در تحصیل صفات حمیده، به نکات زیر باید توجه داشت:
1. صفات و مَلَکات فاضله اخلاقی از طریق تکرار اعمال مناسب با آنها، در درون انسان به وجود می آیند. طبیعی است تا عملی در سایه تکرار، به صورت صفت ثابت و ملکه در نیامده است، انجامش مشکل و اغلب همراه با زحمت و مشقت است و لذا چه بسا در مراحل اولیه که شخص قصد ایجاد یک فضیلت را در خود دارد، مبادرت به اعمال مناسب با آن فضیلت، به علت مخالفت نفس و عدم تمکین آن در برابر این قبیل اعمال، خالی از سختی و مشقّت نباشد. ولی به هر حال باید مدّتی با ثبات قدم و استقامت به انجام این اعمال، هر قدر هم دشوار باشد، مبادرت ورزید تا به تدریج آن صفت در درون انسان رسوخ پیدا کند و در نفس او مستقر شود. پس از این مرحله است که انجام این گونه اعمال، بر خلاف مراحل اولیه، سهل و آسان خواهد شد. بنابر این، نباید سختی موجود در مراحل اولیه، شخصی را از تحصیل فضایل مأیوس و احیاناً منصرف گرداند.
عاملی که مؤمنین واقعی را در تحصیل مکارم اخلاقی بسیار یاری می کند و طی این مسیر را برای آن ها آسان می گرداند، عشق و علاقه آن ها به هدف مقدّسی است که در انجام این اعمال دنبال می کنند و آن، تقرّب به درگاه الهی است. این عشق و علاقه شدید برای وصول به کمال سبب می شود که اراده آن ها در جهت تحصیل این فضایل تقویت شود. یعنی چون عمل آن ها با اخلاص و توجه به خدا و خواست قلبی شدید همراه است و تحصیل این فضایل را شرط لازم برای رسیدن به مقصد نهایی می دانند، لذا با تمام وجود در این مسیر قدم می نهند و به جهت برخورداری از عنایات الهی سریعتر و سهلتر به کسب این امتیازات معنوی نایل می شوند.
2. یکی از عواملی که در ایجاد و تقویت صفات حمیده بسیار مؤثر است، معاشرت با صاحبان فضایل و حشر و نشر با صالحان است. برخورد با این افراد از یک طرف سبب تقویت قوای روحی و اراده انسان در جهت تحصیل آن صفات می گردد و از طرف دیگر باعث می شود تا شخص با دقت در اعمال و رفتار و حالات آن ها الگوی زنده فضیلت را در وجودشان مشاهده کند که این امر او را در اقتباس فضایل بسیار یاری می کند.
تأثیر فوق العاده مصاحبت و معاشرت با اهل کمال و صاحبان فضیلت را هر یک از ما به سهم خود در عمل یافته ایم. چه بسا فردی مدّتها گرفتار یک صفت مذموم اخلاقی باشد و به تنهایی از عهده ترک آن بر نیاید، امّا بعد از مدّتی معاشرت و مؤانست با اشخاص وارسته، به سهولت قادر به ترک آن شود زیرا علاوه بر جهات و جنبه های فوق الذکر، قدرت معنوی شخص وارسته نیز در این امر شایان توجه است. در جمع اهل ایمان و صاحبان مکارم اخلاقی، به علت وجود همین قدرت معنوی و نور باطن ایشان، انجام اعمال نیک و پرهیز از زشتی ها بسیار سهل و آسان است. از این جا می توان به نقش تربیتی معاشرت و مصاحبت در زندگی انسان پی برد و راز تأکید اسلام به معاشرت با صالحان و دوری از بد کاران را دریافت. در روایات آمده است که:
مَثَل هم نشین نیک مَثَل عطّار است، اگر ترا عطر ندهد بوی خوش او گیری، و مَثَل هم نشین بد مَثَل آهنگر بود، اگر آتش او ترا نسوزاند بوی ناخوش او در تو گیرد.[1]
و نیز با اهل خیر باش تا از ایشان باشی، و از اهل شرّ دور باش تا از ایشان جدا شوی.[2]
در خبر است که از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ سؤال شد که بهترین همنشینان کیست؟ آن حضرت فرمودند:
