خدا انسان را آفرید و به او امر کرد که مدام به یاد وی باشد و به درگاه او بیاید و با وی راز و نیاز کند. یکی از مهم ترین دستوراتی که در قرآن و روایات بر آن تأکید شده گریه است. البته گریه ای ثواب دارد که برای خوف از خدا باشد یا برای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ باشد. اما همانطور که در سؤال مطرح شده است چرا گریه این خاصیت را دارد که هر چه بیشتر باشد در آخرت انسان تأثیر دارد؟
قبل از ورود به بحث بیان مقدماتی لازم است؛
الف: اولاً هر گریه ای به درد آخرت انسان نمی خورد، بلکه گریه ای که برای خدا و اهل بیت و برای توبه باشد در آخرت انسان تأثیر دارد نه گریه ای که برای مال و منال دنیا است و یا از روی ریا و یا … باشد.
ب: گریه کردن تنها ملاک تأثیر در آخرت انسان نیست بلکه آنچه مهمتر است آن است که انسان ایمان و عقاید و اعمال و کردارش را طبق دستورات خدا و قرآن تنظیم کند و به آنچه خدا فرموده عمل کند چنانچه خداوند پیرامون تأثیر عقاید و عمل در رشد و تعالی انسان می فرماید: الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه سخن (و اعتقاد) خوب به سوی خدا صعود می کند و عمل صالح آن را رفعت می بخشد.[1] ولی اگر کسی به راحتی محرّمات خدا را انجام دهد و بدون دغدغه گناه کند به امید اینکه به در خانه خدا می رود و گریه می کند و بخشیده می شود، این گریه فایده ای نخواهد داشت. چنانچه امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «کسی که بر انجام گناهان بی باک است و به رحمت خدا مطمئن است رستگار نمی شود»[2] پس گریه باید حقیقی باشد و انسان علاوه بر اینکه به تکالیف خود عمل کند، با شناخت به درگاه الهی تضّرع و زاری نماید.
حال وقت آن است که به بیان این نکته بپردازیم که چرا گریه دنیا تأثیر در بهبودی آخرت دارد؟
عوامل تأثیر گریه در آخرت انسان؛
الف: در گریه یک حالت روانی است که انسان را رقیق القلب می کند و کسی که زیاد اهل گریه و زاری به درگاه الهی باشد، رقیق القلب تر خواهد شد، و کسی که رقّت قلب بیشتری داشته باشد، سخن خدا بیشتر در او تأثیر می گذارد.[3] و همین گریه باعث می شود که در زندگی روزمره خود به او امر و دستورات خداوند بیشتر پایبند باشد و کسی که به دستورات خداوند خوب عمل کند در نتیجه آخرت بهتری خواهد داشت. پس این آخرت مطلوب نتیجه گریه او خواهد بود. اما کسی که رقیق القلب نباشد و قلبش از سنگ هم سخت تر باشد امید این که کلام دوست و دستورات الهی در او تأثیر بگذارد بسیار کمتر است.
ب: گریه سلاح مؤمن: در جهاد اصغر و مبارزه با دشمنان ظاهری، سلاح انسان شمشیر یا اسلحه است. اما در مبارزه با نفس و جهاد اکبر و تزکیه روح، تنها سلاح انسان آه و گریه است. انسان مؤمن با گریه که سلاح او است می تواند بر نفس امّاره پیروز شود و خواهشهای نفسانی را سرکوب کند. در دعای کمیل می خوانیم: و سلاحه البکاء، اسلحه انسان مؤمن برای مبارزه با رذائل اخلاقی گریه است. در نتیجه وقتی گریه اسلحه سرکوبی خواهشهای نفسانی شد و آنها را از بین برد باعث می شود که در آخرت درجات عالیتری را کسب کند.
ج: گریه اوج پشیمانی و توبه: کسانی که گاهی در زندگی گناه می کنند، وقتی با گریه به درگاه الهی می روند و توبه می کنند این توبه بهتر و بیشتر مقبول درگاه الهی خواهد شد، چون همراه، گریه است و آن اوج پشیمانی و برگشت را می رساند و باعث می شود که انسان بیشتر بر احوال خود مراقبت داشته باشد. در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم: و أعنی بالبکاء علی نفسی: خدایا مرا به وسیله گریه بر احوال خودم کمک فرما.
د: اینکه سفارش فراوان به اشک ریختن و عزاداری کردن نموده اند برای آن است که اشک مثلاً بر شهید اشتیاق به شهادت را به همراه دارد و خوی حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا می گرداند؛ چون اشک رنگ کسی را می گیرد که برای او ریخته می شود و همین رنگ را به صاحب اشک نیز می دهد از این رو انسانِ حسینی منش نه ستم می کند و نه ستم می پذیرد.[4] و کسی که بر امام حسین و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اشک ریخت زندگی او و رفتار و اعمال او رنگ زندگی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ می گیرد و همچنین کسی که به درگاه خدا اشک می ریزد زندگی او رنگ خدایی می گیرد در نتیجه در زندگی مرتکب گناه و ظلم نخواهد شد و همین امر باعث می شود که آخرت او آباد شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه امام خمینی قم.
2. شرح بیان منصوص امام خمینی، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسراء قم.
3. ره توشه، محمد تقی مصباح یزدی، مؤسسه امام خمینی.
پی نوشت ها:
[1]. فاطر/10.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج75، ص 380.
[3] . جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جمال و جلال، انتشارات اسراء، چاپ سوم، ص 220.
[4] . جوادی آملی، عبدالله، حماسه عرفان، انتشارات اسراء، چاپ سوم، ص 310.