نشریه اردنی شیحان در تاریخ ششم دسامبر 1999 برابر با 16 آذر، در بخش خبری خود اقدام به درج بخشهایی از سخنان عبدالمنعم ابوزنط، از نمایندگان اسلامگرای اردن نمود که در مسجد مصعب بن عمیر، در استان مادبا در رابطه با علت وقوع زلزله در ترکیه ایراد کرده بود.
به نوشته نشریه شیحان عبدالمنعم در این جلسه سخنرانی به صراحت اعلام کرد که علت وقوع زلزله ترکیه، برپایی مجلس رقصی در یک پایگاه نظامی ترکیه واقع در سواحل دریای مدیترانه بوده که در این مجلس گروهی از ژنرالها و بلند پایگان نظامی اسرائیلی، آمریکائی و ترکیه ای حضور داشتند. در اثنأ این مجلس رقص و پایکوبی، یک نظامی علیرتبه ترکیه ای، قرآنی را به دست گرفته و در حال مستی شروع به پاره کردن و پرتاب آن به زیر پای رقاصه ها نمود و با نعره ای مستانه گفت:
– کجاست خدایی که قرآن را حفظ کند؟
نشریه صبح که این خبر را نقل کرده است در ادامه مطلب می افزاید: به دنبال درج این خبر، مردم اردن در تماس با مسؤ ولان نشریه شیحان خواستار انجام گفت و گوی نشریه با ابوزنط شدند تا این رخداد به صورت مشروح تری بازگو شود.
عبدالمنعم ابوزنط در این گفت و گو به نقل از یکی از افسران مسلمان ترکیه که از حادثه زلزله جان سالم به در برده است، اعلام کرد: در مراسمی که به مناسبت بازنشستگی گروهی از نظامیان عالیرتبه ترکیه ای در از پایگاههای دریایی ترکیه بر پا گردید، تعدادی از نظامیان عالیرتبه اسرائیل و آمریکائی به همراه یک گروه از خوانندگان و نوازندگان مشهور اسرائیلی در مجلس حضور یافته بودند. در اثنأ این مراسم یکی از ژنرالهای ارتش ترکیه در خواست قرآن از یکی از سرهنگهای حاضر در جلسه کرد. سرهنگ پس از آوردن یک جلد از کلام الله مجید، به دستور ژنرال ترکیه از مکلف به خواندن آیاتی از قرآن شد. سرهنگ در آن جلسه شروع به تلاوت آیاتی کرد. سپس ژنرال ترکیه ای از او خواست تا به تفسیر آیات قرائت شده بپردازد که در این میان، سرهنگ به دلیل عدم آشنایی با معارف و معانی کلام وحی، از ترجمه و تفسیر آیات مزبور عذر خواهی کرد. در این هنگام ژنرال ترکیه ای با عصبانیت در حالی که نعره می زد: کجاست کسی که این قرآن را نازل کرده و در کتابش گفته: ما قرآن را فرستادیم و ما آن را محافظت خواهیم کرد، بیاید و از کتابش دفاع کند؟ قرآن را از سرهنگ گرفته و شروع به پاره کردن صفحات و اوراق قرآن کرده و آنها را زیر پای رقاصه های حاضر در مجلس ریخت.
ابوزنط در ادامه این گفت و گو اظهار داشت: سرهنگ حاضر در مجلس، در این هنگام دچار ترس و اضطراب شدید و به سرعت از مجلس خارج شد و خود را به بیرون پایگاه نظامی رساند که در این هنگام مشاهده می کند عذاب الهی در حال نزول است.
این سرهنگ در توصیف آن واقعه وحشتناک می گوید:
– ناگهان نور شدید قرمز رنگی را مشاهده کردم که تمام فضای منطقه را فرا گرفته و در یک لحظه دریا شکافته شد و همراه با انفجاری شدید شعله های آتش به سوی آسمان زبانه کشید و لحظاتی بعد به دنبال زلزله ای شدید منطقه را فرا گرفت.
اما نکته قابل توجه و تأمل تر آن است که تاکنون گروههای تفحص و تجسس آمریکا، اسرائیل و ترکیه ای نتوانسته اند اثری از بقایا اجساد نظامیان خود از این پایگاه نظامی بیایند!
در همین حال سردبیر نشریه شیحان می گوید:
– اطلاعات دیگری هم در این ارتباط وجود دارد که به برخی از آنها در نشریات ترکیه اشاره شده است.
در پایان این گفت و گو، شیخ ابوزنط در توصیف این سرهنگ ترکیه ای که از این عذاب الهی جان سالم به در برده، می گوید:
– سرهنگ مذکور که دارای تحصیلات علیه می باشد به جهت حفظ جان خود و رعایت مسائل امنیتی و ترس از حکومت لائیکها، حاضر به معرفی خود در محافل عمومی نشده است. در عین حال، افراد آگاه به مطلعی که به این پایگاه نظامی رفت و آمد داشته می گویند:
– تعداد نیروهای حاضر در این پایگاه اعم از سربازان، گارد حفاظت، فرماندهان و گروههای رقاصه، حدود سه هزار نفر بوده اند که تمامی آنها در میان شعله های عذاب سهمناک الهی معدوم شده اند.
شیخ ابوزنط سخنان خود را با قرائت آیه ای از کدام وحی به پایان برد که فرمود: و اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا منز فیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرناها تدمیرا؛ هنگامی که ما بخواهیم ساکنان شهری را به هلاکت برسانیم به سرمستان از پول و مقام و شهرت آنان امر می کنیم که به فسق و فجور بپردازند، آنگاه وعده عذاب الهی محقق می شود که آن شهر را در هم می پیچیم.(سوره اسرأ، آیه 16).
عبرتهای تاریخ/ وهاب جعفر