آنکس که دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد، و گفتارش بر دانشتان بیفزاید، و رفتارش شما را به یاد آخرت بیندازد.[3]
آنچه توجّه به آن در این جا اهمیت دارد این است که اگر معاشرت و مصاحبت با افراد وارسته به ایجاد محبّت و علاقه بین طرفین بیانجامد، همین علاقه، راه را برای کسب فضایل و مکارم اخلاقی و ترک رذایل بسیاری هموار می گرداند. وقتی در دل شخصی نسبت به شخص دیگر محبّتی ایجاد می شود، این محبّت در حکم دری است که به روی دل او باز شده است و شخص به شدّت از آثار روحی و معنوی او (اعم از این که در جهت کمال باشد یا نقص) متأثّر می گردد. از این روی در تعالیم دینی مؤمنین از این که محبّت افراد ناشایست را به دل گیرند و با آنان دوستی و برادری کنند، سخت منع شده اند. و بر عکس توصیه های مؤکّدی هست که باب دل خود به روی محبّت و دوستی اهل صلاح بگشایند و قلباً از آن ها جدا نشوند.[4]
پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
هرگاه خداوند بخواهد خیر کثیری به بنده ای عطا فرماید، به او دوست شایسته و نیکو می بخشد.
علاوه بر معاشرت با اهل کمال، مطالعه در زندگی آنها نیز بسیار مفید است. کتابهایی که در شرح حال مردان بزرگ نوشته شده بهترین الگوی اخلاقی برای جویندگان کمال است.
3.برای ایجاد و تقویت یک صفت اخلاقی مثبت از قبیل بخشش، عفو، خیرخواهی، ایثار و امثال آن نباید تنها اراده خود را معطوف به آن صفت مشخص کرد، بلکه باید به تقویت و پرورش سایر کمالات اخلاقی نیز مبادرت ورزید، عواطف را که سرچشمه بسیاری از صفات حمیده اخلاقی و در نقطه مقابل صفات منشعب از خودخواهی است، در درون خود به طور کلّی پرورش داد.
4. عامل مهم دیگر در تقویت کمالات اخلاقی عبارت است از ازدیاد علم و آگاهی و بصیرت و معرفت که در مجموع امکان تفکر آزاد و واقع بینی را به انسان می دهد، به طوری که در سایه همین قدرت درک و واقع بینی، فرد قادر به تشخیص حق از باطل می شود و به سرعت وظایف و تکالیف خود را در جهت حق شناسایی و عمل می کند. تحصیل علم و آگاهی وقتی همراه با تزکیه و مبارزه با خودخواهی باشد، عامل مهمّی در جهت تحصیل کمالات است، زیرا اراده انسان را از قدرت حاصل از درک حقایق و معانی، بارور می کند و شخص می تواند زمام نفس را به دست گیرد.
5. راههای کسب فضایل:
برای کسب فضایل توجّه به چند نکته ی اساسی لازم است، که عبارت اند از:
1. طلب و خواستن: انسان باید تصمیم بگیرد که خوب شود و خود را به فضایل نفسانی آراسته و از رذایل اخلاقی دور سازد. این خواسته را باید به عنوان پیش درآمد و آغاز راه، در خود تقویت نماید.
2. باور: انسان باید توجّه داشته باشد که خداوند متعال توان و قدرت مقابله و ستیز با رذایل را در وجود او قرار داده است و او می تواند در برابر تهدید ها و وسوسه های شیطانی مقاومت نماید؛ لذا اظهار عجز و ناتوانی، اثر روانی زیانباری را در انسان پدید می آورد و او را در برابر دشمنانش خوار و زبون می نماید.
3. ریاضت و مجاهده، در تربیت نفس، ریاضت و جهاد با هواهای نفسانی ضرورت دارد؛[5] همان گونه که ریاضت و ورزش، برای سالم سازی بدن امری ضروری و بدیهی است.
4. تدریج: همان طور که در تربیت جسم باید از کم شروع کرد و با تمرین و تکرار در آن به رشد مطلوب جسمانی رسید، در تربیت روح نیز باید به تدریج مراحل و مدارج را تحصیل نمود و فضایل نفسانی را در خود به وجود آورد و از رذایل اخلاقی پاک کرد.
