انقلاب اسلامى در شرق
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
یَخرُجُ ناسٌ مِن المَشرِقِ فَیُوطّئونَ للمَهدِیِّ سُلْطانَهُ .
مردمى از مشرق قیام مى کنند و زمینه حاکمیت مهدى را فراهم مى آورند.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
الجَنّهُ بالمَشرِقِ .
بهشت، در مشرقْ زمین است.
امام على علیه السلام :
الأمْرُ لَهُم حتّى یَقْتُلوا قَتیلَهُم، و یتَنافَسوا بَینَهُم، فإذا کانَ ذلکَ بَعثَ اللّه ُ علَیهِم أقْواما مِن المَشرِقِ فقَتَلوهُم بَدَدا ، و أحْصَوهُم عَدَدا. و اللّه ِ، لا یَمْلِکونَ سَنَهً إلاّ مَلَکْنا سَنتَینِ ، و لا یَمْلِکونَ سَنتَینِ إلاّ مَلَکْنا أربَعا .
زمام کار در دست آنان است، تا آن گاه که قتیل شان را بکشند و با یکدیگر به رقابت برخیزند. و چون چنین شد خداوند متعال مردمانى از مشرق را مى فرستد که یکایک آنها را مى کشند و کسى را باقى نمى گذارند . به خدا سوگند اگر آنان یک سال حکومت کنند، ما دو سال حکومت مى کنیم و اگر دو سال فرمان رانند، ما چهار سال فرمانروایى مى کنیم.
الملاحم و الفتن ـ به نقل از ابو سالم ـ : با على بن ابى طالب علیه السلام در کوفه بودیم. روزى از روزها که در خدمت آن حضرت بودیم فرمود:
الملاحم و الفتن عن أبی سالمٍ :کُنّا مَع علیِّ بنِ أبی طالبٍ علیه السلام بالکوفَه، فقالَ یوما مِن الأیّامِ و نحنُ عندَهُ : إنّی سِبطٌ من الأسْباطِ اُقاتِلُ على حقٍّ لِیَقومَ و لَن یقومَ ، و الأمرُ لَهُم ، فإذا کَثُروا فَتَنافَسوا فقَتَلوا قَتیلَهُم بَعثَ اللّه ُ علَیهِم أقْواما مِن أهلِ المَشرِقِ، فقَتَلَهُم بـدَدا ، و أحْصاهُم عَدَدا . و اللّه ِ، لا یَمْلِکونَ سَنهً إلاّ مَلَکْنا سَنَتَینِ .
من سبطى از اسباطم ، براى برپا داشتن حق مى جنگم، اما حق، هرگز بر پا داشته نمى شود و زمام کار همچنان در دست آنان (بنى امیّه) است. لکن چون شمارشان فزونى گرفت و با یکدیگر به رقابت برخاستند و قتیل شان را کشتند، خداوند مردمانى از مشرقْ زمین بر سر آنان مى فرستد که یکایک آنان را مى کشند و کسى را باقى نمى گذارند . به خدا سوگند که اگر آنان یک سال حکومت کنند ما دو سال حکومت مى کنیم.
دستور پیوستن به انقلاب کنندگان
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
إنّا أهلُ بَیتٍ اخْتارَ اللّه ُ لنا الآخِرَهَ على الدُّنیا، و إنَّ أهلَ بَیتی سیَلْقَونَ مِن بَعدی بَلاءً و تَشْریدا و تَطْریدا ، حتّى یأتیَ قَومٌ مِن قِبَلِ المَشرِقِ مَعَهُم رایاتٌ سُودٌ فیَسْألونَ الحقَّ فلا یُعْطَوْنَهُ ، فیُقاتِلونَ فیُنْصَرونَ ، فیُعطَونَ ما سَألوا فلا یَقْبَلونَهُ ، حتّى یَدفَعُوها إلى رجُلٍ مِن أهلِ بَیتی ، یُواطئُ اسمُهُ اسمِی ··· فیَملِکُ الأرضَ فَیَمْلَأُها قِسْطا و عَدلاً کما مَلؤوها جَورا و ظُلْما ، فمَن أدْرکَ ذلکَ مِنکُم أو مِن أعْقابِکُم فَلْیَأتِهِم و لَو حَبْوا على الثَّلْجِ ، فإنَّها رایاتُ هُدىً .
