نویسنده:عبدالرحیم سلیمانى اردستانى
30. کتاب عاموس
این پیامبر از طرف خدا مأمور به انذار مردم سرزمین شمالى مى شود. در این زمان مردم اسرائیل به ثروتى رسیده، در گناه و ظلم و فساد غرق شده اند. عاموس آنها را به راه راست دعوت مى کند و از روز داورى مى ترساند.
31. کتاب عوبدیا
این کتاب درباره قوم ادوم که از نسل عیسو، برادر یعقوب، بودند و با اسرائیل مى جنگیدند، سخن مى گوید. عوبدیا در این کتاب از نابودى ادومى ها به دست خدا خبر مى دهد.
32. کتاب یونس
در این کتاب خدا به یونس دستور مى دهد که به سوى نینوا پایتخت کشور آشور برود و مردم آنجا را به سوى خدا فرا بخواند. اما چون مردم آن سرزمین دشمن بنى اسرائیل بودند، یونس مجازات آنها را از خدا خواست و آنها را ترک کرد و به سمت دیگرى رفت. در راه در دریا ماجراهایى براى وى رخ مى دهد که موجب توبه او مى شود. او سپس به نینوا برمى گردد و مردم را به خدا دعوت مى کند.
33. کتاب میکاه
این کتاب قبل از اشغال دو کشور شمالى و جنوبى نوشته شده است و در آن، میکاه نبى، بنى اسرائیل را از گناه باز مى دارد و تخریب هر دو کشور را پیشگویى مى کند. او قوم را ترغیب به توبه و بازگشت مى کند. همچنین آمدن مسیح را پیشگویى مى کند.
34. کتاب ناحوم
در این کتاب از قدرت و مهربانى خدا سخن رفته است. و سقوط کشور آشور و نینوا، پایتخت آن، در حالى که در فسق و فجور افتاده، پیشگویى شده است.
35. کتاب حَبَقُّوق
حَبَقُّوق در این کتاب مردم را به ترک گناه و توبه دعوت مى کند و از مجازات آنها و حمله بابلیها خبر مى دهد. او با وجود مشکلات زیاد، هیچ گاه از خدا دست برنمى دارد و در سرودى نشان مى دهد که در هر حال اعتمادش به خداست.
36. کتاب صَفَنْیا
در این کتاب صَفَنْیا قوم را بیم مى دهد و مى گوید خدا هر قومى را که گناه کند، مجازات مى کند. او همچنین از شکوه و عظمت اسرائیل که خدا به آن باز خواهد گرداند، سخن مى گوید.
37. کتاب حجّى
این کتاب مربوط به زمانى است که قوم از اسارت بازگشته و به بازسازى خانه خدا پرداخته اند. چون در کار بازسازى سستى پیش مى آید حجّى از طرف خدا دستور مى آورد که کار را به پایان برسانند.
38. کتاب زکریا
زکریاى نبى که معاصر حجّى است، در این کتاب مردم را به بازسازى خانه خدا تشویق مى کند. او همچنین از آمدن مسیح موعود خبر مى دهد.
39. کتاب ملاکى
ملاکى در زمانى زندگى مى کند که خانه خدا بازسازى شده است، ولى کاهنان وظایف خود را در قبال آن انجام نمى دهند و مردم به گناه افتاده اند. او کاهنان و مردم را انذار مى کند و به توبه دعوت مى کند; همچنین از آمدن مسیح موعود خبر مى دهد.
کتابهاى قانونى و غیرقانونى عهد قدیم
گفتیم که یهودیان و مسیحان عهد قدیم را معتبر مى دانند، اما در تعداد کتابهاى آن اختلاف دارند و برخى تعداد کتابهاى آن را 39 و برخى 46 مى دانند. ریشه این اختلاف در تفاوت نسخه هاى عهد قدیم است.
