تهیه وتنظیم: مریم افضلی
«آنچه مردان باید بدانند»
یکی از مشکلات پرجنجال و داغ همسران این است که دائماً میان خانوادهی کودکی (پدر، مادر، برادر و خواهر) و همسر خود گیج و متحیرند و نمیدانند به کدام سمت حرکت کنند. این مسأله در رابطه با آقایان بیشتر به چشم میخورد. از یک سو پدر و مادری دارند که تمام عمر خود را به پای او گذاشته و انتظاراتی دارند که کم هم نیست ازسوی دیگر همسری که دوستش دارند و مایلند آیندهی مشترکی بسازند. این از آن دسته معضلاتی است که بسیار تابع فرهنگ است. وابسته به خانوده بودن و خانوادهی منسجمی داشتن از بسیاری جهات فوائدی دارد که نمیتوان نادیده گرفت و ازسویی مشکلات خاص خود را بوجود میآورد. متأسفانه تجربه ثابت کرده است زوجهای جوانی که مستقل زندگی میکنند یا در شهر دیگری بسر میبرند از زندگی خود بسیار راضیترند و خیلی سریعتر عنان زندگی خود را بدست میگیرند تا آنهایی که با پدر و مادر خود زندگی میکنند و دائماً میان خواستههای طرفین در حرکتند. یا اینکه جدا از آنها هستند، اما به سرعت تأثیر میپذیرند. آنچه با فرهنگ ما همخوانی دارد احترام به بزرگترها و استفاده از تجربیات و راهنماییهای آنهاست. اما حرفشنوی کورکورانه و سپردن زندگی خصوصی به دست دیگران چیزی نیست که پسندیده باشد. نقش آقایان درمیان دعواهای خانوادگی (مادرشوهر عروس، خواهرشوهر عروس، جاریها و…) بسیار مهم است. برای رعایت حرمتها و دوری از کشمکش رعایت موارد زیر ضروری به نظر میرسد:
1. هیچگاه جانبداری نکنید. مادر خواهر شما عمری را درکنار شما گذراندهاند و شاید تاب این را نداشته باشند که شما را در کنار فردی ببینند که کاملاً جدید است. آنها ناخودآگاه احساس میکنند حق آبوگل دارند. شما را دوست دارند و خود را نزدیکتر حس میکنند و همسر شما نیز نمیخواهد شوهرش را با کسی قسمت کند و برای آینده، آرزوهای بسیاری دارد. او میخواهد زندگی جدیدی بدون دلبستگیهای افراطی بسازد.
پس با احساسات هیچیک بازی نکرده و حسادت آنها را تحریک نکنید و سعی کنید از زاویهی دید آنها ببینید تا بهتر درک کنید.
2. وظایف فرزندی خود را با وظایف همسری و پدری مخلوط نکنید.
3. اجازه ندهید هیچیک از اعضای خانواده نزد شما و پشت سرهم بدگویی کنند که این خود باب کینهها و دخالتها را باز میکند.
4. از تجربیات بزرگترها استفاده کنید، اما پس از مشورت با همسر خود.
5. مرز خانهی خود را مشخص کنید و اجازهی ورود بدون اجازه را به هیچکس ندهید، حتی نزدیکترین فرد. خانه، متعلق به شما و همسر و فرزندانتان است. شاید بامثالی روشنتر شوید.
درنظر بگیرید دوهمسایه در کنارهم زندگی میکنند که هیچ دیواری بین آنها نیست. به صورت ناخودآگاه و غیرارادی ممکن است در حیاط یکدیگر وارد شوند زیرا هیچکدام نمیدانند چه قسمت از فضا متعلّق به آنهاست، اما اگر یک دیوار این مرز را مشخص کند، هیچگاه دعوایی صورت نمیپذیرد و هرکدام به حق خود قانع میشوند.
6. با مجوز بزرگتر بودن اجازه ندهید هیچکس به همسرتان توهین کند. او شما را به عنوان یک تکیهگاه و همسر نگاه میکند.
7. مجبور نیستید همهی مسافرتها یا میهمانیها را با پدر و مادر و همسرتان بروید. به خاطر داشته باشید که لازم است با همسر خود کاملاً مشترک و به صورت دوتایی هم، مسافرتهایی داشته باشید با بهتر بگوییم گاهی بد نیست با رضایت همسر و فرزندانتان با خانوادهی کودکی خود نیز مسافرتهای دستهجمعی و خانوادگی داشته باشید، اما بازهم تأکید میکنم گاهی.
8. جلوی همسر خود با پدر و مادرتان پچپچ نکنید یا چیزی را مخفی نگه ندارید. این مسأله او را حساس و ناراحت میکند.
9. سعی کنید خانه یی جداگانه برای زندگی مشترک خود پیدا کنید حتی اگر کوچک باشد.
10. لازم نیست هرچیزی که در زندگی خصوصیتان اتفاق میافتد مانند عادت بچگی برای پدر و مادرتان تعریف کنید.
حتماً موارد دیگری نیز میتوان به این ده مورد اضافه کرد. آنها را برای خود یادداشت کنید.
منبع:مجله 7 روز زندگی شماره 78