ما خاندانى هستیم که خداوند آخرت را به جاى دنیا برایمان برگزید. پس از من، خاندانم با سختى و آوارگى و تبعید رو به رو خواهند شد، تا آن که از مشرقْ زمین مردمى قیام مى کنند با پرچمهاى سیاه، که حق را مى طلبند اما به آنان داده نمى شود، و از این رو دست به جنگ مى زنند و پیروز مى شوند و آنچه خواسته اند به آنها داده مى شود، لیکن آن را نمى پذیرند، تا به مردى از خاندان من بسپارندش؛ مردى که همنام من است ··· او فرمانرواى جهان مى شود و دنیا را پر از عدل و داد مى کند همچنان که آن را پر از ظلم و بیداد کرده بودند. هر یک از شما، یا بازماندگان شما که این مردمان را درک مى کند به آنان بپیوندد، اگر چه با چهار دست و پا رفتن روى برف باشد ؛ زیرا آن پرچمها، پرچمهاى هدایت است.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ همچنین ـ فرمود:
··· حتّى یأتیَ قَومٌ مِن هاهُنا من نحوِ المَشرِقِ ، أصْحابُ رایاتٍ سُودٍ، یَسألونَ الحقَّ فلا یُعْطَونَهُ ـ مَرَّتَینِ أو ثَلاثا ـ فیُقاتِلونَ فیُنْصَرونَ ، فیُعْطَونَ ما سَألوا فلا یَقْبَلونَها ، حتّى یَدْفَعوها إلى رجُلٍ مِن أهلِ بَیتی ، فیَمْلأَها عَدلاً کما مَلَؤُوها ظُلْما، فمَن أدْرَکَ ذلکَ مِنکُم فلْیَأتِهِم و لَو حَبْوا على الثَّلْجِ ؛ فإنَّهُ المَهدیُّ .
تا آن که مردمى از این جا، از طرف مشرقْ زمین، مى آیند که پرچمهاى سیاه دارند ـ دو یا سه بار ـ حق را مى طلبند اما از دادن حق به آنان خوددارى مى کنند. در نتیجه دست به پیکار مى زنند و پیروز مى شوند. در این هنگام حق را به آنان مى دهند ، اما ایشان نمى پذیرند، تا آن را به مردى از خاندان من بسپارند. او دنیا را پر از عدل مى کند همچنان که از ستم آکنده بود. هر کس از شما این مردمان را درک کند، باید که به آنان بپیوندد، حتى اگر براى این کار ناچار باشد روى برف بخزد؛ که او مهدى است.
االملاحم و الفتن ـ به نقل از عبد اللّه ـ : در خدمت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نشسته بودیم که چند جوان قرشى از آن جا گذشتند. رنگ پیامبر دگرگون شد. عرض کردیم: اى پیامبر خدا ! ما در چهره شما حالت ناراحت کننده اى مى بینیم! فرمود:
الملاحم و الفتن عن عبدِ اللّه ِ :بینَما نحنُ جُلوسٌ عندَ رسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله إذْ مَرَّ فِتْیَهٌ مِن قُرَیشٍ فَتَغیّرَ لَونُهُ، فقُلنا : یا رسولَ اللّه ِ ، إنّا لا نَزالُ نَرى فی وَجهِکَ شَیئا نَکْرَهُهُ! قالَ: إنّا أهلُ بَیتٍ اخْتارَ اللّه ُ لَنا الآخِرَهَ على الدُّنیا، و إنّ أهلَ بَیتی هؤلاءِ سَیُصیبُهُم بَعدی بَلاءٌ و تَطْریدٌ و تَشْریدٌ ، حتّى یَخرُجَ قَومٌ مِن هاهُنا ـ و أوْمَأَ بیَدِهِ نحوَ المَشرِقِ ـ مَعَهُم رایاتٌ سُودٌ ، یَسْألونَ الحقَّ فلا یُعطَونَهُ ، و یَسْألونَ فلا یُعْطَون فیُقاتِلونَ و یَصْبِرونَ، فیُعْطَونَ ما سَألوا فلا یَقْبَلونَهُ، حتّى یَدْفَعوها إلى رجُلٍ مِن أهلِ بَیتی یَمْلَأُها قِسْطا و عَدْلاً کما مُلِئَتْ ظُلْما و جَورا ، فمَنْ أدْرَکَهُم فلْیَأتِهِم و لَو حَبْوا على الثَّلْجِ .
