نحوه بیان هدف آفرینش برای دانش آموزان دوره راهنمایی چگونه باید باشد؟
هدف از آفرینش یکی از سؤال های مهم دوران زندگی انسان هاست.
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مرادِ وی از این ساختنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
در واقع اساس و زیر بنای تمام حرکات مادی ومعنوی هر انسانی را اصول اعتقادی او تشکیل می دهد. اگر این اصول اعتقادی که خود مجموعه ای از همین قبیل سؤالات است، سالم و صحیح باشد، اعمال و حرکات انسان نیز صحیح و شایسته خواهد بود.[1]
در این میان نوجوانان که از روحی پاک و قلبی زلال برخورداند و مایلند با مبدأ هستی و پروردگار متعال رابطه ای روشن، قابل درک و مستمر بر قرار کنند، با طرح سؤالاتی همچون: فلسفه خلقت (آفرینش)، فلسفه زندگی، فلسفه مرگ و …. به دنبال یافتن پاسخی مطمئن برای زندگی و چرایی آن هستند.
گفتن و نوشتن درباره نوجوانان، کاری است نه چندان آسان، زیرا لازمه توفیق در این امر، بازشناسی روحیات و رویکردهای آنهاست.
علاوه بر پیچیدگی کار، یافتن زبان ارتباطی با مخاطبان نوجوان و جوان و بیان مطالب سنگین علمی، در قالب های محسوس و ساده نیز به خودی خود، موضوع دشوارتری است.[2]
آنچه که در ذیل مورد مطالعه قرار می دهید، جوابی کوتاه به هدف از آفرینش است که می توانید آن را با بیان ساده تری (در صورتیکه آنرا از سطح مخاطبان خود بالاتر می دانید) برای دانش آموزان بیان نمائید و در پایان هم چند منبع ذکر گردیده است که ممکن است در رسیدن یک پاسخ جامع و کامل، کمک کند.
لازم به ذکر است که، استفاده از روش هایی مانند برگزاری گردش های علمی و تفریحی و ارشاد به تفکر در آیات الهی و یا تشکیل جلسات تریبون آزاد برای پاسخ گویی خود دانش آموزان به چنین سؤالاتی و تکمیل آنها توسط کارشناسان مربوطه و … مربی را در جواب دادن به شبهات در سطح فهم جوانان و نوجوانان، کمک خواهد کرد.
البته در همه مراحل و همه روش ها، باید میزان رشد شناختی و ذهنی، مخاطبان و دانش آموزان، در نظر گرفته شود. تکمیل و رشد بعد ذهنی و عقلانی کودک دارای روند و سیر معینی است که در روانشناسی رشد بدان پرداخته شده است و آموزش ها و روش های مربی نمی تواند بدون تکیه به آن ها باشد.[3]
همچنین در صدد رشد و تکامل درک دینی و مذهبی کودکان و نوجوانان، تحقیقات و نظریاتی مطرح شده است که توجه به زمانبندی ها و شرایط خاص هر دوره زمانی می توان، مربی را در آموزش و پاسخ به مسائل اعتقادی و دینی، یاری رساند.[4]
بنابراین، برای بیان هدف آفرینش برای نوجوانان که تازه از مرحله هوش حسی و عملیات عینی به هوش منطقی و انتزاعی دست یافتهاند، از قضایای منطقی، روش داستان، نمایشنامه و تمثیل میتوان استفاده کرد.
در اینجا به یک قضیه منطقی اشاره میشود. پیچیدگی جهان را که امور فیزیکی و شیمیایی هستند، برای جوانان بیان کنیم و از اطلاعات تحصیلی آنان نیز در این امر استفاده کنیم. سپس آنان را به این قضیه منطقی توجه دهیم که سازنده این مخلوقات پیچیده از هوش، درایت و حکمت عالی برخوردار است. سپس یک قضیه منطقی دیگر را هم اضافه کنیم که سازنده با هوش، دانا، حکیم و علیم چیزی را بدون فلسفه، بدون حکمت و کاربرد و بیهوده نمیسازد. پس این جهان حکمتی دارد اما حکمت آن چیست در این مورد باید به بیان خود سازنده مراجعه کرد. با توجه به اینکه نوجوانان از مرحله حسی کامل رها شدهاند و به مرحله عملیات عینی یا مرحله انتزاعی رسیدهاند، میتوانند این قبیل قضایای منطقی را اگر خوب و ساده بیان شوند، درک کنند. اما برای جا افتادن بیشتر مطلب میتوان از روشهای داستان، نمایشنامه و مانند آن نیز استفاده کرد.
هدف از آفرینش چیست؟
از دو راه می توان هدف از وجود یک پدیده را شناخت.
اول: اینکه سازنده آن پدیده یا کسی که سازنده آن وی را آگاه ساخته است، هدف از پدیده ای را خود بیان کند.
دوم: اینکه ساختمان وجودی آن پدیده را مطالعه کنیم و با توجه به اجزاء و نوع طراحی و پرداخت آنها، هدف از خلق آن پدیده را بدست آوریم.
