نویسنده: زهره فریدونی
در طور تاریخ، انسان برای درمان بیماری های خود جز استمداد از گیاهان، راه دیگری نیافته و از گیاهان به عنوان دارو و درمان بیماری هایش، بهره جسته است. وقوف بشر به خواص درمانی یک گیاه پیوسته به عنوان یک کشف مهم تلقی شده و مورد توجه قرار گرفته و سینه به سینه و نسل به نسل انتقال یافته تا یاری بخش انسان در روزهای سختی و بیماری باشد.(1) زیرا انسان برای ادامه حیات خویش ناچار به استفاده از مواد غذایی است و تغذیه ارتباط تنگاتنگی با سلامت و بیماری انسان دارد. در واقع عامل ابتلا به بیماری، تضعیف سیستم ایمنی بدن است که تقویت آن هم عمدتاً به نوع تغذیه بستگی دارد.(2) خداوند قادر چنین تقدیر نموده که درمان هر بیماری و مرضی را در همان منطقه ای قرار داده است که بیماری در آن وجود دارد، و برای هر درد دوایی است و علاج بیماری هر سرزمینی در همان منطقه است و محققین باید در طبیعت به جستجوی این داروها بپردازند چرا که قطعاً درمان و شفای آن بیماری در دامان طبیعت وجود دارد.(3)
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده:
ما أنزل من داء الا انزل شفاء (4)
خداوند دردی را نازل نکرده مگر آنکه شفای آن را نیز فرو فرستاده است.
اولین کسی که به علم طب پرداخت، حضرت ادریس (علیه السلام) بود و نقل شده که فرزندان وی این علم را از او به ارث بردند تا اینکه به بقراط که پنج قرن پیش از میلاد مسیح (علیه السلام) می زیسته است رسید. (5) طرفداران مکتب بقراط برای گیاهان در طبابت جایگاه ویژه ای قائل بودند. پس از وی ارسطو، فیلسوف یونانی که از بنیان گذاران گیاه درمانی (6) محسوب می شود، و نیز دانشمندان متعدد دیگری به این علم پرداختند، تا اینکه در قرن هشتم و نهم و دهم، پزشکان ایرانی موجب درخشش علم طب در میان سایر علوم شدند، به طوری که با ظهور دانشمندانی چون ابن سینا و محمد زکریای رازی پیشرفت های بزرگی نصیب ملت ایران و جهانیان گردید. این پیشرفت ها در قرون بعد نیز ادامه داشت، به طوری که پیوسته نمونه های جدیدی به شمار گیاهان دارویی شناخته شده اضافه گردید.(7)
طی هزاران سال انسان برای درمان بیماری ها و دردهایش به گیاهان مراجعه می کرد و در مقابل پاسخی زیبا از آن ها می یافت که سلامتی را برای وی به ارمغان می آورد، اما در یک تجربه ناموفق در یک و نیم قرن پیش و برای چند دهه از گیاهان ( به عنوان دارو ) فاصله گرفت که به روبرو شدن با عوارض مختلف مواد سنتزی منجر شد، به طوری که ناچار گردید نگرش خود را تغییر داده و دوباره استفاده از گیاهان به عنوان دارو و مواد بهداشتی و آرایشی روی آورد.
انسان به روشنی دریافت که دنیای گیاهان « بزرگ ترین آزمایشگاه بیوسنتز الهی » هستند که هزاران ماده را بدون عوارض ناخوشایند به جهانیان عرضه می کنند. او که در پی بهتر زیستن و مقابله با پیشامدهای ناخواسته و مشکل آفرین بود بهترین راه نجات را بازگشت به دامان طبیعت یافت، به همین سبب در چند دهه اخیر رویکرد انسان ها به محصولات با منشأ گیاهی روز به روز بیشتر گردیده است. (8) زیرا با پیشرفت علم، وقوف انسان بر خاصیت دارویی بسیاری از گیاهان بیشتر می شود و درمان بیماری های خود را در میان برگ های سبز، دانه های سیاه و پوست و ریشه گیاهان جستجو می کند و بخش عمده ای از بیماری های خود را با گیاهان درمان می نماید. حتی سم برخی از گیاهان زهرآگین نیز مفید هستند و پاره ای از گیاهان در تسکین درد تأثیر شگرفی دارند. (9) با این حال بیش از 95 درصد از 620 هزار گونه گیاهی که روی کره زمین می روید، هنوز به عنوان دارو مورد مطالعه قرار نگرفته اند و اسرار طبی آن ها بر انسان پوشیده است(10) این آمار نشان دهنده ضرورت و اهمیت مطالعه و پژوهش بیشتر درباره خواص طبی گیاهان است.
