چگونه به کسی ابراز محبّت کنیم؟

چگونه به کسی ابراز محبّت کنیم؟

چگونه به کسی ابراز محبّت کنیم؟

معنی محبّت، درجات محبّت، اسباب محبّت، راههای حصول آن، کسانی که باید مورد محبّت ما قرار بگیرند، محبّت حلال و حرام، شیوه ابراز محبّت و … مباحث مهمّی در این موضوع است که شما از شیوه ابراز محبّت سؤال فرمودید. محبّت به خدا و اولیاء خدا، محبّت به پدر و مادر، فرزند، همسر، دوست، خویشاوندان، استاد و … به طرق مختلف متناسب با خود ابراز می‌شود و از آنجا که شما مورد محبّت را ذکر نفرمودید ما کلیّاتی را در این زمینه خدمت شما تقدیم می‌کنیم.

محبّت به خداوند متعال:
1. در باطن و ظاهر مطیع خدا باشیم: قرآن کریم می‌فرماید: «بگو این پیغمبر! اگر خداوند متعال را دوست دارید از من پیروی کنید.»[1] مطیع پیامبر بودن یعنی مطیع خدا بودن. پس اگر خداوند متعال را دوست داریم باید از او اطاعت کنیم و مطیع محض او باشیم که این محبّت ما را به خدا اثبات می‌کند.
2. همه اوقات مشغول ذکر خدا باشیم: پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «کسی که چیزی را دوست بدارد از آن زیاد یاد می‌کند»[2] 3. هر چیزی را در برابر محبّت خدا حقیر شماریم: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در خطبه متقین درباره آنان که از محبّان حقیقی حضرتش می‌باشند می‌فرمایند: «خدا در جانشان بزرگ است و ما دون او در چشمانشان کوچک»[3].
4. کلام محبوب( قرآن) را، دوست بداریم: هر که شخصی را دوست دارد هر آنچه را که متعلق به محبوب است نیز دوست می‌دارد.
5. با مال و جان در راه او مجاهده کنیم: خداوند متعال در آیه 54 سوره مائده یکی از خصوصیات محبّان خود را جهاد با مال، جان، قلم و قدم مطرح نموده است. به راستی کسی که به شخصی عشق بورزد حاضر است در راه او از همه چیز خود بگذرد و آن را فدای محبوب خویش گرداند.
6. بر خلوت و مناجات با محبوب حریص باشیم: خداوند متعال به موسی بن عمران وحی کرد: «دروغ می‌گوید کسی که گمان می‌کند مرا دوست دارد و حال آنکه وقتی شب شود پهلو بر بستر غفلت نهد. آیا چنین نیست که عاشق، خلوت با معشوق خود را دوست دارد؟»[4] 7. عبادت برای او لذّت بخش و آسان باشد: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: بهترین عبادت، عبادتی است که از روی محبّت باشد.[5]

محبّت به پیامبر و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ:
1. تبعیت از آن بزرگان: ما زمانی می‌توانیم ادّعا کنیم که دوستدار شخصی هستیم که از خواسته‌های او اطاعت و از آنچه موجب دلتنگی و خشم او است اجتناب کنیم و سعی کنیم رفتار، منش، گفتار و کردار خود را در همه جوانب همسو با بزرگان گردانیم. همان‌هایی که نشانه‌های حق و زنده کننده یاد و ذکر خدا در زمین‌اند.
2. داشتن رابطه با آن سروران: پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «زیارت کردن و ملاقات نمودن (که نمونه بارزی از ارتباط و ابراز محبّت است) مودّت و دوستی را می‌رویاند.»[6]