پس از اشغال سرزمین فلسطین در قرن چهارم قبل از میلاد، به دست اسکندر، یهودیان در سراسر امپراتورى پراکنده شدند و به تدریج زبان مادرى خود (عبرى) را فراموش کردند و به زبان یونانى روآوردند. در قرن سوم قبل از میلاد و در زمان حکومت بطلمیوس فیلادلفوس بر مصر، به امر او، یهودیان اسکندریه کتاب عهد قدیم را به زبان یونانى ترجمه کردند. این ترجمه به سبعینیه معروف است; چون گفته مى شود که این کتاب را حدود هفتاد نفر ترجمه کرده اند.
نسخه سبعینیه با متن عبرى تفاوتهایى دارد. مهمترین تفاوت آنها، این است که هفت کتاب در این نسخه موجود است که متن عبرى آن در دست نیست. این کتابها عبارتند از: طوبیت، یهودیت، حکمت سلیمان، حکمت یشوع بن سیراخ، باروک، کتاب اول مکابیان و کتاب دوم مکابیان.
در دو قرن قبل از مسیحیت و یک قرن پس از آن، بسیارى از یهودیان، و نیز بعداً مسیحیان، از این نسخه استفاده مى کردند، تا اینکه در حدود سال 100 م. سران یهود شورایى تشکیل دادند و بر رسمیت 39 کتاب که در متن عبرى بود، رأى دادند و اسفار هفتگانه موجود در ترجمه سبعینیه را غیر قانونى اعلام کردند. اما مسیحیان این نسخه را معتبر دانسته، به استفاده از آن ادامه دادند تا اینکه پروتستانها در قرن شانزدهم به متن عبرى بازگشتند و این هفت کتاب را غیررسمى اعلام کردند.
بنابراین، یهودیان و پروتستانهاى مسیحى متن عبرى را قانونى مى دانند و کتابهاى عهد قدیم را 39 عدد مى شمرند و دو فرقه مسیحى کاتولیک و ارتدکس نسخه سبعینیه را معتبر دانسته، تعداد کتابهاى عهد قدیم را 46 مى دانند.
هفت کتاب موجود در نسخه سبعینیه، اپوکریفا(Apocrypha) به معناى «مخفى و پوشیده» نامیده مى شود. همچنین گاهى از آنها با عنوان «قانون ثانوى» یاد مى شود که به معناى اعتبار درجه دوم آن است. بخش اپوکریفایى عهدقدیم به فارسى ترجمه نشده است.
ب) عهد جدید
بخش دوم کتاب مقدس عهد جدید است که تنها مسیحیان آن را قبول دارند و یهودیان آن را معتبر نمى دانند. این بخش نیز مشتمل بر کتابها و رسالات متنوع و نیز مطالب گوناگونى است.
عهد جدید به زبان یونانى نوشته شده است و این در حالى است که حضرت عیسى و حواریون به زبان آرامى، که لهجه اى از زبان عبرى است، سخن مى گفته اند. علت این امر، این است که با کشورگشایى اسکندر و ایجاد یک امپراتورى بزرگ، زبان و فرهنگ یونانى در بسیارى ازمناطق آن تبلیغ شد و زبان یونانى به عنوان زبان علمى و زبان دوم مورد توجه قرار گرفت، به گونه اى که بسیارى از مردم، به خصوص در حوزه دریاى مدیترانه، با این زبان آشنایى یافتند. هنگامى که رسولان مسیحى با مردم این مناطق سخن مى گفتند و براى آنها مى نوشتند، طبیعى بود که از زبان مشترک، یعنى یونانى، استفاده کنند.
