آیا موسیقی ذاتاً حرام است؟ و اگر آری پس چرا این همه در رسانه ملی پخش می شود؟ و اگر حرام نیست چرا برخی از حوزویان مضرات آن را میگویند با اینکه دیگرانی هستند که از آن به عنوان تخلیه درون و شادی آفرین و تقویت حافظه و غیره عنوان مینمایند؟
در آغاز پس از ذکر مقدمهای نظر شما را به آراء فقهی وفتاوی مراجع عظام جلب کرده و سپس به بررسی آثار موسیقی ازدیدگاه دینی و علمی میپردازیم.
1. نغمه جویبار و صدای آبشار و عبور نسیم از شاخسار و آواز قمری و بلبل، ساز موسیقی ملایم و مسرّت بخش طبیعت است. انسان نیز با ویولون و سنتور و تار و با ایجاد ارتعاشات مصنوعی آهنگی میسازد که گاه میخنداند و زمانی میگریاند، گاه در حدّ افراط نیروی نشاط را در آدمی تحریک میکند و زمانی سخت او را به دیار غم و اندوه میفرستد.
2. در اسلام انواع موسیقیهای آوایی در اذان و قرائت قرآن و مانند آن تا زمانی که به حدّ غنا نرسد تجویز شده و مورد استفاده قرار گرفته[1] و در مقابل از برخی از انواع مخدّر و لهوی آن منع گردیده است. پس موسیقی مطلقا حرام نمیباشد، بلکه موسیقی غنایی و لهوی چه آوایی و چه ابزاری حرام میباشد و در حرمت آن اختلافی[2] میان فقهای شیعه نمیباشد.
غنا:مرحوم صاحب جواهر بر حرمت آن ادعای اجماع نموده است[3]، علاوه بر آن آیات[4] و روایات[5] متعددی در این زمینه وارد شده است. هرچند در مصادیق غنا و تعریف حدود شرعی آن مباحثی مطرح است و اختلاف نظر وجود دارد، اما در عین حال در حرمت بسیاری از موارد آن شبههای وجود ندارد، همانند آنجا که موسیقی مطرب بوده و مناسب مجالس لهو و لعب باشد.
در ذیل توجّه شما را به نظریات مراجع بزرگوار جلب مینمایم:
مقام معظم رهبری پیرامون موسیقی غنایی میفرماید:
«غنا خوانندگی مطرب و لهوی ومتناسب با مجالس عیش و نوش است و موسیقی، نوازندگی با همان اوصاف است که در حکم با هم فرقی ندارند و هر دو حرام است».[6]
آیت الله فاضل لنکرانی میفرماید:
«غنا آوازی است که در آن صدا را در گلو میگردانند که به زبان عرفی چهچه میگویند و طرب انگیز هم باشد و مناسب مجالس لهو و لعب هم باشد که این حرام است و موسیقی به یک تعریف ترکیب اصوات است به نحوی که خوشآیند باشد، لذا اگر مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است».
مراجع دیگر نیز قریب به همین مضامین را فرمودند.[7]
همچنین پیرامون موسیقیهایی که در جشنوارهها و صدا و سیما پخش میشود، مقام معظم رهبری فرمودند: «اگر در نظر شنونده از قسم خوانندگی و نوازندگی مطرب و لهوی که غالباً در مجالس لهو و گناه از آن استفاده میشود نباشد، گوش دادن به آن اشکال ندارد و اگر نه جایز نیست و مجرد پخش از صدا و سیما حجت شرعی بر اباحه و حلّیت آن برای شنونده نیست».[8]
ایشان پیرامون ترویج موسیقی وتاسیس مرکز تعلیم موسیقی فرمودند:
«آموزش موسیقی و نوازندگی به نونهالان و نوجوانان موجب انحراف آنان و ترتب مفاسد است و جایز نیست. به طور کلی ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام اسلامی منافات دارد، مسئولین فرهنگی مجاز نیستند سلیقههای شخصی خود را به اسم نشر فرهنگ معارف در آموزش و پرورش نوجوانان به کار بگیرند».[9]
با توجه به مطالب ذکر شده در حرمت موسیقی غنایی و لهوی و آوازها و تصنیفهایی که مناسب با مجالس لهو و باطل باشد شکی نیست، و در سطور بعد با اثرات سوء موسیقی از نگاه علم و دین نیز مطالبی برای شما ذکر میکنیم تا بهتر با این مقوله آشنا شوید.