محبّت به دیگران:
1. مصافحه و معانقه: هنگام برخورد با محبوب، به گرمی سلام کردن، دست دادن و در آغوش کشیدن او علاوه بر اینکه علاقه و محبّت را به او می‌رساند سبب تحکیم محبّت و از بین رفتن کینه‌ها و کدورت‌ها احتمالی نیز می‌شود. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «با یکدیگر مصافحه کنید که این کار کینه‌ها را از میان می‌برد»[7] 2. اظهار زبانی علاقه و محبّت: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «وقتی شخصی را دوست داری به او خبر بده، همانا این کار موجب ثبات بیشتر محبّت بین شما خواهد بود.»[8] 3. دید و بازدید یا تماس تلفنی: وقتی شما به دیدن کسی می‌روید و یا به او تلفن می‌زنید و به او می‌گویید «دلتنگ شما بودم» و الفاظی از این قبیل، اوج علاقه و محبّت خود را به او ابراز نموده و بذر محبّت خود را در دل او می‌نشانید.
4. هدیه و سوغات: هدیه سمبل محبّت است. پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «هدیه محبّت به یادگار می‌گذارد.»[9] 5. دعا کردن برای محبوب: هنگامی که دستتان را به سوی آسمان بلند می‌کنید و برای دوست خود دعا می‌کنید بدون تردید محبّت خود را به دوست خویش ثابت می‌کنید، و همان گونه که در حضورش او را عزیز داشته‌اید در غیبتش نیز عزّت او را طلبیده‌اید.
6. درگذشتن از خطای دوست و سازگاری با او: عیب جویی، گلبوته دوستی و محبّت را پژمرده می‌کند و عیب بینی، خارزار چشم و دشمنی را در دل می‌پرورد. سازگاری و مدارا کردن با دوست، این فرصت را به ما می‌دهد که با شناسایی معایب، به او کمک کنیم و از این طریق محبّت خود را به او ابراز و تحکیم کنیم.
7. دفاع کردن و هواخواهی از محبوب: کمال دوستی به این است که انسان در هر زمان و هر کجا و در حضور و غیاب از حق دوست خود دفاع کند و دوستی خود را به اثبات برساند.
8. به خاطر داشتن ایام و مناسبت‌ها و تبریک گفتن: یکی از بهترین شیوه‌های ابراز محبّت این است که روزهایی که نسبتی با محبوب ما دارد مانند روز تولّد، روز ازدواج، روزی که به شغل محبوب ما نامگذاری شده است مانند روز معلّم، روز کارگر، روز دانشجو و … را به خاطر داشته باشیم و به او تبریک بگوییم و در صورت امکان هدیه‌ای به این مناسبت به او بدهیم.
9. ستایش و تمجید: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «بهترین برادران تو کسی است که خوبی و احسان تو را به خود، به زبان آورد.»[10] البته ستایش و تمجید باید در حدّی باشد که به چاپلوسی منجر نشود.
10. جویا شدن از احوال: اگر چند روز محبوب خود را ندیدید و جویای احوال او شدید، این کمال دوستی و وفاداری شما را ثابت می‌کند.
11. همکاری و همدردی: شما هنگامی می‌توانید محبّت خود را به دیگری ابراز و اثبات کنید که در مشکلات و غم و اندوه او شریک بوده و با او همکاری و همدردی داشته باشید.
12. تذکر و هدیه عیب‌ها: دوست خوب با لطافت و ظرافت به طور غیر مستقیم عیب‌های او را تذکر می‌دهد تا آنها را برطرف سازد و به صفات و کمالات او افزوده شود.
در پایان ذکر این نکته مهم و ضروری است که حبّ و بغض ما باید بر اساس رضایت خداوند متعال باشد. کسی که می‌خواهیم محبّت او را در دل خود جای دهیم نباید محبّت او با محبّت خدا تعارضی داشته باشد، ظرف دل ما فقط جای محبّت خداست و محبّت دیگران به واسطه محبّت خداوند متعال در دل ما جای می‌گیرد. اگر پدر و مادرمان را دوست داریم چون خداوند دستور داده است، اگر برادر و دوست دینی مؤمن خود را دوست داریم چون در شرع مقدّس اسلام به آن تأکید شده است، اگر همسر و فرزند و … را دوست داریم و به آنها ابراز محبّت می‌کنیم چون سفارش مؤکّد اسلام است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. هنر عشق ورزیدن، اریک فروم، ترجمه پوری سلطانی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
2. آیین مهرورزی، محمّد رضا کاشفی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
.
پی نوشت ها:
[1] . آل عمران/31.
[2] . کاشفی، محمّد رضا، آیین مهرورزی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 91.
[3] . نهج البلاغه، خطبه 193.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، ج2، ص225، حدیث3152.
[5] . همان، ج6، ص 17، حدیث11346.
[6] . همان، ج4، ص 298، حدیث 7939.
[7] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمّد باقر کمره‌ای، انتشارات اسوه، ج4، ص543.
[8] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح ربانی، تهران، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ج5، ص435.
[9] . فروع کافی، تصحیح غفاری، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، ج5، ص144.
[10] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ج78، ص339.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید