله خالق الکون، استاد جعفر الهادی.
3- راه خداشناسی، آیه الله سبحانی.
4- درسهایی از اصول دین، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق .
5- قرآن کریم.
6- سخنی چند درباره خداشناسی، شهید دکتر محمد جواد باهنر.
پی نوشت ها:
[1] . باهنر، محمد جواد، سخنی چند درباره خداشناسی، انتشارات اسلامی، ص 101.
[2] . همان.
[3] . درسهایی از اصول دین بحث پیامدهای توحید، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص 98.
[4] . حج/ 36 .
[5] . «انّا للّه و انّا الیه راجعون» بقره/ 156 .
[6] . «انّه لا اله الا انا فاعبدون» انبیاء/ 21 .
[7] . درسهایی از اصول دین، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، چاپ پنجم، 1370، درس 1، ص 98.