پاسخ این پرسش از این سنت الهی فهمیده می شود که در قرآن بیان شده: «ما هیچ شخصی و قومی را مجازات نخواهیم کردم مگر این که پیامبری را برای آنها مبعوث نمائیم تا وظائف شان را کاملاً تبیین نموده و اتمام حجت کنند. خداوند ستمگران و منحرفان را نابود نمی کند، مگر این که پیامبران را بفرستد تا راه های سعادت را نشان دهند.[1]
زندگی انسان در این دنیا بر اساس هدایت تشریعی بنا شده است. قبول این مطلب با توجه به هدف آفرینش انسان در این جهان، روشن است. وقتی دانستیم علت این که انسان در عالم ماده بوجود آمده این است که مسیر اختیاری داشته باشد و سرنوشت خویش را به اختیار خود رقم بزند، طبعاً باید قبول کنیم که از طرف خدا راهی به او نشان داده شود و این راه هم دو جهت داشته باشد یکی جهت کمال و دیگری جهت نقص، که اولی منتهی به سعادت می شود و دومی منجر به شقاوت، تا انسان با انتخاب آزاد خویش یکی را برگزیند چون عقل انسان و سایر حس های او برای تشخیص صواب و خطا کافی نیست پس راه دیگری که همان وحی است باید حجّت را تمام نماید و وظیفه انسان را بیان کند وگرنه خودش نمی تواند حق را تشخیص دهد.[2]
به همین دلیل در آیات متعدد خداوند منّان وظایف پیامبران و رسالت آنها را چنین بیان نموده است:
1. تعلیم مردم. 2. اصلاح تحریف ها. 3. دفع اختلافات دینی. 4. قضاوت. 5. حکومت. 6. تذکر دادن. 7. انذار و تبشیر 8. مبارزه با فساد. 9. توجه دادن مردم به توحید و معاد.
پس اگر چه خداوند متعال علم دارد که فرعون هرگز تسلیم نمی شود و از فرمانهای حضرت موسی پیروی نخواهد کرد، ولی باید حجت تمام شود و پیام به وسیله پیامبران به همه ابلاغ گردد تا عذری نداشته باشند و نگویند ما جاهل بودیم و اطلاع نداشتیم و گرنه اطاعت می کردیم.
علاوه بر این که اکثر تکالیف این گونه است مثلاً دستور نماز از جانب خداوند به همه رسیده است، خداوند می دانست عده زیادی اطاعت نمی کنند، چرا دستور داده است و حضرت باری تعالی مردم را از ارتکاب جنابت نهی کرده است در صورتی که عالم به عدم اطاعت بود، چرا نهی کرده است؟ در همه این موارد این امر و نهی ها به این دلیل بود که این امر و نهی ها به این دلیل بود که حجت تمام شود و سره از ناسره و مسلمانان واقعی و منافق و کافر ازهم ممتاز شوند و همه از گناه و معصیت مطلع گردند تا مجوز مجازات دنیوی و اخروی فراهم شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. راه و راهنما شناسی ، محمد تقی مصباح یزدی، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، جلد 4، ص 23 به بعد.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران ،تهران دارالکتب الاسلامیه ،جلد 12 صفحه 51، و بعد از آن.
3. پاسخ و پرسشهای مذهبی ، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، قم ، انتشارات نسل جوان، چاپ اول، 1381، ص 43.
پی نوشت ها:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج12، ص 51، آیه 15 سوره اسراء.
[2] . مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنما شناسی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379، ج4، ص23.