معنی کلمه قصاص در دنیا آسان‎تر از قصاص در آخرت است یعنی چه؟ یعنی این که مجازات او در آخرت چند برابر می‎شود یا نه این که پیش خدا و پیامبر و ائمه صورت می‎گیرد و گران و سخت است؟

معنی کلمه قصاص در دنیا آسان‎تر از قصاص در آخرت است یعنی چه؟ یعنی این که مجازات او در آخرت چند برابر می‎شود یا نه این که پیش خدا و پیامبر و ائمه صورت می‎گیرد و گران و سخت است؟

مقایسه اداره عالم به اداره یک جامعه انسانی و نیز مقایسه مجازاتهای اخروی به مجازاتهای دنیوی مقایسه درستی نیست، زیرا اگر نوع مجازات اخروی همانند مجازاتهای دنیوی باشد، مجازات اخروی معنا و مفهومی نخواهد داشت. اینها در آخرت باید مجازات ببینند تا حیات دنیای‎شان با آن توجیه شود زیرا حکمت مجازات در دنیا یکی از دو چیز است یا تشفی است، (عقده خالی شدن) که در عالم آخرت صحبت این حرفها نیست. زیرا بعد از میلیون‎ها یا میلیارد‎‎ها سال مردم به فکر سعادت خویش هستند و کسی به فکر این نیست که مثلا فلانی که در دنیا بر من ظلم نموده عقده‎ام روی او خالی شود.
دومین حکمت مجازات دردنیا مصلحت است (و لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب)[1] و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خرد.
مجرم در اینجا باید مجازات شود تا او و دیگران طمع جرم نکنند، اما در قیامت این حرفها نیست، بنابراین اگر ما بخواهیم مسأله مجازاتهای اخروی را بر همین اساس یعنی اساس دنیوی و زندگی اجتماعی توجیه کنیم، عذاب قیامت نه تنها مسأله مدّت و شدتش قابل توجیه نیست بلکه اصل آن قابل توجیه نیست.[2] بنابراین آنچه در آخرت به عنوان پاداش و کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‎شود تجسم خود عمل آنها است که قرآن کریم در این زمینه می‎فرماید: «روزی که هر کسی آنچه از کار نیک یا زشت انجام داده است حاضر می‎بیند آرزو می‎کند که کاش بین او و بین کار زشتش مسافت درازی فاصله می‎بود.[3] و در جای دیگر می‎فرماید: «آنچه را که انجام داده‎اند حاضر می‎یابند و پروردگار  تو به احدی ستم نمی‎کند».[4] پس مجازات جهان آخرت با این جهان قابل مقایسه نیست، زیرا نه آتش دنیا همانند آتش آخرت است و نه درد و رنج و عذاب دنیا قابل مقایسه با عذاب آخرت است چنانکه در سوره همزه می‎فرماید: «نارالله الموقده»[5] آتش برافروخته الهی است» آتش جهنم آتشی است که از دلها سر می‎زند و نخستین جرقه‎هایش در قلوب ظاهر می‎شود «التی تطلع علی الافئده»[6] آتشی که از دلها سر می‎زند، خداوند در آن روز این مغروران خودخواه برتر بین را به صورت موجوداتی ذلیل و بی‎ارزش در آتش دوزخ پرتاب می‎کند، تا نتیجه کبر و غرور خود را ببینند. کلمه «حطمه» که در آیه قبل آمده بود، به معنای در هم شکستن چیزی است،و این نشان می‎دهد که آتش سوزان دوزخ به شدت اعضای آنها را در هم می‎شکند.[7] حطمه چنانکه در بعضی از روایات آمده است نام بخش فوق العاده سوزان از جهنم است، فهم این معنی که آتش به جای سوزاندن، اعضا را در هم بشکند، شاید در گذشته مشکل بوده، ولی امروز که مسأله شدت تأثیر انفجار بر همه ما واضح شده که چگونه ممکن است امواج ناشی از یک انفجار مهیب نه تنها انسانها بلکه میله‎های محکم آهن و ستون‎های عظیم ساختمانها را درهم بشکند مطلب عجیبی نیست. تعبیر به نارالله (آتش الهی) دلیل برعظمت آن است و تعبیر به موقده دلیل بر فروزان بودن همیشگی آن است.