در بحث پیرامون حدیث شریف: «لولا الحجه لساخت الارض باهلها»[1] و نیز احادیث دیگری که به این معنا و مضمون نقل شده است مثل «ان الارض لا تخلو من حجه الی یوم القیامه»[2] و یا: «هیهات هیهات ابی الله ان ینقطع هذا الامر حتی ینقطع اللیل و النهار»[3] لازم است بدانیم که مقصود از حجت در این گونه روایات, انسان کامل و خلیفه الله و ولی الله می باشد که اعم از امام و نبی و رسول است و معنای آن این است که زمین هیچگاه خالی از وجود کسی که دارای مقام رسالت یا نبوت و یا امامت است نمی ماند.
بنابراین ممکن است گاهی و زمانی حجت الله هم نبی باشد و هم رسول و امام و هر سه مقام در یک شخص جمع شود همانگونه که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بعد از بعثت دارای هر سه مقام بوده است و ممکن است حجت الله و کسی که وجودش مایه بقای زمین و آسمان است نبی باشد ولی دارای مقام رسالت و مامور به ابلاغ نباشد چنانکه خیلی از انبیاء سلف چنین بوده اند یعنی نبی بودند, ولی مامور به ابلاغ نبودند و دارای مقام رسالت و امامت نبوده اند. و نیز ممکن است حجه الله و خلیفه الله دارای مقام امامت و ولایت باشد اما نبی و رسول نباشد مثل ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ که امام و خلیفه الله و حجت الله بوده اند و هستند اما نبی و رسول نیستند.
پس آنچه برای ثبات و بقاء حیات و استحکاکم نظام در زمین برای موجودات ساکن در آن ضرورت دارد وجود یک انسان کامل و خلیفه الهی است که واسطه فیض بین خدا و مخلوقات است که ممکن است دارای هر سه مقام نبوت, رسالت و امامت باشد همانگونه که ممکن است فقط نبی باشد و مامور به ابلاغ و رسالت نباشد چنانچه امکان دارد تنها امام و وصی باشد نه نبی و رسول.
پاسخ به سوال مورد نظر این است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در تمام دوران حیات نورانی و پربارش و قبل از چهل سالگی قبل از این که مبعوث به رسالت و مامور به ابلاغ و مخاطب به خطاب: «فاصدع بما تؤمر» بشود نبی و پیغمبر بود یعنی اگر چه در طول چهل سال قبل از بعثت مامور به ابلاغ نبود ولی نبی الله و حجه الله الاکبر بود و به دین خودش عمل می کرد.
جناب شیخ طوسی در کتاب شریف عده الاصول جلد 3 ص60 می گوید:
«در نزد شیعه پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به هیچ کدام از شرایع انبیاء گذشته متعبد نبوده و عمل نمی کرده است نه قبل از نبوت و نه بعد از آن بلکه به دین خودش عمل می نمود و علمای امامیه و اصحاب می گویند که به آن حضرت قبل از بعثت و قبل از این که مامور به ابلاغ بشود بعضی مسائل مخصوص به خودش وحی می شد و آن بزرگوار بر اساس وحی عمل می کرده است و علمای امامیه و فرقه محقه امامیه بر این مساله اجماع دارند و هیچ گونه اختلافی ندارند و بدیهی است که اجماع آن ها حجت و دلیل قطعی است. و نیز دلیل دیگری که دلالت دارد بر این که پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ قبل از بعثت و مامور شدن به ابلاغ نبی بوده و به دین خودش عمل می کرده است, اجماع امت است به افضل بودن آن حضرت بر همه انبیاء ـ علیهم السلام ـ و بدیهی است که متابعت افضل از مفضول عقلا قبیح است و فضیلت داشتن آن بزرگوار هم اختصاص به زمان خاصی ندارد و هیچ کس تفضیل آن جناب را مختص به زمانی خاص ندانسته اند.»[4]
و نیز جناب میرزای قمی ـ قدس سره ـ در کتاب شریف قوانین الاصول ص494 ج1 می گوید:
«حق این است که پیغمبر ما ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ قبل از بعثت تابع هیچ کدام از شرایع انبیاء گذشته نبوده و بلکه به دین خودش عمل می کرد و دلیل بر این مطلب, این است که ضرورت دین ما اقتضاء دارد افضلیت پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را بر همه انبیاء ـ علیهم السلام ـ و متابعت آن حضرت که افضل انبیاء و پیامبران است از شریعت انبیاء سلف جایز نیست بلکه عقلا قبیح است. علاوه بر این، این حدیث را شیعه و سنی نقل کرده اند که پیامبر اکرم فرمود: «کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین»[5] و بالاخره: (نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ـ به غمزه مساله آموز صد مدرس شد) پس با توجه به مطالب یاد شده دوران قبل از بعثت پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و آن روزگار چهل ساله نه تنها خالی از حجت نبوده بلکه ظرف وجود نورانی و ملکوتی حجه الله الاکبر بوده است.
پی نوشت ها:
[1]. کمال الدین و تمام النعمه, ص393 .
[2]. کمال الدین و تمام النعمه, ص567.
[3]. کمال الدین و تمام النعمه, ص567..
[4]. عده الاصول, شیخ طوسی, ج3, ص60.
[5]. قوانین الاصول, ج1, ص494, میرزای قمی.