ما خاندانى هستیم که خداوند آخرت را به جاى دنیا برایمان برگزید. پس از من، خانواده ام گرفتار بلا و آوارگى و تبعید خواهند شد تا آن که مردمى از این جا ـ با دستش به مشرق اشاره کرد ـ با پرچمهاى سیاه قیام کنند که حق را طلب مى کنند اما به آنان نمى دهند. دوباره حق را مى طلبند اما باز به آنان نمى دهند. پس دست به جنگ و مقاومت مى زنند تا آن که خواسته آنان را مى دهند اما ایشان نمى پذیرند تا آن را به مردى از خاندان من دهند که دنیا را پر از عدل و داد مى کند همچنان که آکنده از انحراف و بى عدالتى شده بود. هر کس این مردم را درک کند، حتى اگر شده با خزیدن بر روى برف، به آنان بپیوندد.
امام باقر علیه السلام :
کأنّی بقومٍ قد خَرَجوا بالمَشرِقِ یَطْلُبونَ الحَقَّ فلا یُعْطَونَهُ ، ثُمّ یَطْلُبونَهُ فلا یُعْطَونَهُ ، فإذا رَأَوا ذلکَ وَضَعوا سُیوفَهُم على عَواتِقِهِم ، فیُعْطَونَ ما سَألوهُ فلا یَقْبَلونَهُ ، حتّى یَقوموا، و لا یَدْفَعونَها إلاّ إلى صاحِبِکُم . قَتْلاهُم شُهَداءُ ، أمَا إنّی لَو أدْرَکْتُ ذلکَ لاسْتَبْقَیتُ نَفْسی لصاحِبِ هذا الأمرِ .
گویا مردمانى را مى بینم که در خاورْ زمین قیام کرده اند و حق را مى طلبند، اما آن را به آنان نمى دهند. دوباره مى طلبند باز به آنان داده نمى شود . چون چنین مى بینند، شمشیرهاى خود را برمى فرازند. در این هنگام خواسته شان داده مى شود اما آنها نمى پذیرند تا آن که بر مى خیزند و آن را تنها به مولاى شما مى دهند، کشتگان آنان شهیدند. بدانید که اگر من آن زمان را درک کنم جان خود را براى صاحب این امر حفظ خواهم کرد.
نقش ایرانیان در انقلاب
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ درباره ایرانیان ـ فرمود:
ضَرَبْتموهُمْ على تَنْزیلِهِ ، و لا تَنْقَضی الدُّنیا حتّى یَضْرِبوکُم على تأویلِهِ
شما بر سر تنزیل قرآن با آنان جنگیدید و دنیا به آخر نمى رسد تا آن که آنان بر سر تأویل قرآن با شما بجنگند.
شرح نهج البلاغه :
جاءَ الأشعَثُ إلیهِ و هوَ على المِنبَرِ، فجَعلَ یتخَطّى رِقابَ النّاسِ حتّى قَرُبَ منه ، ثمّ قالَ: یا أمیرَ المؤمنینَ، غَلبتَنا هذهِ الحَمراءُ على قُربِکَ ـ یعنى العَجَمُ ـ فرکَضَ المنبَر برِجلِه، حتّى قالَ صَعْصَعهُ بنُ صُوحان: مَالَنا و لِلأشعَثِ! لیقُولَنَّ أمیرُ المؤمنینَ علیه السلام الیومَ فی العَربِ قولاً لا یزال یُذکر؛ فقال علیه السلام : مَن یَعذرْنی من هؤلاءِ الضَیاطِرَهِ! یتمرَّغُ أحدُهم على فراشِه تمرُّغَ الحِمارِ، و یَهجُر قَوما للذکر ، أ فتأمُرونَنی أن أطرُدَهم ، ما کنتُ لِأطردَهم فأکونَ منَ الجاهلین! أما و الّذی فَلَقَ الحبّهَ، و برأ النَّسَمه، لیضرُبنَّکُم على الدین عَودا کما ضَربتُموهم علیه بَدءا .
امیر المؤمنین علیه السلام بر بالاى منبر بود که اشعث بن قیس مردم را کنار زد و نزدیک منبر آمد و عرض کرد: اى امیر مؤمنان! این سرخ رویان ـ یعنى ایرانیان ـ اطراف تو را گرفته اند. على علیه السلام خشمناک پاى بر منبر کوبید. صعصعه بن صوحان گفت: اشعث چه کرد! امیر المؤمنین امروز درباره عرب مطلبى را خواهد گفت که هرگز فراموش نمى شود.پس على علیه السلام فرمود: من به این مردمان لَندَهور چه بگویم؟ همچون درازگوش بر بسترهاى خود مى غلتند آنگاه به من فرمان مى دهند مردمانى را که همواره به ذکر خدا مى شتابند از خود برانم . نه، هرگز این کار را نمى کنم که این کار جاهلان است.