فرض کنیم برای نخستین بار دستگاه ماشین حساب ویا کامپیوتر را می بینیم و چون هدف از آن را نمی دانیم از سازنده یا فروشنده «که معمولا باید از فایده و هدف آن آگاه باشد» می پرسیم، و او ما را از هدف و فایده آن آگاه می سازد، مثلا: اگر برای نخستین بار دستگاه پنکه را ببنیم، و بدانیم که حرکت یک جسم در هوا موجب جابجایی هوا می شود، و از جابجای هوا نیز باد پدید می آید، پی می بریم که دستگاه مزبور برای خنک کردن هوا ساخته شده است.
اکنون با استفاده از این دو راه می توانیم، هدف از افرینش انسان و جهان را به دست آوریم، خداوند که خالق انسان است انسان را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده است: «و انی جاعل فی الارض خلیفه»[5] و روشن است که خلیفه و جانشین باید صفات او را دارا باشد. بدین جهت در حدیث آمده است که: امام علی ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «علیکم بمکارم الاخلاق …»[6] بر شما باد به تحصیل مکارم اخلاق. و در جای دیگر می فرماید: خواست خداوند متعال این است که بندگان دارای آداب رفیع و اخلاق شریف باشند[7] پس هدف از خلقت انسان این است که او خود را با صفات خدایی که صفات کمال و جمالاند، بیاراید و به اصطلاح خدا گونه شود.
رسیدن به این هدف راه و رسم ویژه ای لازم دارد که از طرف آفریدگار تعیین گردیده است و مجموعه این روش ها «عبادت» نامیده شده است.
بدین جهت، در قرآن کریم آمده است: «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون:[8] من جن و انس را نیآفریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)».
پس اگر ما به آفرینده جهان مراجعه کنیم، خواهیم فهمید که هدف او از آفرینش جهان چیزی جز بندگی و عبادت او نمی باشد همچنین این نتیجه را می توان، از راه مطالعه دستگاه آفرینش به دست آورد، زیرا انسان علاوه بر دستگاه فیزیکی وساختمان جسمی وغریزی که سایر حیوانات نیز دارند، دارای دستگاه عقل وتفکر است، و اگر هدف از آفرینش او منحصر به حیات مادی ونظم و ترتیب مربوط به آن بود، دیگر مجهز ساختن او به عقل و تفکر کار عبثی می نمود، چنان که سایر حیوانات بدون داشتن آن از حیات مادی بهره مندند. پس باید خلقت انسان هدفی ماوراء طبیعی داشته باشد که عبارت است از: به دست آوردن کمالات معنوی و اخلاقی که چیزی جز کمالات و صفات خدایی نیستند؛ و از راه عبادت و پرستش خدا بدست می آیند.
از طرفی عبادت خدا و اتصاف به صفات خدایی، جر از طریقی شناخت خدا و صفات خدا ممکن نیست، بدین جهت گاهی معرفت خدا به عنوان هدف آفرینش انسان به شمار میآید. چنان چه از امام حسین _ علیه السلام _ روایت شده که فرمودند: «خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر برای اینکه او را بشناسند، و پس از شناخت، او را بپرستند تا با عبادت او، از عبادت دیگران بی نیاز شوند».[9]
بدیهی است کسی که خود را به صفات کمال و جمال بیاراید، مورد رضایت خدا بوده به رستگاری و سعادت ابدی دست می یابد.
بدین جهت، در برخی از روایات از رسیدن انسان به نعیم ابدی به عنوان هدف خلقت انسان یاد شده است.[10] بنابراین اهداف یاد شده، برخی مقدمه برخی دیگر بوده و می توان آنها را به صورت زیر ترسیم کرد:
انسان← شناخت خدا← عبادت خدا← انصاف به صفات کمال و جمال← جلب رضایت خداوندی ← سعادت جاودانه.[11]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی، نشر بین الملل.
2. اصول اعقادات از چهل درس، اصغر قائمی نسب، نشر برگزیده.
3.پاسخ به پرسشهای مذهبی، آیات عظام مکارم و سبحانی، نشر مدرسه امام علی علیه سلام، مطبوعاتی هدف، چاپ دوم، 1381، ص75.
4. تفسیر نمونه و المیزان، ذیل آیه 56 سوره ذاریات.
5. فلسفه خلقت انسان، عبد الله نصیری، کانون اندیشه جوان، کتاب دانشجو.
6. توصیه ها، پرسشها و پاسخها در محضر آیات الله جوادی آملی؛ ج1، دفتر نشر معارف، چاپ ششم، 1383، تدوین: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، 62- 58. WWW.NASHREMAAREF.COM
7. آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، ناصر باهنر.
پی نوشت ها:
[1] . قائمی، اصول اعتقادات، نشر برگزیده، ص4 و5.
[2] . شرفی، محمدرضا؛ جوان و نیروی چهارم زندگی، سروش، ص 1.
[3]. ر.ک، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، چاپ اول.
[4]. ر.ک: باهنر، ناصر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول 1378.
[5] . بقره/ 30.
[6] . محمدی ری شهری، تلخیص حسینی، ترجمه شیخی، منتخب میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ دوم، ح 1964، ص 184.
[7] . مجلسی«ره»، بحار الانوار، ج5، ص316، چاپ بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم 1403هـ، ج 13.
[8] . سوره ذاریات، آیه 56، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
[9] . بحارالانوار، ج 5، ص 312.
[10] . همان، ص 313.
[11] . ره توشه راهیان نور، متون آموزشی، ویژه مقطع دبیرستان، طرح تابستانی هجرت 74، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 8- 76.