نویسنده: فاطمه قنبرزاده
پرسش:
پدر پیری دارم. عیب مهم او این است که خیلی بد دهن است و همه را مسخره می کند. حدود یک سال و نیم است که مادرم از دنیا رفته. هر وقت حرف از فامیل های مادرم می شود آن ها را مسخره می کند و به آن ها فحاشی و توهین می کند. من هم عصبانی می شوم و در این مواقع با او حرفم می شود. به نظر شما من باید چکار کنم؟ وظیفه من در قبال چنین پدری چیست؟ آیا می توانم جواب فحش هایش را بدهم؟
پاسخ:
مهم ترین رابطه انسانی، رابطه فرزند با پدر و مادر است که اصل وجود فرزند وابسته به آن هاست. آنچه پدر و مادر برای فرزند انجام می دهند، به هیچ وجه قابل جبران و مقابله نیست. از این رو نمی توان بر اساس قاعده رفتار متقابل و برابر با آنان رفتار نمود و همانند خودشان به آنان پاسخ داد. گویا به همین دلیل است که قرآن کریم معیار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است. در هیچ آیه ای هم نیامده که فرزند باید با پدر و مادرش رفتاری عادلانه داشته باشد؛ زیرا در چینن موضوعی، عدل و برابری در رفتار کارآیی ندارد. البته این امر در مواردی، بخصوص در مورد شما، کار آسانی نیست و نیاز به تقوا و ایمان بسیار دارد و چه بسا به خاطر همین سختی و دشواری و اهمیت، قرآن کریم در آیات متعدد بعد از سفارش به توحید، فرزندان را توصیه به احسان به پدر و مادر خویش می کند. مثلاً در آیه 36 از سوره نساء پس از امر به عبادت خدا و شرک نورزیدن به او، بی درنگ می فرماید؛ « به پدر و ماد خود احسان کنید».
در آیه 23 از سوره اسراء هم به همین شکل:« و پروردگار تو مقرر ساخت که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خویش احسان کنید.»
در جایی دیگر، قرآن کریم سفارش می کند که در برخورد با پدر و مادر پیر و فرتوت خود، اظهار خستگی و ناشکیبایی نکنید. آن گونه نباشید که آن ها احساس کنند شما از خدمت کردن به ایشان خسته شده اید:« اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند، به آن ها اف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آن ها سخنی شاسیته بگو و از سر مهربانی، بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو: پروردگارا، آن دو را رحمت کن، چنان که مرا در کودکی پروراندند. » (اسراءآیه 23 و 24 )
روشن است که این آیه تنها مخصوص والدین پیری که کماکان خوش اخلاق و مهربان و خوش زبان هستند نیست و شامل همه والدین پیر و فرتوت می شود.
در روایات ما نیز بسیار به این مساله تاکید شده. مثلا «ابراهیم بن شعیب» می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتی داشته باشد او را بر می دارم و بر دوش می کشم. حضرت فرمود:« اگر بتوانی عهده دار کارهای او شوی چنین کن، حتی با دستانت لقمه در دهان او بگذار، که این کار فردای قیامت، برای تو بهشت (یا سپر آتش) خواهد بود.» (بحار الانوار، ج71،ص56)
البته هدف شما در انجام این امور و توجه بیش از پیش به پدرتان کسب رضایت الهی باشد. اما بدانید نظر روانشناسی هم بی تاثیر نخواهد بود. زیرا همچنان که کودکان و نوجوانان، از رفتار و عمل بزرگ ترها درس و الگو می گیرند، سالخوردگان نیز گاهی از نظر فکر و قضاوت و دیدگاه، تحت تاثیر رفتار جوانان قرار می گیرند.
موارد بسیاری مشاهده شده که خانواده ای غیر متدین و بی تفاوت نسبت به ارزش ها و پاکی ها، در اثر مشاهده رفتار شایسته از جوان شان، به راه آمده اند یا افرادی سالخورده تحت تاثیر رفتارهای صحیح فرزندان شان در رفتار خود تجدید نظر نمودند.
در واقع، جوان پاکدل و پاک رفتاری چون شما می تواند، در کم و کیف رفتار پدر پیرش اثر بگذارد و جلوی عود رفتارهای غلط گذشته او را بگیرد.
