من و همسرم سالهاست که در انتظار اولین فرزند به سر میبریم و تا کنون اقدامات پزشکی نیز انجام دادهایم تاکنون چنین موهبتی از خداوند متعال نصیب ما نگردیده است. از شما خواهشمندیم بفرمائید از نظر اسلام این مسأله چگونه قابل قبول و چه توصیههایی برای رفع موانع و توفیق وجود دارد؟ و اساساً فلسفه گرفتاری ها و مشکلات زندگی چیست؟
مشکلات و گرفتاریها همواره در زندگی انسان وجود دارد، حتی وقتی در زندگی ائمه معصومین(علیهم السلام) که بهترین بندگان خدا هستند تأمل میکنیم میبینیم آنها نیز دچار این گرفتاریها و رنجهای زندگی بودهاند مثلاً پیامبر عزیز ما وقتی به دنیا آمد که پدرشان از دنیا رفته بود مادر و پدربزرگش را که بزرگترین مایههای آسایش او بودند در زمان خردسالی از دست داد و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردند تا اینکه از طرف حضرت حق به رسالت مبعوث شدند و این آغاز سرزنشها، تمسخرها، توهینها و آزار و اذیتها حتی از طرف اقوام و نزدیکان خودش بود تا جایی که فرمودند هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد.
ابراهیم فرزند دلبندش در سن کودکی از دنیا رفت. و از سویی هم مورد اذیت دشمنان قرار میگرفت. کسی به او جادوگر و ساحر میگفت، یکی او را شاعر میخواند، دیگری مجنون لقب میداد، آخری به او میگفت که تو أبتر و بدون نسل خواهی ماند چرا که فرزندی نداری که نسل تو را استمرار بخشد. با توجه به این مقدمه چند اصل و راه کار کلی را می توان بیان کرد.
1. خاصیت زندگی دنیا نقص، ناپایداری و محدودیت است. اگر انسان با هیچ مشکلی روبرو نمیشد، هیچگاه زمینه کارهای اختیاری پیش نمیآمد. آری با صبرو تحمل در مشکلات و راضی بودن به قضا و قدر الهی است که انسان لیاقت پیدا میکند مورد توجه خاص خدا قرار گیرد و در پرتو آن به کمال مطلوب خود رسد. در روایت داریم که پیامبر (صلی الله علیه وآله) از غذای کسی که گفت من هرگز برایم گرفتاری پیش نمیآید تناول نفرمودند چرا که او را دور از رحمت حق میدانستند.
2. به اطراف خود نگاه کنید هر کسی گرفتاری و مشکل خاص خود را دارد و هرکس بخاطر آن موقعیت سختی که دارد تصور میکند که وضع دیگری از او بهتر است. به همین خاطر است که گاهی انسانی نادانسته از خدا گله میکند که ای کاش موقعیت فلان شخص را میداشتم، امّا آنچه مهم است این است که انسان به خدا توکل داشته باشد و کارهای او را حکیمانه بداند و به امر او راضی باشد؛ البته این منافات با تلاش برای رفع مشکل ندارد.
3. خداوند برای تربیت و پرورش روح و استعدادهای انسانی دو نوع سختی و مشقت بر سر راه انسانها میگذارد یکی سختی تکالیف تشریعی مثل عبادات (نماز، روزه، حج، زکات، خمس، و…) و دیگری سختیهای تکوینی مثل گرفتاریهای زندگی، نقصها و بیماریها که در اینها صبر موجب تکمیل نفس و ارتقاء مقام انسانی ما میشود. صبر در برابر این ناگواریها آنقدر مهم است که خداوند خود فرموده به این افراد صبور بشارت دهید که مشمول هدایت و رحمت الهی قرار میگیرند و این روشن است که هیچ چیزی نمیتواند جایگزین نعمت و رحمت و رضایت خداوند شود[1].
4. ما انسانها بخاطر اینکه با معیارهای مادی و دنیوی و محسوسات سر و کار داریم همیشه به دنبال سرمایه نقد مادی میگردیم. اگر این حالت غفلت از ما با معرفت به مبدأ و معاد برطرف شود، مجموع جهان را حکیمانه میبینیم از سوی کسی که هیچ نیازی به ما ندارد، از مادر به ما مهربانتر است و از همه کس قدرتمندتر. پس هیچ مانعی ندارد که او مشکل ما را به راحتی برطرف سازد امّا گاهی تأخیرها به صلاح ماست ولو اینکه ما ندانیم. پس تنها وظیفه ما این است که در مشکلات به او توجه کنیم و مطمئن باشیم که او به صلاح ما کار میکند.
ندانم خوش یا که ناخوش کدام است
خوش آن است بر من که او میپسندد
5. امیدواری و دعا: در هیچ شرایطی از دعا و امید به لطف خداوند نباید غافل شد.
در قرآن شریف در مورد حضرت ذکریا و حضرت ابراهیم(علهماالسلام) میخوانیم که آنها تا سن پیری دارای فرزندی نشده بودند. به گونهای که زنان آنها هم نازا بودند امّا بر اثر دعا و پا فشاری آنها برخواسته خود خداوند به آنها فرزند صالح عطا نمود[2]. از این موضوع نکاتی میآموزیم یکی اینکه حتی پیغمبران نیز با سختیهایی مثل مشکل ما روبرو بوده اند. دیگر اینکه همه چیز را در قالب دعا و نیایش از خدا می خواسته اند. در زندگی خود نیز زوجهایی را دیده ایم که پس از سالهای زیادی خداوند به آنان فرزند عنایت فرموده است. پس اینطور نیست که هیچ راه امیدی نباشد. پیشرفت تکنولوژی روز به روز به نتایج جدیدی میرسد چه بسا که راههایی نیز برای این سری مشکلات پیدا شود همانگونه که برای بسیاری از مشکلات و بیماریها درمان و چاره مناسب ارائه شده است.