نکته اى که درباره عهد جدید باید تذکر داد، این است که مسیحیان معتقدند حضرت عیسى هرگز کتابى نیاورده است و اصلا لازم نبوده است که کتابى بیاورد; چون پیامبران که واسطه بین خدا و بشرند از طرف خدا پیام و کتاب مى آورند. ولى حضرت عیسى خود خداست و عین وحى است و تنها رفتار و گفتار او براى انسانها کافى است و آن را دیگران نگاشته اند. پس باید توجه داشت که اعتقاد مسیحیان با آنچه در فرهنگ و متون اسلامى درباره حضرت عیسى و کتاب او وجود دارد متفاوت است[6]
تقسیم بندى عهد جدید
عهد جدید به طور کلى به چهار بخش تقسیم مى شود:
1. زندگى نامه و سخنان حضرت عیسى: این بخش مشتمل بر چهار انجیل است که گفته مى شود متى، مرقس، لوقا و یوحنا آنها را نگاشته اند (کلمه انجیل، یونانى و به معناى مژده است). در واقع این چهار کتاب، سیره عملى و گفتارى حضرت عیسى هستند که افرادى آن را روایت مى کنند. سه انجیل نخست سبکى یکسان دارند و مطالب مندرج در آنها هماهنگ است و با فرهنگ یهودى اختلاف چندانى ندارد. در این سه انجیل از الوهیت حضرت عیسى(ع) سخنى نیست. انجیل چهارم از نظر مطالب با سه انجیل دیگر متفاوت است و با فرهنگ یهودى سازگارى ندارد و در آن، الوهیت حضرت عیسى(ع) مطرح شده است. سه انجیل اول، اناجیل همنوا یا همدید (Synoptic) نامیده مى شوند.
2. تبلیغات و مسافرتهاى تبلیغى مبلغان مسیحى: در این بخش تنها یک کتاب به نام اعمال رسولان وجود دارد که اقدامات حواریون و دیگر مسیحیان، به خصوص پولس رابیان مى کند.
3. نامه ها: حواریون و رسولان مسیحى صدر اول، نامه هایى به شهرها و افراد مختلف نگاشته اند که 21 عدد از آنها در مجموعه عهد جدید وجود دارد. سیزده یا چهارده عدد از این نامه ها از پولس و از هفت نامه باقیمانده، سه نامه به یوحنا، دو نامه به پطرس و دو نامه دیگر به یعقوب و یهودا منسوب است.
4. رؤیا و مکاشفه: در این بخش نیز تنها یک کتاب وجود دارد که به یوحنا منسوب است و در پایان عهد جدید واقع شده است.
نگاهى به محتواى کتابهاى عهد جدید
عهد جدید مشتمل بر 27 کتاب است که عبارتند از:
1. انجیل متّى
متى فردى یهودى بود که براى رومیان باج و خراج مى گرفت. این شغل نزد یهودیان مذموم بود. وقتى عیسى او را دعوت کرد او پذیرفت و از حواریون او شد. انجیل اول ـ که غالب محققان برآنند که بین سالهاى 65 ـ 70 م. یعنى بیش از سى سال پس از حیات زمینى حضرت عیسى، نوشته شده ـ به این حوارى منسوب است. در این انجیل که با سنت یهودى مطابقت دارد و سخنى از الوهیت حضرت عیسى در آن نیست، نَسَب، تولد، کودکى، شروع به تبلیغ، موعظه ها، معجزات، دستگیرى، مصلوب شدن حضرت عیسى(علیه السّلام) و سرانجام برخاستن او از میان مردگان، با تفصیل نسبى آمده است.
2. انجیل مرقس
این انجیل، که کوتاهترین و قدیمى ترین اناجیل است و غالباً تاریخ آن را نیز به سالهاى 65 ـ 70 م. برمى گردانند، به مرقس منسوب است. مرقس از حواریون نبوده، بلکه شاگرد خاص پطرس حوارى بوده است. گفته مى شود که او مطالب این انجیل را از پطرس نقل مى کند. این انجیل از نظر محتوا و سبک، مانند انجیل متى است، با این تفاوت که مختصرتر است و قسمتهایى از زندگى عیسى، مانند تولد و کودکى او را در بر ندارد. پژوهندگان کتاب مقدس برآنند که متى و لوقا از این انجیل استفاده کرده اند.