سوگند به خدایى که دانه را شکافت و آدم را ساخت همان گونه که شما براى مسلمان کردن عجمها با آنان جنگیدید آنان براى بازگرداندن شما به دین با شما خواهند جنگید.
امام على علیه السلام :
کأنّی بالعجمِ فَساطِیطُهُم فی مسجدِ الکوفهِ، یُعلِّمونَ النّاسَ القرآنَ کما اُنزِلَ .
گویى عجمها (ایرانیان) را مى بینم که در مسجد کوفه چادر زده اند و قرآن را همان گونه که نازل شده است به مردم مى آموزند.
امام صادق علیه السلام :
کیفَ أنتُم لَو ضَربَ أصحابُ القائمِ علیه السلام الفَساطِیطَ فی مسجدِ کوفانَ، ثُمّ یَخرُجُ إلَیهِمِ المِثالُ المُسْتَأنَفُ ، أمرٌ جدیدٌ ، على العَربِ شدیدٌ .
چگونه اید شما آن گاه که یاران قائم علیه السلام در مسجد کوفه چادر مى زنند و براى آنان امر بى سابقه و جدیدى آورده مى شود که بر عربها گران مى آید.
زمان انقلاب
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
لَتأمُرُنَّ بالمعـروفِ و لَتنْهُنَّ عنِ المُنکَرِ أوْ لَیَبْعثَنَّ اللّه ُ علَیکُم العَجمَ ، فلیَضْرِبُنَّ رِقابَکُم وَ لَیأکُلُنَّ فَیئَکُم و لَیکُونُنَّ اُسْدا لا یَفِرّونَ .
حتما امر به معروف و نهى از منکر کنید، و گرنه خداوند عجم را بر سر شما خواهد فرستاد که گردن شما را مى زنند و غنایم شما را مى خورند، آنان شیرانى خواهند بود که نمى گریزند.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
یُوشِکُ أنْ تُملأ أیدیکُم مِن العَجمِ ثُمّ یَجْعَلَهُم اللّه ُ اُسْدا لا یَفِرّونَ ، فیَقْتُلونَ مُقاتِلَتَکُم و یَأکُلونَ فَیْئکُم .
زودا که عجم [به دین شما گروند و ]شهر و دیارتان از عجم پر شود؛ آن گاه خداوند آنان را چونان شیرانى قرار مى دهد که نمى گریزند، بلکه جنگجویان شما را مى کشند و غنایمتان را مى خورند.
امام على علیه السلام :
و لَقد عَهِدَ إلیَّ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله و قالَ لی : یا علیُّ ، لَتُقاتِلَنَّ الفِئهَ الباغِیهَ ، و الفِئهَ النّاکِثهَ ، و الفِئهَ المارِقهَ . أمَا و اللّه ِ یا معشرَ العربِ لَتمْلَأنَّ أیْدیکُم مِن الأعاجِمِ ··· حتّى إذا امْتَلأَت أیْدیکُم منهُم عَطَفوا علَیکُم عَطْفَ الضَّراغِمِ الّتی لا تُبقی و لا تَذَرُ ، فَضَربوا أعْناقَکُم ، و أکَلوا ما أفاءَ اللّه ُ علَیکُم ، و وَرِثوکُم أرضَکُم و عِقارَکُم ، و لکِنْ لَن یکونَ ذلکَ مِنهُم إلاّ عند تَغْیِیرٍ من دِینِکُم و فَسادٍ مِن أنفُسِکُم .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به من سفارش کرد و فرمود: اى على! تو در برابر یاغیان [شام ]و یاران پیمان شکن [جمل] و دسته از دین خارج شده خواهى جنگید. هان اى جماعت عرب! به خدا قسم شهر و دیارتان از عجم پر خواهد شد··· و چون چنین شود، همانند شیر ژیان، که به هیچ چیز رحم نمى کند، علیه شما به پا خواهند خاست و گردن هایتان را خواهند زد و غنایمى را که خداوند نصیب شما کرده، از آن خود خواهند کرد و وارث زمین و املاک شما خواهند شد. اما این، تنها زمانى پیش خواهد آمد که دین شما دیگرگون شود و خودتان به فساد و تباهى درافتید.
