برای امامت تعریف های مختلفی توسط متکلمین شیعه و سنی شده است که مفاد همه آن ها تقریبا به یک معنا بر می گردد.
عضدالدین ایجی از قول علمای اهل سنت می گوید: امامت، ریاست عامه است در دین و دنیا. و سپس خودش می گوید بهتر این است که گفته شود: امامت خلافت و جانشینی رسول خدا است در اقامه دین به طوری که پیروی و متابعت او بر همه امت واجب باشد.[1]
خواجه نصیر الدین از علماء شیعه در تعریف امامت می گوید: امامت عبارت از ریاست عامه دینی است که مشتمل بر ترغیب عموم مردم بر حفظ مصالح دینی و دنیوی آنان و بازداشتن آن ها از هر چیزی که به آن ها ضرر می زند، می باشد.[2]
اختلاف اصلی و اساسی بین شیعه امامیه و اهل سنت از همین مسئله امامت آغاز گردیده است. شیعیان درباره امامت و جانشینان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از قرآن و احادیث و سفارشات پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که در این جا مجالی برای ذکر آ نها نیست، پیروی کرده و معتقداند که امام بعد از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باید معصوم باشند و آنان منحصر در دوازده نفر اند که توسط شخص رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معرفی شده اند.
اما اهل سنت به آیات قرآن و احادیث و سفارشات رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ توجه نکرده و در مقابل عمل انجام شده ای که توسط خلفاء صدر اسلام به وقوع پیوست، قرار گرفته و اصولی را در مسئله امامت مطابق با این حوادث و وقایع تدوین نموده و به آن معتقد شده اند. و روی این جهت آنان هر چند احادیثی را مبنی بر 12 امام و خلیفه نقل نموده اند ولی هیچ گاه نتوانسته برای این امامان دوازده گانه مصداقی بیابند.
اساس عقیده اهل سنت درباره امامت را، خلافت ابوبکر تشکیل می دهد. آنان می گویند خلیفه و امام برحق بعد از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ابوبکر است زیرا که او از همه امت افضل و مقدم بوده است. اکثر اهل حدیث و تمامی معتزله و اشاعره معتقداند که خلافت ابوبکر با انتخاب مردم ثابت شده است. و پس از او عمر خلیفه بر حق است زیرا ابوبکر او را جانشین خود قرار داد و پس از عمر، خلافت و امامت، حق عثمان و پس از عثمان حق علی است.[3]
از دیدگاه اهل سنت خداوند و پیامبرش هیچ نقشی در معرفی و نصب امام ندارند بلکه امام به روش های مختلفی قابل تعیین و انتخاب می باشد که در زیر به چهار روش اشاره می شود:
1. امام می تواند به وسیله اهل حل و عقد انتخاب شود چنانچه ابوبکر این گونه انتخاب شد و امامت او تأیید گردید.
2. از دیدگاه اهل سنت امامت امام به وسیله یک فرد از اهل عدالت نیز قابل انعقاد است و پس از انعقاد امامت، بر دیگران واجب می گردد که با او بیعت کنند و لذا ابوبکر به تنهایی خلافت را برای عمر منعقد گردانید و بعد از آن دیگران با عمر بیعت کردند. این روش را استخلاف هم می نامند.[4]
3. امام توسط شورای کسانی که برای امامت کاندید و نامزد شده اند نیز قابل انتخاب است. چنانچه عثمان با این روش انتخاب گردید. زیرا عمر شش نفر «عثمان، علی، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف» را برای مقام امامت نامزد نمود که با هم مشورت کنند و یکی را به عنوان امام انتخاب کنند. در این شورای شش نفره طلحه و زبیر و سعد بن ابی وقاص کنار می روند و حق خودشان را به عثمان و علی و عبدالرحمن بن عوف واگذار می کنند و سپس عبدالرحمن بن عوف هم از حق امامت خود با این شرط می گذرد که وی بین عثمان و علی حکم قرار بگیرد. با پذیرفته شدن این شرط، او عثمان را خلیفه قرار می دهد.[5]
4. روش دیگر از نظر اهل سنت برای انتخاب امام بیعت مردم است و امام علی ـ علیه السلام ـ با بیعت مردم به عنوان امام و خلیفه چهارم انتخاب گردید.[6]
اهل سنت از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ حدیثی نقل می کنند که خلافت نبوت و امامت سی سال می باشد و بعد از آن به پادشاهی تبدیل می شود و خدا این پادشاهی را به هر که بخواهد می دهد. آنان برای این که سی سال را تا زمان حکومت معاویه تکمیل کنند برای امام حسن ـ علیه السلام ـ نیز شش ماه خلافت را قائل هستند هر چند آن حضرت را از زمره خلفاء راشدین به حساب نمی آورند.
