بعد از آن که شیطان از سجده کردن بر آدم سرپیچی کرد و از بهشت بیرون شد. گفت : پروردگارا! حالا که مرا بیرون و از رحمت خود دور می کنی ، عبادات من چه می شود، هزاران سال عبادتت کرده ام که فقط چهار هزار سال آن را به دو رکعت نماز گذراندم ! علاوه بر آن خودت فرمودی ، عمل عمل کنندگان را ضایع نمی کنم ! آیا سزاوار است که با یک اشتباه ، مزد عمل چندین هزار ساله من به کلی از بین برود؟ خطاب رسید که مزد هیچ کس در پیش من ضایع نمی شود؛ ولی کسی که قابلیت نداشته باشد پاداش کارش را در آخرت دهم در دنیا هر چه بخواهد، می دهم . شیطان عرض کرد: من هم مزد عمل خود را در دنیا از تو طلب می کنم . چون به واسطه آدم جهنمی شدم حاجات خود را درباره آدم و فرزندان او قرار می دهم ! خطاب شد: حاجات خود را بگو تا به تو ببخشم ! شیطان در جواب گفت : اول آن که ، اجازه دهی تا روز قیامت زنده باشم . خدا در جوابش فرمود: اگر می خواهی از صدمه مرگ و جان کندن نجات یابی یا شربت ناگوار آن را نچشی ، اراده من بر این است که هر کس به دنیا آید مزه مرگ را بچشد و اگر کسی مرگ سراغش نیاید در آخرت هم که مردن نیست . آن روز همه زنده می شوند، مؤمنان در ناز و نعمت بهشت و مشرکان در عذاب و نقمت جهنم خواهند بود. چون نجات از مرگ برای کسی نیست ؛ تو را مهلت می دهم تا روزی که معلوم است . – شاید مراد روز ظهور امام عصر – عجل الله تعالی فرجه الشریف – باشد که به دست لشکر آن حضرت کشته می شود و شاید هم روز آخر دنیا باشد. دوم این که ، خدایا! از تو می طلبم که در مقابل هر یک از فرزندان آدم ، دو فرزند به من عطا کنی ! از این رو، در اخبار وارد شده : برابر هر یک نفر از اولاد آدم که متولد می شود، دو شیطان بر او مسلط است و او را اغوا می کنند. سوم ، گفت : خدایا! از تو می خواهم که مرا در بدن اولاد آدم مانند خون جریان دهی که از هر جای بدن او بخواهم ، بتوانم او را به معصیت بکشانم . چهارم . از تو می خواهم که فرزندان آدم ما را نبینند، ولی ما آنها را ببینیم ! پنجم ، از تو می خواهم این قدرت را به من بدهی که به هر صورت بخواهم بتوانم در آیم . بنابر این (در هر جا و هر شکلی که می خواهد در می آید تا شاید مردم را فریب دهد). همان طور که در روز سقیفه بنی ساعده ، مجلس شورای مکه که علیه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تشکیل شده بود، خود را به صورت پیرمردی نجدی در آورده و کار را برای آنان آسان کرد (که در داستان شیطان و مجلس شورای مکه بیان شده است). و در اول خلافت ابوبکر به شکل پیرمردی زاهد در آمد، اول به ابوبکر بیعت کرد تا مردم تشویق شدند و ده ها داستان دیگر که در مباحث کتاب آورده شده است . ششم . پروردگار! از تو می خواهم تا روح در بدن اولاد آدم است بر آن مسلط باشم ! هفتم ، عرض کرد: خدایا! از تو می خواهم مرا مخصوصا در سینه آدم و اولاد او مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم . چنان چه در قرآن می فرماید: الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس ؛
شیطانی که وسوسه و اندیشه بد در دل مردم می افکند، وسوسه او، هم در دل جن باشد و هم در دل انسان . خداوند هم در پایان هر یک از خواسته های او فرمود، راضی شدم . وقتی شیطان این حاجات را از خداوند گرفت ، عرض کرد: فبعزتک لاغوینهم اجمعین ای خدا! به عزت و بزرگواری خودت ، همه آنها را گمراه و از راه راست منحرف می کنم . سپس شیطان گفت : من آنها را از پیش رو (آنها که آخرت را در پیش دارند در نظرشان کوچک و ساده جلوه می دهم السلام) و از پشت سر (آنها را که به جمع آوری اموال و ثروت مشغول هستند به بخل و نپرداختن حقوق واجب دستور می دهم السلام) و از طرف راست (امور معنوی را به وسیله شبهه و شک و تردید ضایع می سازم)، و از طرف چپ (لذت مادی و شهوات را در نظر آنها جلوه می دهم .) و سراغشان می روم و تو اکثر آنها را شکر گزار نخواهی یافت.
شیطان در کمین گاه/نعمت الله صالحی حاجی آبادی