مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های آموزنده"

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود دو نفر که یکی پدر و دیگری پسر او بود به عنوان مهمانی به خانه علی (علیه السلام) آمدند. حضرت از جای خویش برای آنها حرکت کرد. ایشان را در بالای مجلس نشانید و خود در مقابل آنها نشست. آنگاه دستور ...

ادامه مطلب
بی نیازی ابوذر از درهم و دینار

بی نیازی ابوذر از درهم و دینار

حضرت باقر (علیه السلام) فرمود عثمان دویست دینار به وسیله دو غلام خود برای اباذر فرستاد. گفت بگوئید عثمان تو را سلام رسانده می گوید این دویست دینار را صرف در احتیاجات خود کن. وقتی آن دو غلام به عرض اباذر رسانیدند. پرسید آیا به هر یک از مسلمین همین مقدار داده. جواب دادند نه. ...

ادامه مطلب
تاج داران واقعی

تاج داران واقعی

خلیل بن احمد عروضی از دوستان خانواده عصمت (علیهم السلام) است. کسی است که علم عروض و فن شعر را اختراع کرده هم او اول کسی است که تدوین لغت و واژه های عرب را نموده. مردی بسیار پارسا و بلند همت بود. با تنگدستی زندگی می کرد. نصر بن ثمیل می گفت کان الخلیل ...

ادامه مطلب
حکایت های درس آموز(2)

حکایت های درس آموز(2)

نادیدن عبادت بشر بن منصور یک روز نماز دراز می کرد و یکی به تعجب در عبادت وی می نگریست؛ چون سلام باز داد، گفت: یا جوانمرد! تعجب مکن، که ابلیس مدت های دراز عبادت می کرد و خاتمت وی دانی که چه بود!(1) قناعت نکردن به دنیا یکی به عامر بن عبد قیس بگذشت، ...

ادامه مطلب
حکایت های درس آموز (1)

حکایت های درس آموز (1)

لباس قناعت نقل است که یک بار به عید سه روز مانده بود؛ شبلی جوالی به سر افکند و پاره یی نان در دهان نهاد و پاره یی کنب (1) بر میان بست و می گشت و می گفت: هرکه را جامه نایافته بود (2) به عید، این کند!(3) سرّ زن خویش پوشیدن یکی را ...

ادامه مطلب
عیسی (علیه السلام) و مرد حریص

عیسی (علیه السلام) و مرد حریص

حضرت عیسی (علیه السلام) به همراهی مردی سیاحت می کرد. پس از مدتی راه رفتن گرسنه شدند به دهکده ای رسیدند. عیسی به آن مرد گفت برو نانی تهیه کن و خود مشغول نماز شد. آن مرد رفته سه گرده نان تهیه کرد و بازگشت. مقداری صبر کرد تا نماز عیسی پایان پذیرد. کمی به ...

ادامه مطلب
جوابی به یک پیک مستمندان

جوابی به یک پیک مستمندان

انس بن مالک گفت مستمندان مردی را به عنوان پیک خدمت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادند. وقتی که شرفیاب شد عرض کرد من از طرف بینوایان پیامی دارم. حضرت فرمود مرحبا به تو و دسته ای که از طرف آنها نمایندگی داری. ایشان طایفه ای هستند که من آنها را ...

ادامه مطلب
کدامیک از ایندو بهتر است؟

کدامیک از ایندو بهتر است؟

شیخ جلیل محمدبن یعقوب کلینی از نوفلی نقل کرده که علی بن الحسین (علیه السلام) فرمود. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیابان به شتربانی گذشتند. مقداری شیر از او تقاضا کردند. در پاسخ گفت آنچه در سینه شتران است اختصاص به صبحانه اهل قبیله دارد و آنچه در ظرف دوشیده ...

ادامه مطلب
ابراهیم ادهم و توبه او

ابراهیم ادهم و توبه او

در سبب توبه ابراهیم سخنان مختلفی گفته شده بعضی می گویند. روزی از پنجره قصر خود تماشا می کرد. مرد فقیری را دید که در سایه قصر او نشسته، کهنه انبانی با خود دارد. یک نان از انبان بیرون آورد و خود و بر روی آن آبی نیز آشامید پس از آن راحت خوابید. ابراهیم ...

ادامه مطلب
حریص هوش صحیحی ندارد

حریص هوش صحیحی ندارد

گویند مردی گنجشکی را صید کرد پرسید از من چه می خواهی. جواب داد تو را می کشم و می خورم. گفت از گوشت من چه حاصل می شود ولی تو را سه سخن می آموزم که در زندگی به کارت آید. اولی را موقعی که در دست تو هستم می گویم. دومی را آن ...

ادامه مطلب
جدیت حریص چه فائده می دهد؟

جدیت حریص چه فائده می دهد؟

هنگامی که عبدالله بن عامر والی عراق گردید دو نفر که سابقه رفاقت با او داشتند یکی از انصار و دیگری ثقفی برای استفاده از مقام و موقعیت او بسویش حرکت کردند. در بین راه مرد انصاری از مسافرت منصرف شد و به محل خود بازگشت. گفت کسی که عبدالله بن عامر را والی عراق ...

ادامه مطلب