چه ارتباطی بین کارهای خلاف با گرفتاری افراد وجود دارد؟
مقدمه: بین ارتکاب خطا و کارهای خلاف با مصایب و گرفتاری های یک جوان، رابطه مستقیم وجود دارد. بسیاری از بیماریها، گرفتاری ها و مشکلات زندگی آثار و پیامدهای وضعی گناه و کارهای خلاف انسان است. امام صادق ـ علیهالسّلام ـ در این باره میفرماید: «هیچ آسیبی به فردی وارد نشود، و دردسر و مرضی پیش نیاید مگر به سبب گناه» و به همین جهت خداوند در قرآن میفرماید: «آنچه مصیبت و گرفتاری به شما میرسد، برای آن است که خود بدست آوردهاید.»[1]
از امام باقر ـ علیهالسّلام ـ روایت شده که: «هیچ مصیبت و گرفتاری به فرد وارد نمیشود، مگر به سبب گناه.»[2]؛ بنابراین مصیبت و گرفتاری که برای یک جوان خلافکار پیش میآید، آثار و ضعی همان کار خلاف و گناه او است؛ و رابطه میان مصیبت و گرفتاری انسان با کارهای خلافی که انجام داده است، رابطه مستقیم و خطی میباشد، هر اندازه انسان بیشتر مرتکب گناه شود بیشتر به مشکلات و گرفتاری های دنیوی و اخروی گرفتار خواهد شد. امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسّلام ـ فرمود: «در صورتی که مرتکب کار خلاف و کردارهای زشت میشوی، از پیامد ناگهانی آن ایمن مباش».[3] خداوند در قرآن فرموده است: «کسی که از یاد خدا غافل شود زندگی سخت و سراسر گرفتاری خواهد داشت»[4]
چو بد کردی مباش ایمن زآفات
که واجب شد طبیعت را مکافات
غفلت زمینه کارهای خلاف
علاوه بر اینکه غفلت از یاد خدا خود گناه و نوعی کار خلاف محسوب میشود زمینه انجام هر کار خلاف و گناه دیگری نیز همین غفلت از یاد خدا است. اگر انسان به یاد خدا باشد و خداوند را ناظر بر اعمال و رفتار خویش بداند، هیچگاه مرتکب گناه و کار خلاف نمیشود، در صورتی کار خلاف انجام می دهد که خدا را فراموش کرده باشد و نتیجه آن همان گرفتاری و مشکلاتی است که برایش میآید. مشکلات و گرفتاری که در اثر ارتکاب خطا و کارهای خلاف برای یک جوان پیش میآید، انواع مختلفی دارد. در روایات حتی به مصادیق آن گرفتاری ها نیز اشاره شده است. با دقت در آیات قرآن و کلمات ارزشمند معصومین ـ علیهم السّلام ـ میدانیم که گرفتاری ها و مشکلات یک جوان خلافکار نتیجه همان کارهای خلاف او است که در دنیا برایش پیش آمده، گرفتاری ها و عذاب های اخروی نیز به دنبال دارد که در عالم آخرت با آن مواجه خواهد شد.
انواع گرفتاریهایی که در پی ارتکاب خطا و کارهای خلاف برای یک جوان پیش میآید:
1. قطع روزی
یکی از پیامدهای ارتکاب خطا و کار خلاف، محروم شدن از رزق و روزی است، چه بسا جوانانی خلافکار که شب و روز دنبال کار و شغلی هستند؛ اما شغل مناسب گیرشان نمیآید، ممکن است این بیکاری نتیجه همان گناهان وی باشد. امام صادق ـعلیهالسّلامـ فرمودند: «بنده را از روزی محروم میسازد.»[5] حتی در اثر گناه و ارتکاب کارهای خلاف، نعمتی که بر انسان مقرر شده است، قطع میگردد.[6] بنابراین بیکاری مشکلات فقر و تنگدستی و… برای جوان خلافکار نتیجه همان گناهان او است.