موسیقی و روح و روان و علم پزشکی
بزرگترین هنر موسیقی این است که ما را خواسته یا ناخواسته به سفری در دنیایی ذهنی و خیالی دعوت میکند و برایمان سایهای ساخته و آن را بالا میبرد و بعد از پایان موسیقی خود را در سرازیری احساس میکنیم وسرانجام خود را سرگردان و متحیّر و لبریز از احساساتی که به طور مصنوعی تحریک شده رها می یابیم و ما می مانیم و انبوهی از احساسات ـ شادی بخش یا غم انگیز ـ تخلیه نشده که نه می توانیم از آن دنیای خیالی دل کنده و نه با زندگی واقعی کنار آییم. با تکرار این صحنه و اعتیاد به موسیقی چیزی جز تخدیر روح و روان حاصل نمیشود.[10] همچنان که امام راحل فرمودند: «از جمله چیزهایی که مغز جوانها را تخدیر میکند موسیقی است… انسان را از جدّیت بیرون میبرد… یک جوانی که عادت کرده روزی چند ساعت را با موسیقی سروکار داشته باشد …. از مسائل جدّی به کلی غافل میشود».[11]
اگر موسیقی آن چنان که عاشقان دلباختهاش میگویند حقیقتاً روح انسان را تصفیه مینمود چرا به اعتراف پزشکان با شیوع آن انواع بیماریهای روانی و غیر آن شایع شده است؟[12]
امروز علم پزشکی اذعان میدارد ـ علی رغم اثرات مختلفی که در تبلیغ آن بیان میشود ـ موسیقی با نواهای حزنانگیز و نشاطانگیز نظم حیاتی بدن و تعادل دو قسمت از اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک را که سبب تنظیم جذب و دفع و هضم و ضربات قلب و فشار خون است بر هم میزند و سبب ضعف اعصاب میشود و از دیگر اثارآن اختلالات دماغی، هیجانات روحی، جنون، ضعف حس شنوایی و سلب اراده و چه بسا جنایت و خودکشی و تهییج شهوت باشد.[13]
درست است که موسیقی اثری شادیبخش دارد اما این پدیده بدون تردید ناشی از حسّ لذّتی است که به انسان دست میدهد. اما برای اثبات این حقیقت که لذتیابی و هدفگیری لذت در حیات معقول یک پدیده تکاملی نیست، نیازی به استدلال و عمل پرپیچ و خم ندارد[14] و اگر انسانهایی که موسیقی گوش میدهند به ظاهر احساس شادی بخش کنند چطور میتوانند از اثراتی که علم امروز آن را برشمرده و به مرور زمان دامنگیر آنها میشود خود را رهایی بخشند و آیا تمام نشاط و سلامت مردم مرهون گوش دادن به موسیقی است یا عوامل محیطی و طبیعی دیگری دارد؟
موسیقی و تعالیم دینی
بعد از بیان مطالب فوق به درستی ضوابط دینی پی میبریم. در اسلام برای ممنوعیت غنا به «لهو و لعب» استناد شده است. اسلام میخواهد انسان در این دنیا خود را در مقابل هیجانات پا در هوا نبیند و آمادگی واقعی خود را از دست ندهد. اسلام نمیخواهد لذتهای احساسی را محکوم کند؛ بلکه میگوید انسان نباید اسیر احساسات شده به گونهای که اندیشه در واقعیات او ضعیف گردد و در تعقّل او اختلال ایجاد شود.[15]
لذا در معارف اسلامی آمده است: «اوّلین کسی که مرتکب غنا شد شیطان بود»[16] و در احادیث بسیاری پیرامون مضرات دنیایی و اخروی آن ذکر شده: سبب «ظهور نفاق»و «قساوت قلب» و «گسترش بیحیایی و فساد اخلاقی» و «محرومیت از رحمت الهی» میشود.[17] و از موسیقی غنایی یاد شده که جزو گناهان کبیره میباشد و از نشانههای آخر الزمان این است که آلات لهو نواخته میگردد و یک نفر نیست که نهی از منکر نماید».[18]
با توجه به مطالب پیش گفته برای ما نیز جای سئوال است چرا برخی افراد و مجلّات و رسانههای عمومی سعی در ترویج آن دارند. در پایان نظر شما را به فرموده امام راحل پیرامون پخش مستمرّ موسیقی از صدا و سیما جلب میکنم:
«نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که 10 ساعت موسیقی بخواند… رادیو و تلویزیون را تبدیلش کنید به یک رادیو و تلویزیون آموزنده، موسیقی را حذف کنید، نترسید از اینکه به شما بگویند کهنهپرست شدهاید….