انقلاب از شهر قم
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
یکونُ قَومٌ مِن آخِرِ اُمّتی ، یُعْطَونَ الأجْرَ مِثلَ ما یُعطى أوَّلُهْم ، یُقاتِلونَ أهلَ الفِتْنَهِ ، یُنْکِرونَ المُنْکَرَ .
از میان آخر امّت من مردمى برخواهند خاست که پاداش و اجرشان مانند اجر و پاداش اولین افراد امّت خواهد بود. با فتنه گران مى جنگند و با منکر و زشتى مى ستیزند.
امام صادق علیه السلام :
إنَّ اللّه َ احْتَجَّ بالکوفهِ على سائرِ البلادِ ، و بالمؤمنینَ مِن أهلِها على غَیرِهِم مِن أهلِ البلادِ ، و احْتَجَّ ببَلدَهِ قُمّ على سائرِ البلادِ ، و بأهْلِها على جمیعِ أهْلِ المَشرِقِ و المَغرِبِ مِن الجِنِّ و الإِنْسِ ، و لَم یَدَعِ اللّه ُ قُمّ و أهلَهُ مُستَضْعَفا بَلْ وَفَّقهُم و أیّدهم···و سَیأتی زَمانٌ تکونُ بَلْدهُ قُمّ و أهلُها حُجّهً على الخلائقِ ، و ذلکَ فی زمانِ غَیْبَهِ قائمِنا علیه السلام إلى ظُهورِهِ ، و لو لا ذلکَ لَسَاخَتِ الأرضُ بأهلِها . و إنَّ الملائکهَ لَتَدْفَعُ البَلایا عَن قُمّ و أهلِهِ ، و ما قَصدَهُ جَبّارٌ بسُوءٍ إلاّ قَصمَهُ قاصِمُ الجَبّارِینَ .
خداوند کوفه را براى دیگر جاها و مؤمنان آن را براى مؤمنان دیگر سرزمینها حجّت قرار داد و شهر قم را براى سایر شهرها و مردم آن را براى همه اهالى شرق و غرب عالم، از جن و انس، حجّت قرار داد. خداوند ، شهر قم و مردم آن را مستضعف و ناتوان رها نکرد ، بلکه آنان را توفیق داد و تأیید نمود···روزگارى خواهد آمد که شهر قم و مردمان آن بر دیگر مردمان حجّت باشند. آن روزگار از زمان غیبت قائم علیه السلام ماست تا هنگام ظهورش. اگر چنین نبود زمین اهل خود را در کامش فرو مى برد . فرشتگان بلایا را از قم و مردم قم دور مى کنند. هیچ ستمگرى آهنگ بدى به آنان نمى کند مگر آن که در هم شکننده ستمگران او را در هم مى شکند.
امام صادق علیه السلام :
سَتَخْلو کُوفهُ مِن المؤمنینَ ، و یَأرِزُ عنها العِلمُ کما تَأرز الحَیّهُ فی جُحْرِها ، ثُمّ یَظهَرُ العلمُ ببلدهٍ یُقالُ لها قُمّ ، و تَصیرُ مَعْدِنا للعِلمِ و الفَضلِ، حتّى لا یَبقى فی الأرضِ مُسْتَضعَفٌ فی الدِّینِ حتّى المُخَدَّراتُ فی الحِجالِ ، و ذلکَ عند قُرْبِ ظُهورِ قائمِنا ، فیَجْعَلُ اللّه ُ قُمّ و أهلَهُ قائمِینَ مَقامَ الحُجّهِ، و لو لا ذلکَ لَساخَتِ الأرضُ بأهْلِها، و لَم یَبْقَ فی الأرضِ حُجّهٌ ، فَیَفیضُ العِلمُ مِنهُ إلى سائرِ البلادِ فی المَشرِقِ و المَغرِبِ ، فَیتِمُّ حُجّهُ اللّه ِ على الخلقِ ، حتّى لا یَبْقى أحدٌ على الأرضِ لم یَبْلُغْ إلیهِ الدِّینُ و العِلمُ ، ثُمّ یَظْهرُ القائمُ علیه السلام .