[8] عجیب اینکه این آتش برخلاف تمام آتشهای دنیا که نخست پوست را می‎سوزاند و سپس به داخل نفوذ می‎کند، اول بر دلها شراره می‎زند، و  نخست قلب را می‎سوزاند، بعد مغز و استخوان را سپس به خارج سرایت می‎کند. این چه آتشی است که اولین جرقه‎هایش بر دل آدمی ظاهر می‎شود؟ این چه آتشی است که درون را قبل از برون می‎سوزاند؟ همه چیز قیامت عجیب است و با این جهان تفاوت اساسی دارد، حتی سوزندگی آتش آن، آتش دوزخ از آن جهت اول بار قلبها را می‎سوزاند و بعد مغز و استخوان را زیرا قلبهای آنان در دنیا کانون کفر و کبر و غرور و حب دنیا و ثروت و مال بوده‎اند، و آتش قهر و غضب الهی از آن جهت بر قلوب آنان مسلط می‎گردد. زیرا آنها در دنیا دل مؤمنان را با سخریه‎ها و عیب‎جوئی و تحقیر سوزاندند، عدالت الهی ایجاب می‎کند که آنها کیفر همان اعمال‎شان را ببینند.[9] امّا این که قصاص در دنیا آسانتر از قصاص در آخرت است به این معنا است که چهار مجازات و کیفر شدید در آخرت برای او بیان شده است: 1. خلود یعنی جاودانه در آتش ماندن که قرآن می‎فرماید: «هر کسی فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است که جاودانه در آن می‎ماند»؛ 2. خشم و غضب الهی؛ 3. دوری از رحمت خداوند؛ 4. و مهیا ساختن عذاب عظیمی بر او. که ادامه آیه می‎فرماید: «و  خداوند بر او غضب می‎کند و او را از رحمتش دور می‎سازد و عذاب عظیمی (بزرگی) برای او آماده ساخته است».[10] خداوند برای قتل عمدی یک انسان مؤمن اشد مجازات را بیان فرموده است و خبر از جاودانی بودن عذاب او می دهد ولکن در جای دیگر تنها خلود را برای کفار و منافقین بیان فرموده حال اگر کسی قتل عمدی انجام داده و بعد پشیمان شده و قاتل هم آدم با ایمانی است آیا او هم گرفتار عذاب جاودان می شود؟ جواب این است که ممکن است که قاتل؛ کشتن انسان مؤمن را مباح بداند که در این صورت چنین قتلی نشانه کفر اوست یا ممکن است در اثر این قتل بی‎ایمان از دنیا برود و به همین سبب گرفتار عذاب جاویدان شود. و ممکن است منظور از خلود و عذاب بسیار طولانی باشد نه عذاب جاویدان و همیشگی.
بنابراین مجازات اخروی هم از نظر شدت مجازات، با مجازات دنیوی قابل مقایسه نیست و هم از نظر ذلت و خواری قابل مقایسه نیست چون که نزد پیامبران و امامان صورت می‎گیرد نیز سرافکندگی دیگر برای انسان به بار می‎آورد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
جوادی آملی، ده مقاله پیرامون مبدأ ومعاد، انتشارات الزهراء، 1372، 308 به بعد.
حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، انتشارات حکمت، 1407، ج 10.
فلسفی، محمدتقی، معاد از نظر روح وجسم، نشر معارف اسلامی، ج 3، ص 314 به بعد.

پی نوشت ها:
[1] . بقره/ 179.
[2] . مطهری، مرتضی، معاد، انتشارات صدرا، ص 82.
[3] . آل عمران/ 30.
[4] . کهف/ 49.
[5] . همزه/ 6.
[6] . همان/ 7.
[7] . طبرسی، مجمع البیان، انتشارات دار الاحیاء التراث العربی، ج 10، ص 818 ـ 819.
[8] . طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، انتشارات جامعه مدرسین، ج 20، ص 617.
[9] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسلامیه، ج 27، ص 315.
[10] . نساء/ 93.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید