چرا بعضی از افراد با اینکه نماز میخوانند، توجّهی به مردم ندارند و خیانت میکنند مگر گفته نمیشود که نماز انسان را از کارهای بد دور میسازد؟
خداوند در قرآن آیه 45 سوره عنکبوت میفرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ» یعنی نماز را به پادار که راستی نماز از فحشاء و منکرات جلوگیری میکند و ذکر خدا بزرگتر از هر چیزی است. این اثر نماز به قدری اهمیّت دارد که در بعضی از روایات اسلامی به عنوان معیار سنجش نماز مقبول و غیر مقبول از آن یاد شده است: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: یعنی هر کسی دوست دارد که بداند آیا نمازش قبول شده یا نه، پس بنگرد به نمازش که آیا از فحشاء و منکر بازش میدارد؟ به اندازهای که از کارهای زشت باز داشته قبول شده است.[1] و از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و السلّم ـ نقل شده که فرمود: هر کس نمازش او را از منکرات باز ندارد، هیچ بهرهای از نماز جز دوری از خدا نبرده است.[2]
بنابراین طبیعت نماز دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است چون نماز توجّه خاصی است از بنده به سوی خداوند متعال، ولی این اثر تنها به مقدار اقتضاء است نه علّت تام، به طوری که نمازگزار دیگر نتواند گناه کند بلکه اگر مانع و یا مزاحمی در بین نباشد اثر خود را میبخشد، و نمازگزار را از فحشاء باز میدارد، ولی اگر مانعی یا مزاحمی جلو اثر آن را گرفت، دیگر اثر نمیکند، و در نتیجه نمازگزار کاری را که انتظارش را از او ندارند انجام میدهد، بنابراین هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، انسان را از گناه باز میدارد، ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچگونه اثری در او نبخشد هر چند نمازش صوری باشد،البتّه این نماز تأثیرش کم است، اینگونه افراد اگر همان نماز را نمیخواندند از این هم آلودهتر بودند. به تعبیر دیگر، نهی از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط دارای بعضی از این درجات است.
بعضی از افرادی که فقط نام مسلمان دارند و در عین حال نماز نمیخوانند به خاطر نخواندن نماز، روزه را هم میخورند، حج هم نمیروند، زکات هم نمیدهند و بالاخره سایر واجبات را هم ترک میکنند و هیچ فرقی بین پاک و نجس و حلال و حرام نمیگذارند و خلاصه در راه زندگی هرچه پیش آید خوش آید.
آن وقت اگر حال چنین شخصی را با حال کسی مقایسه کنی که نماز میخواند، و در نمازش به حداقل آن یعنی مقداری که تکلیف از گردنش ساقط شود، اکتفاء میکند، خواهی دید که او از بسیاری کارها که بینماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال او را با حال کسی مقایسه کنی که در نمازش اهتمام بیشتری دارد، خواهی دید که دومی از گناهان بیشتری پروا دارد، به همین صورت هرچه نماز کاملتر باشد، خودداری از گناهان بیشتر خواهد بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ترجمه تفسیر المیزان، ج 16، ص 209ـ213.
2. تفسیر نمونه، ج 16، ص 284ـ 287.
3. تفسیر مجمع البیان، ج 8ـ7، ص 447.
پی نوشت ها:
[1] . مجمعالبیان، چاپ دوم، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ج 8، ذیل همین آیه، ص 447.
[2] . همان.