3. انجیل لوقا
لوقا پزشکى غیر یهودى بود که پس از حضرت عیسى به دست پولس ایمان آورد و شاگرد و همراه او شد. انجیل سوم و نیز کتاب اعمال رسولان را وى براى فردى به نام تئوفیلوس نوشته است. با اینکه پولس مبدع الهیات عیسى خدایى است، ولى در دو کتاب منسوب به لوقا، که شاگرد خاص او بود، هیچ سخنى از الوهیت مسیح نیست و انجیل لوقا از نظر مطالب و سبک، شبیه دو انجیل قبل است. گفته مى شود این انجیل همزمان با انجیل متى یا اندکى پس از آن نوشته شده است.
4. انجیل یوحنا
این انجیل به یوحنا پسر زِبَدى منسوب است. یوحنا یکى از حواریون بود. وى در زمان حیات زمینى حضرت عیسى طفل خردسالى بود. در این انجیل هم، زندگى نامه و سخنان حضرت عیسى آمده است، ولى ویژگى بارز آن مسیح شناسى خاص آن است. در این انجیل، مسیح جنبه الوهى یافته و خداى متجسد گردیده است. غالب محققان امروزى تاریخ نگارش این انجیل را به پایان قرن اول، یعنى نزدیک به هفتاد سال پس از حضرت عیسى، برمى گردانند.
5. کتاب اعمال رسولان
نویسنده این کتاب همان نویسنده انجیل سوم است و این امر از ابتداى کتاب مشخص است. پس این کتاب هم به شاگرد خاص پولس، یعنى لوقا، منسوب است. در هشت باب اول این کتاب، فعالیتها و تبلیغات حواریون حضرت عیسى، و در رأس همه پطرس، مطرح شده است. در باب نهم سخن از ایمان آوردن ناگهانى پولس به میان مى آید که تا قبل از آن یهودى اى سختگیر و شکنجه گر مسیحیان بود. این کتاب از باب نهم به بعد، بیشتر به مسافرتها و تبلیغات پولس مى پردازد و از حواریون کمتر سخن مى گوید. این کتاب قطعاً پس از انجیل سوم نوشته شده است.
6. نامه پولس به رومیان
در کتاب عهد جدید سیزده یا چهارده نامه به پولس منسوب است که محققان مى گویند بین سالهاى 45 ـ 60 م. یعنى قبل از نگارش اناجیل، نگاشته شده اند. در همه این نامه ها الهیات خاص پولس، که الهیات عیسى خدایى است، دنبال شده است. نامه اول به مسیحیان روم است. در این نامه بر این نکته تأکید مى شود که نجات، تنها با ایمان به مسیح، حاصل مى شود، نه با عمل کردن به شریعت.
7. نامه اول پولس به قرنتیان
در این نامه پولس به سؤالاتى که براى مسیحیان قرنتس پیش آمده پاسخ مى دهد و مسائلى از قبیل اختلافات، فساد اخلاقى در کلیسا، ازدواج و روابط جنسى، نظام کلیسایى و رستاخیز را بیان مى کند. او در پایان بر محبت تأکید مى کند.
8. نامه دوم پولس به قرنتیان
در این نامه پولس بیشتر مشکلاتى را که در راه تبلیغ مسیحیت براى وى پیش آمده، مطرح مى کند. گویا مى خواهد مسیحیان قرنتس را دلگرم کند.
9. نامه پولس به غلاطیان
در این نامه پولس به مسیحیان غلاطیه گوشزد مى کند که با عمل به شریعت به جایى نمى رسند، بلکه با ایمان نجات مى یابند و آن هدیه اى الهى است. گویا برخى از حواریون و یا فرستادگان آنها به غلاطیه رفته و از تعالیمى خلاف گفته هاى پولس سخن گفته بودند.