ویژگی دیگر گیاهان علاوه بر اثرات درمانی و بی ضرر بودن آنها این است که در کنار ماده مؤثره اصلی که در گیاه وجود دارد، ماده یا مواد دیگری موجود است که موجب می شود اثر درمانی گیاه تشدید شود و یا درصورت وجود سم، اثرات سوء جانبی آن ها را خنثی می نماید. (11)
آسیب ناشی از اکسیده شدن سلول ها یکی از عوامل مهمی است که موجب ایجاد بیماری ها و پدیده پیری می شود. این عمل تحت تأثیر عاملی به نام « رادیکال آزاد » زمینه سازی و تشدید می شود. وجود استرس ها، سوء تغذیه و خستگی های عضلانی ناشی از نیاز به اکسیژن بیشتر، موجب افزایش این عامل در بدن می شود و اثر آن توسط مکانیسم های دفاعی بدن و مواد آنتی اکسیدان موجود در مواد غذایی تازه گیاهی از جمله میوه ها، سبزیجات و غلات، خنثی شده و از عوامل مضر آن پیشگیری می شود. ویتامین C، بتاکاروتن با پیش نیاز ویتامین A که در غلات و دانه های گیاهان موجود است و فلانوئید و سلنیوم موجود در ریشه یا میوه و ساقه گیاهان و حبوبات، مهم ترین آنتی اکسیدان ها هستند. (12) امام جعفر صادق (علیه السلام) به مفضل فرمودند:
فکر فی هذه العقاقیر و ما خص بها کل واحد منها من العمل فی بعض الأدواء، فهذا یغور فی المفاصل فیستخرج الفضول الغلیظه مثل الشیطرج و هذا ینزف المره السوداء مثل الأفتیمون، و هذا ینفی الریاح مثل لسکبینج و هذا یحلل الأورام و أشباه. هذا من أفعالها فمن جعل هذه القوی فیها الا من خلقها للمنفعه و من فطن الناس لها إلا من جعل هذا فیها؟ و متی کان یوقف علی هذا منها بالعرض و التفاق کما قال القائلون. (13)
تأمل کن در عقاقیر و ادویه که هر یک را حکیم علیم برای امری آفریده و خاصیتی بخشیده، یکی در عروق و اعماق و مفاصل بدن نفوذ می کند و مواد غلیظه سوداوی و بلغمی را می کشد و دفع می کند مانند شاه تره و افتیمون، و دیگری بادها را دفع می کند مانند سکینج و دیگری ورم ها و مانند آن ها را به تحلیل می برد. چه کسی این خاصیت ها و قوت ها را در آن ها قرار داده، جز آن که آن ها را آفریده است برای مصلحت عباد؟ و چه کسی متفطن ساخته مردم را که این منفعت ها در آن هست، جز آن که این منافع را در آن ها قرار داده؟ و چه کسی از مردم می تواند باشد که احاطه کامل به عرض و اتفاق اطلاع بر این منافع جلیله به هم رسانیده باشد؟ آن گونه که ( مادیون ) می گویند. (14)
گیاهان دارویی بسیاری پیرامون ما به صورت خودرو و یا کاشتنی وجود دارند که یک ثروت طبیعی و اقتصادی بزرگ به شمار رفته، تلاش فراوانی را برای تکثیر و پرورش آن ها برای ساخت داروها و ارائه به بازارهای خارجی، در راستای سلامت همگانی و مبارزه با بیماری ها و پیشگیری از آن ها می طلبد. (15) قرآن در مواردی به جنبه های دارویی گیاهان اشاره کرده که به برخی از آن ها اشاره می شود:
حضرت یونس (علیه السلام) و بوته کدو
در سوره صافات آیات 137- 147 داستان حضرت یونس (علیه السلام) و افکنده شدن ایشان در دریا و بلعیده شدن توسط ماهی وخروج ایشان از شکم ماهی و … بیان می شود. در آیات به این موضوع اشاره می گردد که ایشان هنگامی که به ساحل می رسد، بیمار بوده است و به همین خاطر خداوند بالای سر وی گیاه کدو را می رویاند.
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ سَقِیمٌ وَ أَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِنْ یَقْطِینٍ ( صافات/146- 145)
پس او را در حالی که بیمار بود به بیابان- دشت خشک و بی گیاه- بینداختیم. و بر [سر ] او کدوبنی رویانیدیم.
