عشق یک طرفه و راه رهایی از آن چیست؟ چه زمانی سرخوردگی از عشق بهوجود میآید و راه پیشگیری از آن کدام است؟
پیش از پاسخ لازم است انواع و اقسام عشق روشن شود تا محل بحث معلوم گردد.
کارشناسان مسایل فلسفی و عرفانی عشق را بر دو نوع تقسیم کردهاند،یک قسم عشق حقیقی و دیگر عشق مجازی، و عشق مجازی به نوبه خود به دو قسم تقسیم شده است: یک قسم آن عشق عفیف است و گاهی به نام عشق نفسانی یاد میشود. قسم دیگر آن را عشق حیوانی و شهوانی میگویند، هر کدام از این موارد باید مستقلاً طرح و تحلیل شود.حال کدامیک عشق یک طرف و کدام دو طرفه است؟ برای اینکه این بحث روشن گردد، پاسخ سوال داده شود باید چند نکته تبیین شود.
الف) عشق یکطرفه چیست؟
آن طور که پیداست، عشق یک طرفه در محاورات عرفی و ادبیات عرفانی، به عشقی گفته میشود که نسبت به مظاهر زیبا و جلوههای دلانگیز و دلربا باشد. یعنی عشقی که تنها از طرف عاشق باشد؛ مانند برخی موارد از عشقهای شهوانی و حیوانی، که ممکن است یک جانبه باشد. بابا طاهر ظاهر عریان در مقام تبیین عشق مجازی میگوید:
گر آن نامهربانم مهربان بی
چرا از دیدگانم خون روا بی
اگر دلبر به مو دلدار می بو
چرا در تن مرا نه دل نه جان بی[1]
در عشق حقیقی که عبارت است از عشق به خدا و محبت الهی و عشق به اسماء و صفات خداوند، چیزی به نام عشق یک جانبه وجود ندارد؛ زیرا اولاً: براساس تحلیل علمی مستند به آیات و معارف قرآن، کسی که خدا را میشناسد، حتماً او را دوست دارد؛ چون خدا خالق و روزیدهنده انسان است و هر انسان با معرفت، از باب وظیفهشناسی هم که شده، باید آفریننده و روزیدهندهاش را دوست داشته باشد. از سوی دیگر، چون خدا به ذات خود و به آثار ذات خود محبت دارد، پس معلوم میشود که بندگان خود را به عنوان آثار وجودش دوست دارد. (تفصیل این بحث را در منبع ذیل جویا شوید).[2]
ثانیاً: از ظواهر برخی آیات به آسانی بدست میآید، محبت انسان و خداوند دو طرفی است و هرگز یک طرفه نخواهد بود. مثلاً در قرآن فرمود: اگر شما خدا را دوست داشته باشید، خدا شما را دوست میدارد.[3] و نیز فرمود: خدا مردمی را بیاورد که آنها را دوست میدارد و آنها نیز خدا را دوست میدارند.[4] و نیز فرمود: «ان الله یحبّ المقسطین»[5]
ب) چگونه میتوان از عشق یکطرفه نجات پیدا کرد؟
در این باره سخن فراوان است و به نظر میرسد، مطالعه کتابهای روانشناسی مفید است. از جمله کتاب به نام (عشق هرگز کافی نیست…)،به تفصیل و با روشهای روانشناختی، از جنبههای مختلف، در این باره بحث کرده که تفصیل مطلب را در خود آن کتاب باید مطالعه کرد. اما به طور خلاصه، اشاره میشود که نویسنده معتقد است؛ یکی از راههای نجات از عشق یک جانبه آن است که عاشق تلاش کند که عشق خود را به طرف اظهار نماید و همچنین بکوشد که عشق از حالت شیدائی احساسی، به محبت و عشق عاقلانه تبدیل شود و از این رهگذر، عشق عمیقتر و قویتر براساس تصمیم درست پدید می آید و از حالت احساسات و تمایلات زودگذر، بیرون میرود. (تفصیل این بحث را در منبع یاد شده جستجو نمایید)[6]
ج) زمان سرخوردگی از عشق و نحوه جلوگیری از آن:
به نظر میرسد، این بخش از سؤال نیز بیشتر مربوط به عشق مجازی به مفهوم شهوانی و حیوانی است. لذا از این منظر باید پاسخ داده شود.