2. از دست دادن رفاه و امنیت اجتماعی
امنیت و رفاه اجتماعی یکی از نیازهای اساسی انسان است. افراد جامعه اگر هر کدام به وظایف فردی و اجتماعی خویش عمل نمایند و به اصول و ضوابط اجتماعی پایبند باشند، نتیجه آن صلح، صفا، امنیت و رفاه اجتماعی است. خداوند سعادت و خوشبختی را برای جوانان چنین جامعه قانونمدار فراهم میسازد؛ اما بر عکس، اگر افراد جامعه به خصوص جوانان، اصول و ضوابط اخلاقی و قانونی را زیر پا بگذارند و مرتکب کارهای خلاف شوند چه اینکه کار خلاف در جهت نافرمانی خدا باشد یا در جهت نافرمانی از اصول قانونی نظام حاکم، در هر دو صورت نتیحه و پیامد آن مشکلات و گرفتاری است که بر افراد عارض میشود و جوانان چنین جامعهای روی امنیت و رفاه را نخواهد دید و خداوند حاکمان ستمکار را بر آنها مسلط خواهد نمود. امام صادق ـ علیهالسّلام ـ فرمودند: «کسی که خدا را بشناسد و باز نافرمانی کند و مرتکب خلاف شود، بر او کسی را مسلط میسازم که مرا نشناسد.»[7]
3. مبتلا شدن به بیماریها
گرفتاری ها و مشکلات، پیش بینی شده نیستند، گاه شناخته شده و گاه نیز ناشناختهاند. امروزه بسیاری از بیماریها مطرح است، که در گذشته شناخته شده نبود، قطعاً یکی از علل اصلی پیدا شدن بیمارهای جدید مانند ایدز و… در میان جوانان، بیبند و باری و زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی از سوی جوانان است. بیشتر مشکلات و بیماریهای بدون علاج یا به تعبیر دیگر فراوانی مبتلایان به بیماریهای نو آمد، در کشورهای غربی و اروپایی است که اصول اخلاقی رعایت نمیشود و اغلب جوان ها اهل کارهای خلاف هستند. امام رضا ـ علیهالسّلام ـ میفرمایند: «بلاهای نو نتیجه گناهان نو هستند هر گاه بندگان، گناهان تازهای را که سابقه نداشته مرتکب شوند، خداوند بر آنها بلاهای تازهای را که سابقه نداشته، ایجاد میکند.»؛ البته اگر انسان ندانسته گناهی را مرتکب شود، گرچه ممکن است پیامدهای وضعی گناه بروی مترتب شود، اما از نظر حکم تکلیفی مشکل پیش نمیآید به شرط آنکه به محض اطلاع از حرمت آن عمل، دیگر مرتکب نشود؛ حتی دیگر گناهان را نیز با توبه نمودن میتوان محو کرد.[8]
قرآن کریم به مسائل پیش گفته اشاره ای ظریف دارد. در آیه 96 سوره اعراف می فرماید: « وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» و چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیز کار می شدند همانا ما درهای آسمان و زمین را بر روی آنها می گشودیم و لیکن چون (آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر کردار زشت رساندیم.
پی نوشت ها:
[1] . نصر اصفهانی؛ محمد، اخلاق دینی در اندیشه شیعی شرح و تحلیل اخلاق اصول کافی، نهانوندی، 1378، ص334.
[2] . کلینی، محمد ابن یعقوب، اصول کافی، مکتبه الاسلامیه، ج 3، ص 398.
[3] . همان، ص403.
[4] . طه/20.
[5] . کلینی، محمد ابن یعقوب، اصول کافی، مکتبه الاسلامیه، ج 3، ص 400.
[6] . همان، ج 3، ص 403.
[7] . همان، ج 3، ص 406.
[8] . برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به ترجمه و تفسیر روایات مربوط به استغفار در اصول کافی، مکتبه الاسلامیه. ج 3، ص 185 ـ 182.