10. نامه پولس به اِفِسُسیان
گویا بین مسیحیان اِفِسُسُ به خاطر تفاوتهاى نژادى و زبانى اختلاف پیدا شده بود. پولس این نامه را از زندان براى حل اختلاف آنها مى فرستد.
11. نامه پولس به فیلپیان
در این نامه که باز در زندان نوشته شده، پولس به مسیحیان فیلپى گوشزد مى کند که ایمان به مسیح چه شادیها و سعادتهایى نصیب انسان مى کند.
12. نامه پولس به کولسیان
براى مسیحیان کولسى درباره انسانیت و الوهیت مسیح سؤالى پیش آمده بود. آنها فردى را نزد پولس به زندان مى فرستند. پولس این نامه را مى نویسد و بر جنبه الوهیت مسیح تأکید مى کند. در ضمن مطالب دیگرى هم گوشزد مى کند.
13. نامه اول پولس به تسالونیکیان
در این نامه، پولس مسیحیان شهر تسالونیکى را به ایمان و زندگى پاکِ همراه با صبر و تحمل دعوت مى کند و از آنها مى خواهد منتظر ظهور مسیح باشند.
14. نامه دوم پولس به تسالونیکیان
برخى از مسیحیان به بهانه انتظار مسیح دست از کار و زندگى شسته و به تنبلى روى آورده بودند. پولس در این نامه واقعیتهاى زندگى را به آنها گوشزد مى کند.
15. نامه اول پولس به تیموتائوس
تیموتائوس شاگرد پولس است که او را به رهبرى کلیساى اِفِسُس گماشته بود. در این نامه براى او شرایط رهبرى خوب را بیان مى کند و از او مى خواهد که تعالیمى را که درباره مسیح و انجیل به او آموخته است، از تحریف و تغییر حفظ کند.
16. نامه دوم پولس به تیموتائوس
این نامه را پولس از زندان به عنوان وصیتنامه براى شاگرد خود تیموتائوس نوشته است و از او مى خواهد که در راه مسیحیتى که او تعلیم داده است استقامت کند و زیر بار تعالیم دیگران نرود. پولس مشکلاتى را که در راه تبلیغ و بشارت تحمل کرده است، گوشزد مى کند.
17. نامه پولس به تیطُس
تیطس یکى از شاگردان پولس است که او را به رهبرى کلیساى کریت گماشته بود. در این نامه، او وظیفه یک رهبر خوب را بیان مى کند و از او مى خواهد که مردم آن شهر را از گناه باز دارد.
18. نامه پولس به فلیمون
فلیمون از کسانى است که به دست پولس ایمان آورده است. غلام او از شهر کولسى مى گریزد و به روم مى رود. در آنجا به دست پولس ایمان مى آورد. پولس او را به شهر کولسى مى فرستد و در این نامه از فیلمون مى خواهد که غلام خود را ببخشد و با او مثل برادر رفتار کند.
19. نامه به عبرانیان
این نامه خطاب به مسیحیان یهودى الاصلى است که به شریعت یهودى پایبند بودند. نویسنده نامه به آنها مى گوید: این شریعت و اعمال با آمدن مسیح باطل شده است و ایمان به مسیح انسان را نجات مى دهد. نویسنده این نامه مشخص نیست، اما از آنجا که مطالب آن شبیه گفته هاى پولس است، برخى، نویسنده آن را پولس مى دانند.
20. نامه یعقوب
به گفته عهد جدید، یعقوب برادر حضرت عیسى بوده و به مقام اسقفى کلیساى اورشلیم رسیده است. در این نامه او بر خلاف گفته هاى پولس به مسیحیان گوشزد مى کند که ایمان تنها کافى نیست و باید به شریعت هم عمل کنند.
21. نامه اول پطرس
این نامه به پطرس حوارى منسوب است; وى مسیحیان آسیاى صغیر را که زیر فشار و شکنجه بودند، به صبر و بردبارى توصیه مى کند و از آنها مى خواهد که ایمان خود را از دست ندهند.