5. استمرار: ریاضت و مجاهده با رذایل نفسانی، باید تا ریشه کن کردن آن ادامه یابد و آن قدر ادامه یابد که به صورت ملکه ی راسخه در آید.
6. آسیب زدایی: قبل از ورود هر آفت و رذیله ای در فضای جان آدمی، باید از آن جلوگیری شود و چنان چه به شکلی وارد فضای جان شد، قبل از آن که به صورت غده ی سرطانی در آید، آن را به هر شکل ممکن از فضای جان بیرون کرد، تا توان حرکت به سمت جلب فضیلت های اخلاقی، سست و کند نگردد.[6]
چند مطلب ضروری
برای فضیلت یابی و رذیلت زدایی، توجّه به چند مطلب ضروری است.
1. تکرار عمل صالح: که باعث می شود اخلاق پسندیده در روان آدمی نفوذ کند و به صورت ملکه در آید؛ زیرا تکرار صورت علمی خاصی را در انسان پدید می آورد و در صفحه ی دل و جان آدمی نقش می بندد. تکرار در ترک رذیلت نیز سبب می شود که قبح و زشتی آن کاملاً نمایان شود و انزجار و تنفّر به آن همیشه باقی بماند.
2. انگیزه و نیت: جلب فضایل اخلاقی باید بر اساس رضای الهی باشد، نه سود مادی و منافع دنیوی.
3. تصحیح و تقویت باورها: یکی از راه های مهم جلب فضایل اخلاقی، اصلاح اعتقادات و باورهاست. انسان با تقویت توحید افعالی و خدا محوری و خدا شهودی و خدا باوری در دوری از رذایل مانند کبر و ریا، دیگر در نزدش جایگاهی نخواهد داشت و این نوع رذایل با چنین باور و نگاهی به آسانی ریشه کن خواهد شد.[7]
4ـ راه علمی و عملی: دانشمندان اخلاق برای دست یابی به هر فضیلتی، دو راه عملی و علمی را پیشنهاد می کنند که نسبت به هم جنبه ی تکمیلی دارند. در راه علمی باید نسبت به آثار فضیلت در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز آثار روحی و روانی در ترقی و تکامل، شناخت پیدا نمود. انسان با این معرفت و شناخت هم به نیاز و خواسته ی واقعی خود دست می یابد و هم به ضرورت وجود این فضیلت در خود پی می برد. پس از چنین شناختی است که، انسان می تواند تصمیم جدّی بگیرد که آن فضیلت را بعد از زمینه سازی در خود به وجود آورد.
زمینه سازی راه عملی
برای زمینه سازی راه عملی آراسته شدن به فضیلت های اخلاقی و پیرایش از رذایل نفسانی، چهار مرحله را یاد آور می شوند که عبارت اند از: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه.
مشارطه: (که به آن معاهده نیز گفته می شود)، یعنی انسان با خود عهد و پیمان می بندد که در ادای وظایف و مسئولیت ها و تکالیفی که بر عهده اش گذاشته شده کوتاهی نکند و به دستورهای پروردگار متعال پای بند باشد. او متعهد می شود که در کارهای خیر و نیک، کوشا بوده، از امور ناپسند پرهیز نماید و چه مناسب و به جاست که هر روز صبح با خود تجدید عهد و پیمان کند که از عمر و سرمایه ی وجودی خویش بهره جوید و آن را بیهوده از دست ندهد. پس از این مرحله، باید با مراقبت خویش، بر عهدی که بسته پای بند شود؛ زیرا اهل ایمان و باور عهد شکن نخواهد بود؛ خدای متعال فرمود:
«وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ؛[8] مؤمنان نسبت به امانت ها و عهد و پیمانشان پای بندند».
