نویسنده : فرشته آل علی
آیا شما هم جزو همان دسته زن و شوهرهایی هستید که به دنبال عشق در زندگی مشترک میگردید اما در این راه موفق نشدهاید؟ شاید شما زیاد میخواهید و زود میخواهید؟! متخصصان خانواده راههایی را برایتان روشن میکنند تا انتظار شما از عشق، صحیح و دستیافتنی باشد.
متاسفانه گاهی همسران، به خصوص در اوایل زندگی مشترک، انتظارات زیادی از هم دارند و میخواهند تمام آنها را هم خیلی زود به دست بیاورند. به طور مثال، اگر همسرشان چند بار در روز با آنها تلفنی صحبت نکرده و یا ابراز علاقه نکند، نگران میشوند. در اغلب این موارد انتظارات همسران از هم غیرواقعی است. بررسیها نشان میدهد که تمایلات عاشقانه به خودی خود بد نیست اما اگر شدت این تمایلات بسیار بالا و سریعالوصول باشند، یک طرف قضیه را خسته کرده و کمکم از همسرش دور سازد. متخصصان معتقدند رعایت چند نکته در اوایل زندگی مشترک مهم است: نباید مسایل جنسی محور رابطه همسران باشد. اجازه دهید رابطه به تدریج طی چند ماه عمیقتر شود. به آنچه در زندگی مشترک اهدا میکنید، فکر کنید نه اینکه چه از آن به دست میآورید. متوجه باشید که احساسات سطحی و بدون تفکر تداوم ندارد و این عشق واقعی است که میماند. برای داشتن رابطه محکم، از مشکلات فرار نکنید بلکه آنها را با هم حل و فصل کنید.
عجله نکنید
خانمها به طور معمول بیشتر به عشقهای عمیق و پرتلالو فکر میکنند. در اوایل ازدواج که همسران صمیمیت بیشتری به هم داشته و دیگر فاصلهای میان خود حس نمیکنند، این تفکر برای خانم پیش میآید که او عاشق من است در حالی که برای مرد ممکن است این روابط بسیار نزدیک بیشتر جالب به نظر برسد تا عاشقانه! به این ترتیب، یک طرف با قوانین ارتباطی وارد عمل میشود در حالی که دیگری اصلا در این فکر نیست. بهتر است برای اینکه مشکلاتی پیش نیاید، زن و شوهر همه چیز را به آرامی و آهستگی پیش ببرند و حداقل در چند ماه اول انتظارات زیادی از هم نداشته باشند.
ارتباط از نوع آهسته
همانطوری که انتظارات و توقع زیاده از حد، رابطه را از بین میبرد، خلاف آن هم صحیح است. وقتی دو طرف خودشان را سزاوار ارایه و دریافت محبت ندانند و برای این کار هیچ زحمتی نکشیده و عادی و بیتفاوت برخورد کنند، هرچه قدر هم که علاقه قلبی آنها نسبت به هم زیاد باشد، این حالت زیاد طول نکشیده و خیلی زود طرفین نسبت به یکدیگر دلسرد میشوند. در رابطهای عمیق، بعد از گذشت 10 ماه، احساس زن و شوهر نسبت به ماه اول، 10 برابر شده است. زمانی این اتفاق میافتد که همسران بیشتر به فکر آن باشند که چطور پایههای این رابطه را محکمتر کرده و با تلاش موثر، آنچه میتوانند برای استحکام زندگی مشترک ارایه دهند نه اینکه فقط به انتظارات و توقعاتشان فکر کرده و طلبکار باشند!اگر به ازدواجهای سنتی قدیم نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که در آن زمان طرفین بیشتر درباره آنچه قرار است در زندگی مشترک به هم ارایه دهند، صحبت میکردند، اما حرفهای آدمهای امروزی در زمان ازدواج برعکس شده است: «من دوست دارم این طور باشد، دلم میخواهد تو آن کار را برایم بکنی، تو باید همانطوری باشی که من تو را دوست داشته باشم و… در این میان از آنچه خودشان قرار است ارایه دهند، خبری نیست!»
دوستداشتن هنر است
متخصصان معتقدند پایههای تجربه عشق در همان ابتدا در مغز ما ریخته میشود و به همین دلیل عشق و به خصوص اولین جرقههای آن همیشه در ذهن آدمها میماند. اما اگر زن و شوهر انتظار دارند این حس همچنان مانند روز اول در سراسر زندگی مشترک بروز کند، انتظار نادرستی دارند و همین مساله باعث ایجاد فاصله میان آنها میشود. دوست داشتن و عاشقشدن یک هنر است. علاقه واقعی به تدریج بهطور عمیق به وجود میآید و صرفا یک حس هیجانی نیست که با تغییر مواد شیمیایی مغز، بالا و پایین شود! در اصل باید قلبتان برای همسرتان بتپد و آنچه را دوست داشته باشید که او دوست دارد.
وقتی عشق رنگ میبازد
مشکلات ارتباطی زن و شوهر درست وقتی بروز میکند که این عواطف عاشقانه شدید به تدریج کمرنگ میشود. در اینجاست که متخصصان میگویند اگر زن و شوهر با همدیگر همکاری کرده و با کار و تلاش زندگی را ساخته و مشکلاتشان را حل کنند، حس دوست داشتن، عشق عمیق و شادی به وجود میآید که خوشبختانه طولانیمدت بوده و دوام دارد.