22. نامه دوم پطرس
در این نامه که باز به پطرس منسوب است، مسیحیان به صبر و بردبارى دعوت شده اند و حقایقى درباره ایمان مسیحى به آنها گوشزد شده است.
23. نامه اول یوحنا
در این نامه که به یوحنا، نویسنده انجیل چهارم، منسوب است، نویسنده مطالبى شبیه گفته هاى پولس بیان مى کند و نیز خطر کسانى را گوشزد مى کند که مطالبى خلاف مسیح شناسى پولس تعلیم مى دهند.
24. نامه دوم یوحنا
این نامه ظاهراً خطاب به یک زن مسیحى صاحب مقام نوشته شده است و از او مى خواهد که محبت و اطاعت را فراموش نکند و تعالیم غلط را نپذیرد. ولى از آنجا که این زن شناخته شده نیست، برخى احتمال مى دهند که «بانوى گرامى»، کنایه از کلیساى مسیح باشد.
25. نامه سوم یوحنا
در این نامه، که خطاب به یکى از رهبران کلیسا به نام غایوس نوشته شده، دستوراتى درباره تشویق خادمان واقعى و توبیخ مخالفان داده شده است.
26. نامه یهودا
در این نامه نویسنده خطر معلمان دروغین و مرتد را گوشزد مى کند و مردم را از آنها برحذر مى دارد.
27. مکاشفه یوحنا
این کتاب که به یوحنا، نویسنده انجیل چهارم، منسوب است، کتابى است رمزى و سرى که حوادث آینده را پیشگویى مى کند و بنابراین نباید ظاهر آن را معیار قرار داد. این کتاب در زمانى نوشته شده که مسیحیان سخت تحت فشار و شکنجه بوده اند.
کتابهاى قانونى و غیر قانونى عهد جدید
علاوه بر مجموعه کتابهاى عهد جدید، اناجیل، رساله ها، اعمال و مکاشفات دیگرى نیز وجود داشته اند. تعداد اندکى از این نوشته ها سالم باقى مانده و از بقیه یا پاره هایى باقى مانده است و یا تنها نام آنها در کتابهاى دیگر به چشم مى خورد. این مجموعه، که اپوکریفاى عهد جدید خوانده مى شود، در دو قرن اول نگاشته شده اند. از آیه اول انجیل لوقا برمى آید که افرادى که به نوشتن انجیل دست زده اند، بسیار زیاد بوده اند:
«از آن جهت که بسیارى دست خود را دراز کردند به سوى تألیف حکایت آن امورى که نزد ما به اتمام رسید چنان که آنانى که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند، من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پى رفته به تو بنویسم اى تیوفلس عزیز (لوقا، 1 : 1.4) ».
اما بین سالهاى 150 ـ 200 م. کلیساى اکثریت مسیحى، از میان کتابهاى موجود، تنها این 27 عدد را رسمى و قانونى اعلام کرده و بقیه را بى اعتبار دانسته است.
مسیحیان معتقدند پدران صدر اول کلیسا با تأیید روح القدس اینان را برگزیده اند، همان طور که معتقدند نویسندگانْ این مجموعه را با تأیید روح القدس نگاشته اند.
این نکته قابل ذکر است که آنچه به انجیل برنابا معروف است، نزد مسیحیان حتى اعتبار اپوکریفایى نیز ندارد و آنان جعلى و ساختگى بودن آن را قطعى مى دانند. دانشمندان مسیحى مى گویند، قدیمى ترین نسخه این کتاب به قرن شانزدهم برمى گردد که بسیار متأخر است و مى افزایند که متن آن را نیز یک مسیحى تازه مسلمان نگاشته است.