و بعد از سی سال می گویند اولین پادشاه مسلمین معاویه بن ابی سفیان است و او را بهترین پادشاهان مسلمین می دانند.[7]
بنابراین اهل سنت فقط چهار نفر را به عنوان امام و خلیفه قبول دارند و آنان را خلفاء راشدین و امامان هدایت گر می نامند. و می گویند فضیلت و برتری این چهار نفر مانند ترتیب آنان در خلافت است یعنی ابوبکر با فضیلت تر از عمر و عمر با فضیلت تر از عثمان و عثمان با فضیلت تر از علی ـ علیه السلام ـ است.[8]
شرط امام در نزد اهل سنت این است که عاقل، بالغ، مرد، عادل و عالم به حرام و حلال و… باشد و یکی از شرائط امام این است که از قوم قریش باشد و افضل این است که هاشمی باشد. اما این که معصوم یا افضل مردمان و مجتهد در اصول و فروع دین باشد، در امام شرط نیست.[9]
از دیدگاه اهل سنت طاعت امامان و پادشاهان و امراء و والیان واجب و فرضی از فرض های شرعی می باشد و خروج بر آنان جائز نیست هر چند مرتکب گناه و ظلم بشوند و امام با ارتکاب ظلم و گناه کبیره از امامت عزل نمی شود.[10]
پس نتیجه این شد که اهل سنت نه تنها به معصوم بودن امام قائل نیستند بلکه از دیدگاه آنان یک فرد فاسق و ظالم نیز می تواند امام باشد. و نیز آنان بیشتر از چهار امام ندارند که عبارت از ابوبکر، عمر، عثمان و علی ـ علیه السلام ـ باشند که قائل به عصمت آنان هم نیستند و بعد از این چهار امام در دیدگاه اهل سنت اصلا امام دیگری وجود ندارد، بلکه همه آنانی را که بر مسلمین حکومت کرده اند پادشاهان اسلامی می دانند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ امامت و رهبری، شهید مرتضی مطهری.
2ـ العصمه، سید علی میلانی.
پی نوشت ها:
[1]. عضدالدین ایجی، عبدالرحمن بن احمد، المواقف، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، 1997م، ج3، ص574.
[2]. سبحانی، شیخ جعفر، محاضرات فی الالهیات، تلخیص ربانی گلپایگانی، قم، موسسه امام صادق(ع)، بی تا، ص344.
[3]. ر.ک: ابن ابی العز حنفی، شرح العقیده الطحاویه، بیروت، مکتب الاسلامی، چاپ چهارم، 1391م، ج1، ص533 ـ 545.
[4]. ر.ک: جمال الدین احمد بن محمد غزنوی، اصول الدین، بیروت، 1419ق، ج1، ص276 ـ 279؛ ابوسعید عبدالرحمن نیشابوری، الغیبه فی اصول الدین، بیروت، موسسه الکتب الثقافیه، چاپ اول، 1406ق، ج1، ص185.
[5]. الغیبه فی اصول الدین، ج1، ص185.
[6]. شرح العقیده الطحاویه، ج1، ص545.
[7]. ر.ک: همان.
[8]. همان، ص548.
[9]. ر.ک: اصول دین، ج1، ص272 ـ 276.
[10]. همان، ص283.
پژمان
درودبرشما.ازدیده گاه من به مسلمانان اسلام احترام بذارید.منتها دین اهل سنت کم کاستی دارد کامل نیست ما این همه امام معصوم داریم قران محمد(ع)در سال….ازجانب ودستورخدا نازل شد بیانگر تمامین سوالات وجواب سوال هرفردی است.بعداز چندقرن محققان دارن چیزایی میفهمند که ۱۴۰۰سال پیش درقران اومده ب معجزه خدا پی ببرید.ادم شیعه هیچوقت جنایت نمیکند.الان داعش ببنید جار میزند دینشوایا ادم عاقل متوجه نمیشودهمین ابوبکر رهبرداعش چ جناینی میکند چرا.چون دینش ناقصه بدفهموندن بهش.اهل سنت اگاه باشید شما که چندهزار سال پیش نمیدونستید چی گذشته بلکه دین مذهب داحلش دست بردن افراد مقام پرست.راه خداشناسی رو ادامه بدبد پیروزو سربلند باشید