این عذر نیست که اگر موسیقی نباشد در رادیوها، میروند از جای دیگر موسیقی میگیرند، حالا اگر جای دیگر میگیرند ما باید به آنها موسیقی بدهیم، ما باید خیانت کنیم، موسیقی خیانت است به مملکت، خیانت است به جوانهای ما».[19]
خلاصه اینکه موسیقی از لحاظ شرعی به دو بخش تقسیم می گردد: موسیقی حرام و موسیقی حلال. که حدود آن در نظرات مراجع آمده است.
حال اگر موسیقی از لحاظ شرعی حرام باشد، باید بدانیم که دلایلی برای حرمت آن وجود دارد؛ خواه ما آن دلیل را بدانیم و خواه اینکه هنوز آن دلیل برای ما آشکار نشده باشد. بزرگترین دلیلی که ما را از محرمات برحذر می دارد این است که ارتکاب کار حرام انسان را از خداوند تبارک وتعالی دور می سازد و موجب بدبختی و شقاوت انسان می گردد.
ضمناً برشمردن چند اثر مثبت بر موسیقی که هنوز مثبت بودن این اثرات ثابت نیست موجب حلال شدن حرام نمی گردد. و پخش موسیقی از صدا و سیما نیز دلیل بر حلال بودن همه موسیقی های پخش شده نمی باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، از علامه جعفری، انتشارات تهذیب.
2. موسیقی از دیدگاه اسلام، محمد اسماعیل نوری، انتشارات آزادی.
پی نوشت ها:
[1] . خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، 1368، ص 224.
[2] . خویی، ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، تقریر محمد علی توحیدی، قم، انتشارات وجدانی، چاپ سوم، 1371، ج1، ص 304، و حرّ عاملی، جواد، مفتاح الکرامه، چاپ آل البیت، قم، ج 4، ص 52.
[3] . نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، بیروت، دار الاحیاء التراث عربی، چاپ هفتم، 1981، ج 22، ص 44.
[4] . حج/31 و لقمان/5 و مومنون/3.
[5] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ ششم، 1403، ج 12، ص 84 تا 92.
[6] . محمودی، محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ورامین، انتشارات صاحب الزمان، چاپ هفتم، 1380، ج 1، ص 48 و 53.
[7] . همان.
[8] . همان، ص 61 و 62.
[9] . همان، ص 61 و 62.
[10] . مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، انتشارات الزهراء، چاپ دهم، 1366، ص 44 و 45؛ شرفخانی خوئی، احمد، انسان، غنا و موسیقی، قم، انتشارات مشهور، چاپ اوّل، 1380، ص 60 ـ 65.
[11] . صحیفه نور، ج 8، ص 197 تا 201، همچنین ج 9، ص 155.
[12] . جعفری، محمد تقی، موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، قم، انتشارات تهذیب، چاپ اول، 1380، ص 102.
[13] . انسان و غنا و موسیقی، ص 81 تا 85، همچنین نوری اسماعیل، موسیقی از دیدگاه اسلام، انتشارات آزادی بیتا، ص 140.
[14] . موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، ص 82.
[15] . مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 44.
[16] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 12، ص 231.
[17] . همان، ص 231و 232 و 235، همچنین ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1362، ج 7، ص305 و 307.
[18] . موسیقی ازدیدگاه اسلام، ص 76؛ وسائل الشیعه، ج 11، ص 277.
[19] . صحیفه نور، ج 8، ص 197 ـ 201 و ج 9، ص 155 و ج 12، ص 104.