این دعا را بااطمینان وایمان به خدازیاد بخوانیدچراکه در روایت داریم در دعاکردن، به خداوند خوش گمان باشید به طوری که حاجت خود را نزد او روا بدانید.[3]
5-1) ربِّ لا تَذَرْنی فرْداً و انتَ خیرُ الوارثینَ و اجْعَلْ لی من لدُنکَ وَلیّاً یرثُنی فی حیوتی و یستغفِرلی بَعد وفاتی واجعَلهُ سویّاً و لا یجعَل للشیطانِ فیه نصیباً اللّهم اِنّی استغفُرکَ و أتوبُ الیکَ انکَ التواب الرحیم(از امام سجاد).
5-2) ربِّ هب لی مِنْ لدنکَ ذریّه طیبه اِنّک سمیع الدعا؛ این دعا از امام صادق(ع)نقل شده و سفارش شده که در حال سجده ذکر شود.
5-3) هر صبح و شام هفتاد مرتبه سبحان الله و هفتاد مرتبه استغفرالله بگویید.[4]
6. سعی در شناخت عوامل و زمینه های مشکلات:
گاهی مواقع گرفتاری ها بخاطر[5]خود ما یا والدین ماست مثلاً بخاطر عدم رعایت بهداشت و توصیههایی دچار مشکل میشویم یا به خاطر برخی گناهان مستحق چنین گرفتاریهایی میشویم.
7. توجه به جنبه های تربیتی مشکلات:
بر اساس روایات، گرفتاری های زندگی دارای مصالح بسیاری است از جمله: خداوند دوست دارد با برخی مشکلات گناهان بنده اش را از بین ببرد. اگرچه این امر در دنیا برایمان سخت است ولی اگر امتیازات جهان آخرت را در نظر بگیریم مثل جاوید بودن و محدود نبودن و… حاضر میشویم که این مصلحت را بپذیریم و آرامش خاطر داشته باشیم. نکته دیگر این که گرفتاری و مشکلات زندگی باعث بیداری انسان می شود. و این باعث میشود که حالت غفلت که منشاء همه سرمستیها و گناهان است از او رخت بربندد و در نتیجه روز به روز به خدا نزدیک و نزدیکترشود. از سوی دیگر هر کسی که نعمت مال و ثروت و فرزند دارد دلیل بر این نیست که حتماًَ مورد توجه خداوند قرار گرفته است چراکه یکی از سنّتهای خداوند در مورد افراد گناهکار سنّت استدراج است یعنی همین نعمتهای ظاهری روز به روز آنها را از خدا دور میکند بجای اینکه شکر کند که صاحب فرزند است روز به روز بر گناهان خود میافزاید و عذاب آخرت را که قابل مقایسه با خوشی این چند روز نیست برای خود میخرد کما اینکه مؤمن گرفتار سختی این دو روز را بخاطر یک زندگی جاودانه و رضایت حق تحمل میکند.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
قرآن نیز به مؤمنان گرفتار دلداری میدهد آنجا که میفرماید چه بسا چیزی را ناپسند و ناخوشایند بشمارید اما خداوند در آن خیر فراوانی قرار دهد[6]
8. گاهی انسان به رغم اینکه دعا میکند خداوند باز مصلحت میبیند که استجابت دعای او را به تأخیر اندازد تا او بیشتر به خدا نزدیکتر شود و گاهی خداوند بخاطر مصلحت بنده خودش دعای او را حکیمانه اجابت نمیکند چه بسا گاهی چیزی از نظر ما با فایده باشد ولی از نظر خداوند و با علم او بر آینده این طور نباشد یعنی جز ضرر چیزی نداشته باشد به همین خاطر است که گاهی دعاها اجابت نمیشود ولی در عوض خداوند از ثواب و پاداشهای بیشمار و غیرقابل توصیف بهشتی به او ارزانی میدارد. در روایت داریم که وقتی مؤمنی در قیامت ثواب دعاهای مستجاب نشدهاش را ملاحظه میکند با حسرت میگوید ای کاش برای هیچ موضوعی دعایم مستجاب نمیشد و در عوض از این همه پاداش اخروی جاویدان بهرهمند میشدم. و حتی آرزو میکند که به دنیا بازگردد و زحمتها و سختیها را بیشتر تحمل کند تا به چنین مقام والایی در آن سرای جاوید نائل آید.[7]
پی نوشت ها:
[1] . جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی 2-1، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، ص109. (اقتباس)
[2] . این موضوعات را میتوانید در انبیاء/89 ، آل عمران/38 و ذاریات/28 بخوانید.
[3] . میزان الحکمه باب دعا.
[4] . عبدالباسط شهیب زادگان، چشمه رستگاری، قم، انتشارات افق فردا، ص171، 1381با تلخیص
[5]. معارف اسلامی 2-1، ص104(اخلاصه)
[6]. نساء/19.
[7] . وسائل الشیعه، ج2، باب دعا.