تقریباً همه مفسرین بر این عقیده اند که « عراء » عبارت است از محلی بدون گیاه، درخت و دیوار یا هر چیزی که انسان بتواند در زیر سایه آن قرار گیرد و می توان گفت اشاره به ساحل دریا دارد و « سقیم » را نیز به معنای بیمار و ناخوش گرفته اند. (16) حضرت یونس (علیه السلام) هنگامی که به ساحل رسید بیمار بود و خداوند گیاهی به نام « یقطین » بالای سر او رویاند. گفته شده منظور از یقطین هر گیاهی است که بر ساقه خود استوار نیست مثل هندوانه، خربزه و کدو(17). ولی اغلب نقل کرده اند ( به خصوص از ابن عباس ) که مراد از یقطین کدوست و رویش این گیاه به این خاطر بود که بر وی سایه بیفکند. (18) ضمن اینکه برخی معتقدند که روی برگ های این گیاه مگس نمی نشیند. (19) در تفاسیر مقاتل بن سلیمان و مخزن العرفان به اثر تغذیه ای این گیاه نیز اشاره شده است. (20) در تفسیر نور آمده که این گیاه علاوه بر خاصیت حشره زدایی و سایبان بودن، برای درمان کوفتگی نیز مؤثر است(21). همچنین گفته شده برگ این گیاه برای پوست آسیب دیده مفید است. (22) استفاده از شیر این گیاه نیز یکی از دلایل روییدن آن بالای سر حضرت یونس (علیه السلام) است. (23) در این میان عده ای مفسری ن معتقدند ممکن است منظور درخت موز باشد که برگ های آن بر ایشان سایه انداخته و از میوه اش نیز استفاده کنند. (24) در تورات نیز در کتاب یونس در بیان این ماجرا، صحبت از رویاندن گیاهی بر سر حضرت یونس (علیه السلام) است که برگ های پهنی دارد تا بر سر وی سایه بیفکند. (25)
« در اختصاص دادن بوته کدو به عنوان پوشش و پرده ( محافظ ) برای یونس (علیه السلام)، هنگامی که از شکم ماهی خارج شد، اعجاز و نکته علمی واضح و قابل توجهی وجود دارد و به بعضی بحث های طبیعی اشاره کرده است، مثل اینکه درعصاره این گیاه و میوه آن خواص طبیعی بسیاری است که از آن می توان به بازگرداندن رنگ پوست و رویاندن نسوج و تقویت بدن اشاره کرد. و این همان چیزی بود که یونس (علیه السلام) به آن احتیاج داشت. زیرا به خاطر ماندن در بدن ماهی و تابیدن آفتاب، پوستش تغییر رنگ داده و بعضی از نسوج بدنش از بین رفته بود. به علاوه آنچه مفسرین نقل می کنند مبنی بر این است که برگ های این گیاه پهن و سایبانی برای نور خورشید هستند و پوست را از نور خورشید و حشراتی که ممکن است ناقل بیماری باشند محافظت می کنند. شکی نیست معجزات دیگری هم در آن وجود دارد که خداوند از آن آگاه است ».(26) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده که فرمودند:
کُلِ الیَقطینَ فَلَو عَلِمَ اللهُ تَعالی شَجَرهً أخفَّ مِن هذِه لَأنبَتَها عَلَی أخِی یُونُسَ. (27)
کدو را بخورید، اگر خدا گیاهی را سبک تر ( سریع الهضم تر ) از آن می دانست آن را برای برادرم یونس می رویاند.
حضرت مریم و خوردن خرما
داستان به دنیا آمدن حضرت عیسی (علیه السلام) در آیات 19-34 سوره مریم بیان شده است. در این آیات به حضرت مریم دستور داده می شود که درخت خرما را تکان دهد تا از میوه آن بخورد و خداوند خرما را به عنوان غذای ایشان انتخاب کرد. (25)
وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً فَکُلِی وَ اشْرَبِی وَ قَرِّی عَیْناً (مریم /26-25)
و خرما بن را به سوی خویش بجنبان تا بر تو خرمای ترتازه چیده فرو ریزد. پس بخور و بیاشام، و چشم روشن می دار.
