سبک زندگی امام سجاد (ع)
راز و نیازهای امام سجاد(ع) خود زندگی است؛ همان چیزی که این روزها متاعی نایاب است و دسترسی به آن به قول بعضی ها غیر ممکن. چهارمین امام شیعیان رساله ای دارند که هر آنچه از وظایف انسان در برابر خود و دیگران بخواهید با بیانی شیوا در آن پیدا می شود؛ مجموعه ای تربیتی و اخلاقی که 51 حق و حقوق در آن نوشته شده و می تواند راهنمای بسیار خوبی برای زندگی امروزی ما باشد. امام سجاد (ع) پیشوای چهارم شیعیان در زمان حدوث واقعه کربلا به مصلحت خداوند و به خاطر حفظ امامت در بستر بیماری بودند تا تکلیف جهاد از ایشان برداشته شود و دشمن ایشان را به شهادت نرساند. امام سجاد (ع) بعد از حادثه کربلا حدود 35 سال به ارشاد مردم و تعلیم و تربیت شاگردان پرداختند.
1. صحیفه ای برای انسان بودن
اگر چه «صحیفه سجادیه» به شکل دعا از سوی امام سجاد (ع) به ما رسیده ولی به ساده ترین زبان ویژگی انسان را بیان می کند و اساس و مبنای اصول تربیتی را ارائه می دهد. با نگاهی به دعاهای «صحیفه سجادیه» متوجه مهم ترین مبانی تربیتی آن از جمله خود دوستی، خدا دوستی، دنیا دوستی، کمال خواهی، میل به جاودانگی، خوف و رجا، غفلت و… خواهیم شد.
آن حضرت همچنین در «رساله حقوقی» خود، در 50 ماده حقوق انسان ها را مطرح کرده اند و همه را مسئول رعایت و پاسداری از آن می دانند تا به کمک آن بنیاد جامعه اسلامی به تمام و کمال ایجاد شود. مقام معظم رهبری درباره «صحیفه سجادیه» این امام بزرگوار می گویند: « صحیفه سجادیه مجموعه ای از ادعیه است درباره ی همه موضوعاتی که انسان در یک زندگی بیدار و هوشمندانه باید به آن توجه کند. امام سجاد (ع) به زبان دعا انگیزه های یک زندگی اسلامی را در ذهن مردم بیدار و زنده می کند تا اصلاح جامعه آغاز شود.»
2. مبارزات در دوران امامت
امامت امام سجاد(ع) در اسارت آغاز شد؛ دورانی که مشکلات جامعه اسلامی به حدی بود که فرهنگ جامعه باید از اساس متحول و دگرگون می شد. بنابراین امام زین العابدین (ع) مبارزه خود را در بخش فرهنگی پایه ریزی کردند و در قالب دعا و نیایش تلاش نمودند تا جامعه ی اسلامی زمان خود را اصلاح کنند. مبارزات فرهنگی ایشان مؤثر واقع شد و تحولاتی را در جامعه اسلامی پدید آورد. همین موضوع باعث شد تا امام باقر و امام صادق (ع) که وارثان این تحول بودند، فرصت لازم را برای گسترش فرهنگ و معارف اهل بیت (ع) پیدا کنند و به آن عمق و هویت ببخشند؛ بنابراین فراموش نکنیم که در شرایط کنونی عصر ما جز با مبارزه فرهنگی کاری از پیش نخواهیم برد.
3. با همسایگان خود چگونه رفتار می کردند؟
قبل از اینکه درباره نحوه برخورد امام سجاد(ع) با همسایگان چیزی بگوییم فقط چند لحظه به این جمله فکر کنید که این روزها در زندگی آپارتمان نشینی ما همسایگان چه جایگاهی دارند؟ اصلاً بدون تعارف چند ماه است که از حال و روز همسایه دیوار به دیوار یا روبه رویی بی خبریم؟
طبق دستورات اسلامی از هر سمت خانه تا 40 منزل همسایه به حساب می آیند. برای همین امام سجاد (ع) اغلب اهل مدینه را همسایه خود می دانستند و نیمه شب راهی خانه های آنان می شدند و هر آنچه لازم داشتند در اختیارشان قرار می دادند و قرض شان را می پرداختند اسماعیل بن هشام مخزومی ( والی مدینه) در اذیت و آزار امام چهارم شیعیان بسیار مصرّ بود. او در همسایگی امام سجاد (ع) سکونت داشت و تمامی اهل محل از رفتارهایش به ستوه آمده بودند. وقتی ولید بن عبدالملک روی کار آمد او را برکنار کرد. حتی دستور داد در ملأ عام نگهش دارند تا همسایگان به تلافی اذیت هایش او را آزار دهند. ابن هشام به خاطر بدی هایی که در حق امام سجاد(ع) کرده بود بیش از همه از سوی ایشان نگران بود و می گفت: «من از هیچکس جز علی بن الحسین نمی ترسم چون او مرد صالحی است و خلیفه حرفش را درباره ی خلاف های من می پذیرد.» اما هنگامی که امام همراه یارانشان از کنار او می گذشتند اجازه اعتراض به یارانشان را ندادند. حتی دستور دادند کسی حق ندارد کلمه ای تند نسبت به فرماندار برکنار شده به زبان بیاورد. امام با ابن هشام ملاقات کردند و خطاب به او فرمودند: « خدا تو را عافیت دهد. من از آنچه برایت روی داده ناراحتم، آنچه دوست داری از ما بخواه.» اسماعیل بن هشام از دیدن این همه کرامت و محبت پریشان شد و خجالت کشید و با حیرت گفت: « خداوند بهتر می داند که رسالتش را در کجا قرار دهد. و به کسی که اراده اش تعلق گرفته تفویض کند و بسپارد.»