در روایات ما آمده جوانی به نام « زکریا بن ابراهیم» که مسیحی بود، مسلمان شد و به سفر حج رفت. در این سفر، امام صادق علیه السلام را زیارت کرد و از امام پرسید: پدر و ماد و بستگانم هنوز نصرانی اند. چه کنم؟ مادرم نیز نابیناست. آیا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم؟
امام صادق علیه السلام پرسید: آیا گوشت خوک می خورند؟ گفت: نه، اصلاً… حتی به گوشت خوک، دست نمی زنند. امام فرمود: با آنان باش و به مادرت رسیدگی کن و اگر از دنیا رفت، خودت کارهای مربوط به کفن و دفن او را انجام بده و به دیگران واگذار مکن. زکریا پس از بازگشت از سفر حج، به توصیه امام صادق علیه السلام به مادرش بسیار نیکی و ملاطفت می کرد، به او غذا می خوراند، لباس و سر و وضع او را تمیز می کرد و در خدمت وی کوشا بود. مادرش از این تغییر رفتار، سؤالی به ذهنش رسید و پرسید: پسرم! قبلاً که نصرانی بودی با من چنین رفتاری نداشتی، چه شده که پس از مسلمان شدن چنین شده ای؟
زکریا پاسخ داد:
یکی از فرزندان پیامبر این دستور را به من داده است. مادر پرسید: آیا او پیامبر نیست؟ پسر گفت: خیر، او پسر پیامبر است، چون این گونه تعلیمات، از تعالیم پیامبران است. پسرش جواب داد: خیر، پس از پیامبر اسلام، پیامبری نخواهد آمد. او یکی از فرزندان آخرین پیامبر الهی است.
مادرش گفت: پسرم! بهترین دین را برگزیده ای. این دین را به من هم ارائه بده و آن را بر من عرضه کن. بدین ترتیب فرزند تعالیم اسلام را بر مادر مسیحی خویش عرضه کرد. او هم به اسلام گروید و مسلمان از دنیا رفت. (بحارالانوار، ج71، ص65.)
این شاهدی بر تاثیر عمل به «دستورهای دین» در مورد نحوه معاشرت با والدین و برخورد با سالمندان است که یک مسیحی را به اسلام جذب می کند و نور هدایت را در دل او می تاباند. ما نیز می توانیم با عمل به دستور دین در برخورد با والدین سالخورده، آن ها را هدایت و به اشتباه خود آگاه کنیم.
با توجه به مطالب فوق توصیه ما به شما این است:
1. در مقابل رفتار پدر با کمال احترام، ملایمت نشان داده، صبر پیشه کنید و هرگز رودروی ایشان نایستید و در مقابل حرف های تند ایشان عکس العمل نشان نداده و به هیچ وجه بد دهانی او مجوز تکرار همان رفتار غلط از جانب شما نباشد. فحش و ناسزا در هر حال زشت است؛ پس به فکر مقابله به مثل نباشید، هرچند سکوت و ناراحتی مشفقانه ای که در چهره شما پیدا می شود، می توانید برای انتقال عمق ناراحتی تان نسبت به این حرف ها و تعابیر کافی باشد.
2. به هر دلیلی اگر برخورد قهرآمیزی از پدرتان دیدید، لازم است سکوت کنید یا از روبرو شدن با ایشان خودداری کرده و آن جا را ترک کنید. همواره به یاد داشته باشید که او وظیفه حفظ عفت کلامش را دارد و شما وظیفه حفظ حرمت او را… پس بی توجهی او به وظیفه اش مانع انجام وظیفه شما نشود.
3. بر اساس تحقیقات روانشناسی امکان تغییر عمیق اخلاقی در پدر شما در این سن تقریباً نزدیک به محال است. یعنی بسیار بعید است که پدرتان انسانی کاملاً خوش اخلاق و خوش زبان بشود. اما رفتار شما می تواند کم و کیف بروز رفتارهای نادرست او را تغییر دهد و به کمترین اندازه بکشاند.
پس توصیه می شود به جای تلاش بی ثمر در اصلاح عمیق اخلاقی ایشان که چیزی جز فرسودگی روانی برای شما در پی نخواهد داشت، تا رسیدن به مرحله بهبود وضعیت کنونی و به حداقل رسیدن دفعات هتاکی و ناسزاگویی ایشان؛ او را با همین شرایط بپذیرید. مطمئن باشید خداوند متعال هم با بندگانش و از جمله پدر شما با توجه به شرایط و مقدورات شان رفتار خواهد کرد.
4. از زمینه هایی که می تواند باعث تکرار رفتارهای قبلی پدرتان شود جلوگیری کنید. تجربه نشان می دهد که افراد در چه موقعیت و شرایطی دست به رفتارهای خارج از چارچوب می زنند. تلاش کنید با مهارت جلوی بروز این رفتارهای نادرست پدرتان را بگیرید. چه مکان خاص یا فرد معین یا خاطره ای مشخص باشد و چه گفتگویی ساده که می تواند به آن نتیجه نامطلوب منتهی گردد.
5. سعی کنید صد درصد تمرکز خود را روی زندگی شخصی و هدف های بلندی که پیش روی خود دارید قرار دهید و بیش از حد لازم به این مشکل فکر نکنید. از اتلاف عمر شریف تان، در امور خارج از حیطه وظایف و اختیارات تان پرهیز کنید. مطمئن باشید این قدر شما کار واجب زمین مانده دارید که فرصت عصبانیت و خودخوری و افسردگی از دست رفتارهای پدر گرامیتان را پیدا نخواهید کرد.
قطعاً آن چه خداوند از شما انتظار دارد انجام همین امور مثبت است؛ نه اصلاح امور اصلاح نشدنی.
موفق باشید.
منبع:نشریه دیدار آشنا – شماره 137