بزودى کوفه از مؤمنان تهى خواهد گشت و علم از آن رخت برخواهد بست همانند مارى که در سوراخش پنهان مى شود. آن گاه علم در شهرى آشکار خواهد شد به نام قم. این شهر معدن علم و فضل مى شود، تا آن جا که بر روى کُره زمین کسى نمى ماند که در دین ضعیف و ناتوان باشد حتى زنان پرده نشین؛ و این [واقعه ]نزدیک ظهور قائم ماست. خداوند قم و مردم آن را جانشین مقام حجّت مى کند. اگر چنین نبود هر آینه زمین اهل خود را فرو مى بلعید و در روى زمین حجّتى باقى نمى ماند. علم از این شهر به شهرهاى دیگر در شرق و غرب عالم سرازیر مى شود و بدین سان حجّت خدا بر بندگانش تمام مى شود؛ چندان که در کُره خاک کسى نمى ماند که دین و دانش به او نرسیده باشد . سپس قائم علیه السلام ظهور مى کند.
امام صادق علیه السلام ـ در تفسیر آیه «بندگان خویش را که جنگاورانى دلاورند بر سرتان مى فرستیم. آنها حتى درون خانه ها را هم مى کاوند»(اسراء،5) ـ فرمود :
قَومٌ یَبْعَثُهُم اللّه ُ قَبلَ خُروجِ القائمِ علیه السلام ، فلا یَدَعونَ وِتْرا لآلِ محمّدٍ إلاّ قَتَلوهُ .
اینان مردمى هستند که خداوند پیش از ظهور قائم مى فرستد و آنان هر کس را که به خاندان محمّد صلى الله علیه و آله ستم کرده باشد مى کُشند.
بحار الأنوار ـ به نقل از عفّان بصرى ـ : امام صادق علیه السلام به من فرمود :
قالَ لی [الإمامُ الصادقُ علیه السلام ] : أ تدری لِمَ سُمّیَ قُمّ؟قلتُ : اللّه ُ و رسولُهُ و أنتَ أعلَمُ ، قالَ : إنّما سُمّیَ قُمّ لأنَّ أهلَهُ یَجتَمِعونَ معَ قائمِ آلِ محمّدٍ صلواتُ اللّه ِ علَیهِ ، و یَقومونَ مَعهُ و یَسْتَقیمونَ علَیهِ و یَنْصُرونَهُ
آیا مى دانى چرا گفته اند قم؟ عرض کردم: خدا و پیامبرش و شما بهتر مى دانید. فرمود: از آن رو قم را قم نامیده اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات اللّه علیه فراهم مى آیند و همراه او قیام مى کنند و در راه او پایدارى مى ورزند و یارى اش مى رسانند.
بحار الأنوار ـ به نقل از یکى از شیعیان ـ :
کنتُ عند أبی عبدِ اللّه ِ علیه السلام جالِسا إذْ قَرأَ هذهِ الآیهَ: «فَإذا جاءَ وعدُ اُولاهما بعَثْنا علیکم عِبادا لنا اُولی بأسٍ شدیدٍ فجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ و کانَ وَعْدا مفعولاً» حدیث فقُلنا : جُعِلْنا فِداکَ ، مَن هؤلاءِ ؟ فقالَ ، ثلاثَ مَرّاتٍ : هُمْ و اللّه ِ أهلُ قُمّ .
در حضور ابو عبد اللّه (امام صادق علیه السلام ) نشسته بودم که این آیه را تلاوت کرد: «چون از آن دو [وعده]، وعده نخستین در رسد بندگان خویش را که جنگاورانى دلاورند بر سرتان فرستیم. آنها حتى درون خانه ها را هم مى کاوند و این و عده اى انجام شدنى است». عرض کردیم: فدایت شویم، اینان کیانند؟ سه بار فرمود : به خدا قسم آنان مردمان قم هستند.
امام کاظم علیه السلام :
رجُلٌ مِن أهلِ قُمّ یدعو النّاسَ إلى الحقِّ ، یَجْتَمِعُ مَعهُ قَومٌ کَزُبرِ الحدیدِ ، لا تُزِلُّهُمُ الرِّیاحُ العَواصِفُ ، و لا یَمَلّونَ مِن الحَربِ ، و لا یَجْبُنونَ ، و على اللّه ِ یَتَوکّلونَ ، و العاقِبَهُ للمُتّقِینَ
مردى از قم مردم را به حق فرا مى خواند و بر گرد او مردمانى فراهم مى آیند که چونان پاره هاى آهن استوارند، طوفان ها آنها را به لرزه نمى اندازد و از جنگ خسته نمى شوند و بزدلى نشان نمى دهند، به خدا توکّل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است.
منبع: میزان الحکمه، جلد دوم.