مفسرین از این آیه چنین برداشت کرده اند که خرما برای زنی که وضع حمل کرده است بهترین غذاست. (28) ضمن اینکه این میوه دارای ارزش غذایی بالایی است ( هر 100گرم حدود 350 کیلوکالری ) و به واسطه گلوکزی که در آن موجود است می تواند به راحتی جذب بدن شده، نیاز حرارتی آن را تأمین کند. همچنین این میوه دارای ماده ای شبیه « اکسی توسین » است که موجب می شود با افزایش انقباضات رحم در حین زایمان، عمل وضع حمل را تسریع و تسهیل نموده، زمان و میزان خونریزی عروق رحمی را کاهش می دهد. (29) از خرما هورمونی استخراج می شود که شبیه کورتیزون انسانی عمل کرده، موجب می شود طفل به دنیا آمده صبور و بردبار باشد. (30) امام صادق (علیه السلام) در این باره فرمودند:
مَا استشفَت نُفَساءُ بمِثلِ الرُّطبِ لأنَّ اللهَ أطعمَ مریمَ رُطباً جنِیاً فی نِفاسِها(31).
هیچ چیز مانند خرما برای زنی که تازه وضع حمل کرده شفابخش نیست زیرا خداوند در آن موقع به مریم خرما داد.
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده:
أذا ولَدَت امرأَه فلیَکُن أوّلُ ما تأکُلُ الرَّطَبَ الُحُلوَ أوِ التََّمرَ فإنَّهُ لَو کانَ شَیءٌ أفضَلَ منهُ اطعَمَهُ اللهُ تَعالُی مَریمَ حِینَ وَلدتَ عیسی (علیه اسلام ). (32)
زنی که تازه وضع حمل کرده قبل از هر چیز خرما بخورد زیرا اگر بهتر از آن می بود خداوند به هنگام تولد عیسی (علیه السلام) به مریم می داد.
عسل
سومین مورد عسل است که در قرآن باصراحت « شفاء للناس » ( نحل/ 69 ) معرفی شده و به طور غیرمستقیم یک ماده گیاهی است که خداوند حشراتی کوچک را واسطه می کند تا مواد خام را از گیاه بگیرند و طی فعل و انفعالاتی تبدیل به ماده ای مفید و گوارا نمایند. از قتاده و ابن عباس نقل شده که عسل درمان دردهای مردم است (33) و از ابن مسعود نقل شده که: « دو چیز شفای دردهاست: قرآن و عسل، آن دو را ترک نکنید ».(34) عسل، چه به تنهایی همان طور که در مورد بیماری های بلغمی صادق است، و چه در ترکیب با مواد دیگر شفای مردم است و کمتر دارویی است که در ترکیبات آن عسل نباشد. (35) خاصیت شفابخشی آن به علت خواص درمانی گل ها و گیاهانی است که زنبور عسل روی آن ها می نشیند. (36) زیرا در آن ها داروی حیات بخشی نهفته است که دانش بشر به رغم پیشرفت هایی که داشته، به همه این خواص راه پیدا نکرده است. دانشمندان به تجربه دریافته اند که زنبور عسل به طرز شگفت آوری هنگام نشستن روی گلها و گیاهان، خواص دارویی- درمانی آن ها را دریافت کرده به عسلی که می سازد منتقل می کند. (37) این ماده شفابخش، به سرعت جذب خون می شود و به همین دلیل نیروبخش و در خون سازی فوق العاده مؤثر است. عسل از ایجاد عفونت در معده و روده جلوگیری می کند و برطرف کننده یبوست است. (38) از جمله دیگر اثرات درمانی عسل می توان به تقویت قلب، پیشگیری از سرماخوردگی، رفع تب، تقویت حافظه، شادابی و رشد بدن، از بین بردن بلغم و اثرات فراوان دیگر اشاره کرد. (39)
با اینکه اکثر چیزهایی که از شکم حیوانات بیرون می آید- از جمله شیر- زود فاسد می شوند ولی مکانیسم تولید این حشره کوچک به گونه ای است که عسل خارج شده از شکم او هرگز فاسد نمی شود. دانشمندان علت این امر را وجود پتاسیم می دانند که مانع رشد میکروب هاست و به میزان قابل توجهی در عسل وجود دارد، به علاوه مقداری مواد ضدعفونی کننده مانند اسیدفورمیک نیز در آن یافت می شود. بنابراین عسل از رشد میکروب ها جلوگیری کرده، خاصیت میکروب کشی هم دارد. به همین دلیل مصریان قدیم برای مومیایی کردن مردگان خود از آن استفاده می کردند. (40) بدین طریق این واسطه خیر و منفعت رسانی به انسان ها به طور اتم و اکمل رسالت خود را به پایان رسانده، امانتی را که از سوی گیاهان به او سپرده شده به نحو احسن به دست دریافت کننده های آن – انسان ها- می رساند.
پینوشتها:
1- علی زرگری، گیاهان دارویی، ج 5، ص 167.
