توّلی وتبرّی یاحبّ وبغض،آمیخته باجان وعجین باوجودانسان هاهستندابعاد و شیوه زندگی انسان،برپایه حب وبغض استواراست.اگرحبّ وبغض ازانسان گرفته شود،ازحرکت بازمی ماند.آن چه مهم است،گزینش معیارحبّ وبغض است و که کدام ضابطه وقانون بایدبرآن حاکم باشد؟هرکسی بایدارزیابی کندکه میل ونفرت خویش رابرپایه چه ارزش هایی استوار سازد؟قطعاًدرستی ملاک،زندگی رادرجهت شایسته وصحیح، وباطل بودن آن انسان رابه تباهی سوق می دهد.
روشن است که تمام حب و بغض ها،برمحورایده آل برتردورمی زندوآن چیزی است که درزندگی به روی آن تلاش می شودکه همان کمال معنوی است وباحقیقت نظام هستی وانسانی نیزمطابقت داردوکمال معنوی درسایه سیرالی الله تحقق پذیراست،تلاش در امورات زندگی نیز در جهت سیر الی الله شایسته است. دوستی ها و دشمنی ها باید بر این اصل معنوی تنظیم گرددکه دوستی خداوند اصل باشد و با دیگران نیز بر این اساس دوستی و دشمنی شود زیرا مقصود از تولّی در فرهنگ اعتقادی اسلام این است:«که انسان ولایت خدا، پیامبران، ائمه معصومین( علیهم السلام) و اولیاءالله راقبول کندو با هر فرد و نظامی که دوست خدا، رسول،ائمه (علیهم السلام) و مؤمنان باشند دوست باشندوتبرّی عبارت است از کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران، ملائکه و ائمه، مؤمنان و دوری جستن از آنان»[1]
مسلّم است که برای ایجاد دوستی، خداوند به عنوان کمال و زیبائی مطلق و منزه از هر عیبی معرّفی شده است، زیرا او از هر کسی نسبت به بندگانش مهربانتر و نزدیکتر است. دوستی او، شور، عشق و طروات درانسان می آفریند و او رابی قرار و خالص می سازدبه سبب این دوستی خدا آثار دوستی در اعمال و کردارانسان تجلّی می کند، همه رفتارها رنگ خدایی می گیرد در منظومه هستی از ارزش والا برخوردار می گردد. بدین ترتیب، بین انسان و خدا رابطه دوستی ایجاد می شود و خداوند به عنوان یگانه آرزو و هدف تبلور می کند که تنها او را باید دوست داشت و به او عشق ورزید و مشتاق شد.
پرواضح است که دوستی خداوند اصلی و واقعی است، دوستی پیامبران، امامان معصوم (علیهم السلام)و اهل ایمان براساس دوستی خداوند استوار شده و در راستای محبت او قرار دارد دوستی پیامبر و عترتش برای اطاعت و پذیرش ولایت آن ها است زیرا حجت های خداوند هستند و عترت پیامبر، تنها مفسرین کلام خدا و دومین منبع آگاهی و هدایت می باشند. لذا دشمنی با اهل بیت و خارج شدن از ولایت و اطاعت آن ها به معنای خروج از دایره ی اطاعت و محبت خداوند است. «کسی که سر بر فرمان آل پیامبر ندارد… اعمالش در ضلالت انجام شده است چون انسانی است که بگوید اسلام را قبول دارم… اما پیامبر اسلام را قبول ندارم، اسلام، قرآن و اهل بیت یکی است هدایت بر محور اهل بیت می چرخد کسی که در هدایت نیست از کمال بهره ای ندارد»،[2]
بدین جهت دوستی و اطاعت آن ها واجب شده است. قرآن فرموده است: (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی)[3] بگو پاداشی برای رسالتم جز دوستی خویشانم از شما نمی طلبم. امام صادق ـ علیه السلام ـ نیز می فرماید: (لکل شیء اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البیت) [4] هر چیز مبناواساسی دارد. بنیان واساس اسلام دوستی اهل بیت ما است. بنابراین، تولی همان دوستی و اطاعت خدا، پیامبران، امامان معصوم(علیهم السلام)و مؤمنین می باشد و تبری نیز بیزاری جستن از دشمنان خدا و ائمه ( علیهم السلام )است.
البته باید دانست که تولّی و تبرّی، نقش بنیادی در قبولی ایمان و اسلام دارد. زیرا هدایت بر محور خاندان عصمت (علیهم السلام) دور می زند کسی که از دایره ی هدایت آن ها دور شد در گمراهی به سر خواهد برد. تولّی و تبرّی از واجبات و فروع دین اسلام است و جزء ایمان واز بزرگ ترین شعبه های ایمان شمرده شده است در گفتار معصومین(علیهم السلام) شرط قبولی اعمال و بندگی به حساب آمده است علما و بزرگان شیعه نقش تولی و تبرّی را که جزء ایمان است ازجمله این امردانسته اندکه ایمان بدون آن راناتمام خوانده اند. و به ادله ی از آیات و روایات، نیز استدلال کرده اندو ایمان بدون محبت پیامبر( صلی الله علیه وآله) تمام ندانسته اند.
و باید گفت که ایمان را همان تولی و تبرّی تشکیل می دهد. امام باقر(علیه السلام) فرموده است: «ایمان دوستی و دشمنی است»[5] و امام صادق( علیه السلام) نیز در جواب کسی که پرسید آیا حب و بغض از ایمان است؟ فرمود:(هل الایمان الا الحب و البغض)[6] ایمان جز حب و بغض چیز دیگری نیست.
پس روشن است که مقبولیت اطاعت و بندگی پروردگار بستگی به اصل تولی و تبری دارد. و ایمان بدون آن ناتمام است. زیرا ایمان جز همان حب خدا، پیامبر و امامان معصوم ـ علیه السلام ـ و بغض و بیزاری از دشمنان آنان نیست. نقش تولی و تبرّی در ایمان همانند دو بال است که در صورت فقدان یکی از آنان، و یا هر دو توانائ رسیدن به هدف سلب می شود و از رسیدن به مقصد باز می ماند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ اصول کافی، ج 2، باب حب فی الله و بغض فی الله.
2ـ وسیله الحشادم الی المندوم در شرح… از فضل الله بن روز بهان اصفهانی، از ص 88ـ281.
3ـ تفسیر موضوعی قرآن، ج 2 ,جوادی آملی، ص 411ـ422 و ص 347ـ359.
4ـ اخلاق و تربیت اسلامی، حسین واثقی راد، ص 169ـ198.
پی نوشت ها:
[1]. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، چاپ دوم، چاپ خانه دفتر تبلیغات اسلامی، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، 1377، ج2، ص432،و روز بهانی، فضل الله، فنجی اصفهان، وسیله الحشادم الی المندوم در شرح صلواه چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ ، قم، نشر کتاب خانه عمومی مرعشی نجفی، چاپ اول، 1372، ص281.
[2]. واثقی راد، محمد حسین, اخلاق و تربیت اسلامی، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی چاپ ورامین، چاپ اول، 1370، ص192.
[3]. شوری/ 23.
[4]. واثقی راد، محمد حسین، اخلاق و تربیت اسلامی، همان، ص 191. نقل از بحارالانوار، ج 7، ص 528، محاسن، ج 1، ص 150.
[5]. واثقی راد، محمد حسین، همان، ص 178، به نقل از تحف العقول، ص 215.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ناشر دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1388 هـ ، ج 2، ص 125.