مراقبه: در این مرحله، هیچ گاه نباید خدای متعال را فراموش کند. همواره باید بکوشد که به کار خود رنگ و صبغه ی الهی دهد. علی ـ علیه السلام ـ درباره ی مراقبت می فرماید:
خوشا به حال آن که همیشه خدا را در نظر دارد و از گناه خویش بیمناک است.[9]
و در جای دیگر نیز فرموده است:
سزاوار است که انسان بر خویش اشراف داشته، همیشه مراقب قلب خود و نگه دار زبان خویش باشد.[10]
هم چنین در وصف مؤمن عاقل می فرماید:
کسی که امروز به فکر فردایش باشد و همیشه چند قدم جلوتر را ببیند عاقل است.[11]
محاسبه: در مرحله ی سوم، به محاسبه نفس بپردازد. محاسبه با توجّه به مراعات هفت اصل تحقق می پذیرد: 1. تقدیر و اندازه گیری 2. مسئولیت پذیری 3. بقای عمل 4. ثبت و ضبط اعمال 5. حسابرسی و بازخواست 6. مجازات و بازتاب اعمال 7. تدبر و جبران.[12]
در احادیث به محاسبه توجّه زیادی شده است؛ چنان که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
پیش از آن که به حساب شما رسیدگی نمایند، حسابگر خویش باشید؛ و پیش از آن که اعمال شما را سنجش نمایند اعمال خود را بسنجید و خویشتن را برای روز قیامت آماده سازید.[13]
برای آن که انسان، خود و خدا را فراموش نکند و با خود بیگانه نشود و غرور بی جا در او به وجود نیاید، محاسبه لازم است، پیش از آن که فرصت ها را از دست بدهد.
معاتبه: بعد از مراحل سه گانه ای که گفته شد، سالک باید به مرحله ی چهارم توجّه داشته باشد و آن معاتبه و انتقاد از خویش است. در این مرحله آدمی باید خود را مورد عتاب و خطاب و سرزنش قرار دهد. او در این مرحله خود را محاکمه و از کرده های خویش توبه و استغفار می کند و برای جبران کوتاهی هایش اقدام عملی می نماید.[14]
[1] . محقق طوسی، اخلاق محتشمی، ص 355 و 356.
[2] . قارِن اَهلَ الخَیرِ تکُن مِنهُم، وَ فارِق اَهلَ الشَّرِ تَبِن عَنهُم. اخلاق محتشمی، ص 365 و 366.
[3] . من ذَکَّرَکُم بِاللهِ رؤیتُهُ، وَ زادَکُم فی عِلمکُم مَنطِقُهُ وَ ذَکَّرکُم بالآخِرَهِ عَمَلُهُ. استاد مطهری، جاذبه و دافعه علی ـ علیه السلام ـ ، ص 69.
[4] . مراجعه کنید به «جاذبه و دافعه علی ـ علیه السلام ـ » بخش «بهترین وسیله تهذیب نفس» از استاد مطهری.
[5] . برای اطلاع بیشتر ر.ک مهدوی کنی، اخلاق عملی، بحث «ریاضت و مجاهدت با نفس».
[6] . برای اطلاع بیشتر ر.ک: مهدوی کنی، اخلاق عملی، ص 29ـ 44.
[7] . ر. ک: فریده مصطفوی و دیگران، روش خود سازی، با مقدمه محمد باقر شریعتی سبزواری، ص 15ـ 21.
[8] . سوره مؤمنون، آیه ی 8.
[9] . طوبی لِمَن راقَبَ ربَّه و خافَ ذَنبَه؛ شرح غرر، ج4، ص 238، ش 5938.
[10] . ینبغی ان یکون الرَّجُل مُهَیمِنا علی نفسه، مُراقِبا قَلبَه، حافظاً لسانه. فهرست غرر، ص 393، ش 1947.
[11] . رَاقَبَ فِی یومِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ، نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ی 83.
[12] . ر.ک: مهدوی کنی، اخلاق عملی، ج اول، ص 353 ـ 373؛ و مرحوم سید بن طاووس، محاسبه النفس.
[13] . حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و زنوا قبل ان توزنوا و تجهّزوا للعرض الاکبر، محاسبه النفس، ص 13.
[14] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: فریده مصطفوی، فاطمه جعفری و صدیقه معصومی، روش خود سازی، ص 65 ـ 297؛ و مهدوی کنی، نقطه های آغاز در اختلال عمل، ص 343ـ 373.
احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی – با تلخیص از کتاب اخلاق اسلامی، ص 146 – 149