اگر انصاف شود از همان ابتداء باید حق را به مولانا جلالالدین بلخی داد که او عشق را از جنبههای مختلف فلسفی، عرفانی، روانشناختی بررسی کرده، درباره عشق حیوانی و شهوانی، سخنی بسیار نغزی دارد و میگوید:
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
اما در عین حال، از باب تحلیل علمی برای کسانی که دچار چنین عشقی کاذب و در واقع پندار میشوند و در فکر سرخوردگی و راههای پیشگیری از آن بر میآیند، باید گفت:
اولاً: زمان مشخصی برای پدید آمدن سرخوردگی از عشق (عشق حیوانی) نمیتوان معین کرد؛ چون افراد، فرهنگها، انگیزهها، معرفت معشوق، و صدها عوامل دیگر مطرح است و براساس هر کدام از آنها ممکن است، زمان پدید آمدن سرخوردگی متفاوت باشد. چنان که یکی از کارشناسان روانشناختی میگوید: «علل و بروز شیدایئ با توجه به نیازهای روانی، امیال و سلیقههای اشخاص، متفاوت است. از این رو در حالی که بعضیها تحت تأثیر معیار متعارف جذابیت و زیبایی به عشق و شیدائی میرسند، دیگران زیر نفوذ یک یا چند عامل منحصر به فرد قرار میگیرند، مثلاً جذابیت جسمانی، محرک بسیار قدرتمندی است و با این حال، به هیچ وجه تنها محرک موجود نیست؛ برای بعضیها، خصوصیات اخلاقی و شخصیت اجتماعی، سلوک، مهارتهای کلامی، خلق و خو، معیار عشق و علاقه است و برای جمعی دیگر، صفاتی نظیر تکیهگاه بودن و صمیمیت، اهمیت دارد و بالاخره گروهی هم به میزبانی، قدرت یا قاطعیت اشخاص عشق میورزند.)[7]
برابر این گفته، در عشقهای حیوانی، ممکن است نیافتن هر یک از عوامل عشق در معشوق، در زمان خاصی سبب سرخوردگی و دلسردی عاشق از معشوق شود؛ مثلاً هر یک از موارد یادشده را وقتی در معشوق نیافت و یا فهمید که خیالی و پنداری بوده، معشوق در واقع فاقد آن وصف مورد علاقه عاشق بوده است، ممکن است برای عاشق سرخوردگی ایجاد شود.
ثانیاً: در مورد نحوه جلوگیری از بروز و یا بوجود آمدن سرخوردگی از عشق نیز، بحثهای فراوان وجود دارد. پروفسور آرون میگوید: با اصلاح مهارتهای ارتباطی و از جمله گوش دادن توأم با علاقه و طرح نظریات منطقی و تشریک مساعی در حل گرفتاریهای موجود، میتواند از بروز سرخوردگی در عشق جلوگیری کند. و یا مثلاً دو فرد که به هم علاقه و عشق دارند، برای جلوگیری از سرخوردگی در عشق، باید مشخص کنند که چه معیارها و رفتارهایی میتواند عشق و علاقه را همچنان نگه دارد و سردی بوجود نیاورد.[8]
ن:1787س
ثالثاً: یکی از بهترین راههای جلوگیری از سرخوردگی در عشق، در نظر داشتن و مراعات کردن ملاکهای معنوی در عشق ورزیدن است؛ مثلاً انسان اگر به یک پدیده و یا به کسی محبت پیدا کند، باید عشق او بر اساس محاسن و زیباییهای معنوی و اخلاقی و انسانی شکل بگیرد و این چنین عشقی همواره پایدار خواهد بود. اما اگر عشق براساس امیال حیوانی پدید آید و یا ملاکهای مادی مدنظر باشد، چون این نوع ملاک زوالپذیر و زودگذر است، لذا به اندک چیز، ملاک عاشقی از میان میرود و موجبات سرخوردگی از عشق پدید میآید.
پی نوشت ها:
[1] . دیوان دوبیتها، تهران، نشر گنجینه، 1381 ش، ص41.
[2] . طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، نشر مؤسسه اعلمی للمطبوعات، 1393 ق، ج1، ص411.
[3] . آل عمران/31.
[4] . مائده/54.
[5] . حجرات/9، ممتضه/8.
[6] . پروفسور آرون تی بک، عشق هرگز کافی نیست، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران، نشر پیکان. 1375 ش، ص 252.
[7] . همان، ص 4 تا ص 58.
[8] . پروفسور آرون، عشق هرگز کافی نیست، نشر پیکان، ص 49.