در پایان ذکر دو نکته مناسب به نظر مى رسد:
1. شیوه ارجاع به کتاب مقدس
شیوه ارجاع به کتاب مقدس هم، مانند قرآن، با ارجاع به کتابهاى معمولى متفاوت است; چرا که این کتاب چاپها و نسخ فراوان و متعددى دارد و نمى توان با ذکر شماره صفحه به آن ارجاع داد. به همین دلیل براى ارجاع به این مجموعه، از شماره هاى بابها و آیه ها استفاده مى شود; براى مثال براى ارجاع به آیه دوم از باب پانزدهم سفر پیدایش مى نویسم: سفر پیدایش، 2 : 15. تنها کتاب مزامیر عنوان باب ندارد و به جاى آن مزمور به کار رفته است، ولى باز شیوه ارجاع به همان صورت است. گفته مى شود «مزامیر، 3 : 12» و مقصود «مزامیر، مزمور سوم، آیه 12» است.
2. ترجمه هاى کتاب مقدس
از کتاب مقدس و یا قسمتهایى از آن، ترجمه هاى مختلفى در زبان فارسى وجود دارد. یکى از این ترجمه ها ترجمه اى قدیمى است که بخش عهد قدیم آن را فردى به نام ویلیام گلن و به کمک فاضل خان همدانى و برخى دیگر، ترجمه کرده است. بخش عهد جدید آن را نیز هنرى مارتین ترجمه کرده است. بخش عهد قدیم این ترجمه در سال 1856 و عهد جدید آن در سال 1876 به چاپ رسیده است. ترجمه این کتاب بسیار سنگین است.
ترجمه دیگر این کتاب به وسیله «انجمن پخش کتب مقدسه» صورت گرفته است. با اینکه این ترجمه نیز قدیمى است و چندان روان نیست، ولى معتبرترین ترجمه به زبان فارسى است. ترجمه دیگر، تحت عنوان «ترجمه تفسیرى» در دست است که هرچند روان و به قلم امروزى است، ولى چون تفسیرى است، براى استناد اعتبار ندارد. ترجمه هاى دیگرى هم از قسمتهاى مختلف کتاب مقدس مخصوصاً عهد جدید و اناجیل در دست است، از قبیل ترجمه عهد جدید از انتشارات انجمن کتاب مقدس و نیز ترجمه اناجیل اربعه به وسیله میرمحمدباقر بن اسماعیل حسینى خاتون آبادى. این ترجمه ها نیز با اینکه ممکن است از دقت نظر برخوردار باشد، اعتبار ترجمه انجمن پخش کتب مقدسه را ندارند. از این رو، در نوشته هاى تحقیقى، معمولا به ترجمه انجمن پخش کتب مقدسه ارجاع داده مى شود.
کتابنامه:
1. کتاب مقدس، انجمن پخش کتب مقدسه.
2. ترجمه تفسیرى کتاب مقدس.
3. آشتیانى، جلال الدین، تحقیقى در دین یهود، نشر نگارش، 1368.
4. توفیقى، حسین، نگاهى به ادیان زنده جهان، مرکز مدیریت حوزه هاى علمیه خواهران، 1377.
5. ساموئل، شولتز، عهد عتیق سخن مى گوید، ترجمه مهرداد فاتحى، شوراى کلیساهاى جماعت ربانى، آموزشگاه کتاب مقدس.
6. سى. تنى، مریل، معرفى عهد جدید، ترجمه ط. میکائیلیان، انتشارات حیات ابدى، 1362.
7. فیلسون، فلوید، کلید عهد جدید، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات نورجهان، 1333.
8. میشل، توماس، کلام مسیحى، ترجمه حسین توفیقى، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377.
پی نوشت ها :
[6]. البته بین محققان در این باره که اناجیل موجود از چه منبعى استفاده کرده اند اختلاف است. براى مثال برخى از آنان یک منبع فرضى با علامت اختصارى Q (مخفف کلمه آلمانى Quelle) به معناى منبع را مطرح کنند و مى گویند برخى از اناجیل باید از این منبع استفاده کرده باشند.منبع:پایگاه دانشگاه ادیان و مذاهب