4. چطور به خویشاوندان خود کمک می کردند؟
بین دوستان و فامیل همه ما هستند کسانی که نیاز به کمک و دستگیری دارند. سوال این است که چقدر از اوضاع و احوال آنان خبر داریم؟ روایت است امام سجاد (ع) پسر عموی فقیری داشتند. بعضی شب ها طوری که او را نشناسد، پیش او می رفتند و مبلغی به وی می بخشیدند. آن مرد می گفت: « علی بن الحسین رعایت خویشاوندی را نمی کند خدا او را سزا دهد». امام این سخنان را می شنیدند اما بردباری می کردند و خود را به آن شخص نمی شناساندند. بعد از شهادت امام، آن شخص دید دیگر خبری از مرد نیست. تازه آن وقت بود که فهمید آن مرد نیکوکار، پسر عمویش علی بن الحسین(ع) بوده. پس بر سر مزارش رفت و گریه کرد. (حلیه الاولیاء، ج 3، ص 140)
البته این روزها رسم جالبی بین بعضی اقوام هست که صندوق های قرض الحسنه فامیلی دارند و هر بار به یکی از نیازمندان فامیل وام هایی بدون کارمزد و با اقساط سبک می دهند. یا همین که خبردار شوند یکی از اقوام فقیر عروسی در پیش دارد، همه با هم مبلغی جمع کرده و پیشاپیش به عنوان هدیه به آن شخص می دهند. با این کار نه تنها به او در برپایی مراسم یا تهیه جهیزیه کمک کرده بلکه عزت نفس و غرور او را نیز حفظ می کنند. خدا کند چنین رسمی روز به روز در جامعه بیشتر شود.
5. رسم همسایه داری
حضرت در «رساله حقوقی» خود درباره ی حق همسایه می فرمایند: « حق همسایه این است که چون نباشد، او را پاس بداری و چون باشد، بزرگش شماری و هنگام حضور و غیبت، یار و مددکارش باشی و در پی زشتی او بر نیایی و برای یافتن بدی هایش کنجکاو نشوی و اگر ناخواسته به کاستی ای برخوردی، باید سینه ات چونان دژی استوار و پرده ای ناگسستی باشد تا با سرنیزه هم نتوان بدان راز دست یافت. پنهانی سخنان او را گوش نکن و او را در سختی ها وانگذار و در نعمت بر او رشک نورز و از لغزشش بگذر و گناهش را نادیده انگار و اگر نادانی کرد بردبار باش و با او مدارا کن.»
6. «رساله حقوقی» امام سجاد(ع) را چقدر می شناسیم؟
سردرگمی ناشی از زندگی ماشینی بسیاری از حقوقی بدیهی انسان ها را نسبت به هم از یادشان برده؛ چه برسد به حقوقی که سرسوزنی حتی لزومشان در ذهن مان نمی گنجد اما شخصیتی چون امام سجاد(ع) هرگز این حقوق را از یاد نبرده اند و در رساله شان به آن اشاره کرده اند. آن حق عجیب و دور از ذهن، حق بدی کننده است که حضرت درباره آن می فرمایند: « حق کسی که با دست یا زبانش به تو بد کرده، اگر آگاهانه بوده بهتر است از او درگذری تا هم ریشه شر کنده شود و هم به ادب رفتار کرده باشی. این گذشت بهره های اخلاقی بسیار دیگری نیز دارد.» خداوند می فرماید: « بر آنان که چون ستم بینند و انتقام جویند، راه تعرضی نیست. این نشان کارهای پسندیده است». همچنین می فرمایند: « اگر می خواهید انتقام بگیرید، باید به قدر ستمی باشد که بر شما رفته و اگر صبر کنید البته برای صابران بهتر است؛ و اگر آگاهانه نبوده نباید در فکر انتقام باشی و آگاهانه، کار ناآگاهانه را کیفر دهی. باید با او مدارا کنی و تا می توانی با لطف و نرمش او را بازگردانی.»
سیره امام سجاد (ع) تنها به کلام خلاصه نمی شود و اسناد بسیاری در تاریخ مبتنی بر این ادعا وجود دارد. از جمله آنکه می گویند مردی امام را بیرون خانه دید و به آن حضرت دشنام داد. خادمان امام به سمت آن مرد حمله کردند. حضرت فرمودند: « او را رها کنید». سپس رو به مرد کردند و گفتند: « آنچه از ما بر تو پوشیده ماند بیشتر از آن است که می دانی. آیا حاجتی داری؟» مرد با دیدن بزرگواری امام شرمنده شد. حضرت گلیمی را که بر دوش داشتند، به مرد دادند و فرمودند هزار درهم به او بدهند. مرد از آن به بعد می گفت: « گواهی می دهم که تو فرزند پیغمبری.»(کشف الغمه، ج 2، ص 81).
7. با نعمت خدا خوش رفتار باش
در لابه لای همهمه و داد و قال های راهروهای دادگاه های خانواده می شود تابلویی مزین به این کلام آسمانی نصب کرد که امام سجاد (ع) می فرمایند: « حق همسر که با پیوند ازدواج، زیر دست و به فرمان توست آن است که بدانی خدا او را آرام جان و راحت بخش و انیس و نگهدار تو کرده. هر یک از شما دو نفر باید نعمت وجود دیگری را به درگاه خدا شکر بگوید و بداند این نعمتی است که خدا به او داده و باید با نعمت خدا خوش رفتاری کند و او را گرامی بدارد و با او بسازد. حق تو بر زن بیشتر و اطاعت تو بر او لازم تر است؛ مگر آنجا که نافرمانی از خدا باشد. حق زن بر تو این است که با او مهربانی کنی و همدم و آرام بخش او باشی.»
منبع مقاله: نشریه همشهری آیه شماره 8