2- جمشید خدادادی، پانزده روز تا سلامتی، ص 344- 349.
3- جمال الدین حسین مهران، النباتات فی القرآن الکریم، ص 76.
4- محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج10، ص 113.
5- مرتضی اکبرزاده، موسوعه الاعشاب و النباتات فی القرآن و السنه، ص 308.
6-phyto therapie
7- علی زرگری، گیاهان دارویی، ج5، ص 169- 173.
8- محمد حسین صالحی سورمقی، گیاهان دارویی و گیاه درمانی، ج 1، ص 9-10.
9- محمد محمدی ری شهری، درس هایی از اصول عقاید اسلامی، ج2، ص 267.
10- همان، ص 13.
11- هادی صمصام شریعت، و فریبرز معطر، درمان با گیاه، ص 6.
12- محمد رضا نوری، بهداشت در قرآن، ص 117.
13- مفضل بن عمر جعفی، توحید مُفَضَل، ص 164- 165.
14-محمد باقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص 203.
15- جمال الدین حسین مهران، النباتات فی القرآن کریم، ص 75.
16- محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 530؛ ابوبکر عتیق محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج3 ص 2112؛ محمود زمخشری، الکاشف عن حقایق غوامض التنزیل، ج3، ص 62؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 716؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج26، ص 358؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج4، ص 47؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج16، ص 128؛ ابوالفتوح رازی،روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج16، ص 240؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج1، ص 454؛ ملامحسن فیض کاشانی، الصافی، ج4، ص 284؛ اسماعیل حقی بروسوی، روح البیان، ج7، ص 489؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج17، ص 164؛ سیده نصرت امین بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، ج11، ص 121.
17- ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج23، ص 65؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 530؛ فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 716؛ رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ج8، ص 306؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج16، ص 129؛ عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج5، ص 49؛ محمد آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج12؛ ص 140، محمد جواد نجفی خمینی، تفسیر آسان، ج16، ص 377.
18- مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج3، ص 621؛ ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج23، ص 65؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 530؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 716؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج26، ص 358؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، فی تفسیر القرآن، ج4، ص 47؛ رشید الدین میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ج8، ص 306؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج16، ص 128؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج1، ص 454؛ محمد آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج12، ص 140؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج17، ص 164؛ بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، ج11، ص 121؛ محمد جواد نجفی خمینی، تفسیر آسان، ج16، ص 377؛ عبدالحسین طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج11، ص 193.
19- فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع، ج3، ص 420؛ ملافتح الله کاشانی، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج8، ص 23؛ عبدلرحمان بن محمد ثعالبی، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج5، ص 49؛ حسین بن احمد حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ج11، ص 160.
20- مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج3، ص 621؛ بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، ج11، ص 121.
21- محسن قرائتی، تفسیر نور، ج10، ص 63.
22- محمد آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج12، ص 140.
23- مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج3، ص 621؛ محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج12، ص 140؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج1، ص 454.
24-فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع، ج3، ص 420؛ محمد آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج12، ص 140.
25- کتاب مقدس، یونس: 6:4.
26- محمد ابراهیم علی الله، معجم باسماء و الفاظ النباتات فی القرآن الکریم، ص 22.
27- حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج16، ص 427؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطاهر، ج59، ص 297.
28- ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج16، ص 55؛ محمود زمخشری، الکاشف عن حقایق غوامض التنزیل، ج3، ص 13؛ محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج8، ص 403؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج4، ص 2307.
29- محمد رضا نوری، بهداشت در قرآن، ص 137.
30- رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، ج7، ص 278-277.
31- حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج21، ص 404.
32- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعه الدرر اخبار الائمه الاطهار، ج59، ص 295.
33-فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع، ج2، ص 297؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج11، ص 136.
34- فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع، ج6، ص 574؛ بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، ج7، ص 213.
35- ملافتح الله کاشانی، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج5، ص 203؛ حسین بن احمد حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ج7، ص 273.
36- محسن قرائتی، تفسیر نور، ج6، ص 422.
37- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج11، ص 303.
38- هادی صمصام شریعت، گیاهان دارویی از دید قرآن و ادیان مختلف، ص 61.
39- مصطفی آخوندی، غذا و تغذیه در آموزه های دینی و یافته های علمی، ص 185.
40- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج11، ص 305.
منبع مقاله :
فریدونی، زهره (1390)، نقش گیاهان در زندگی انسان از دیدگاه قرآن، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول