جابر بن یزید جعفى به نقل از حضرت باقرالعلوم صلوات اللّه علیه حکایت نماید: روزى حضرت امیرالمؤ منین امام علىّ علیه السلام ، بر منبر مسجد کوفه مشغول سخنرانى و موعظه مردم بود؛ و جمعیّت بسیارى نیز در آن مجلس حضور داشت که ناگهان موجودى به صورت افعىِ بزرگى وارد مسجد شد و مردم حمله ...
محدّثین و مورّخین در کتاب هاى مختلفى آورده اند: پس از رحلت حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله ، یاران حضرت امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام نزد زید بن ارقم که یکى از اصحاب رسول خدا صلوات اللّه علیه بود و در جریان غدیر خم نیز حضور داشت آمدند و از او گواهى خواستند؛ ...
مرحوم شیخ طوسى در کتاب خود آورده است : حضرت صادق آل محمّد به نقل از پدر بزرگوارش امام محمّد باقر صلوات اللّه علیهم حکایت کند: در زمان حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله قضیّه اى مهمّ اتّفاق افتاد؛ و آن این بود که گاو نرى ، یک الاغ را کشت ؛ صاحبان آن ...
حارث همدان ، که یکى ازاصحاب باوفاى امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام است ، گوید: روزى به همراه آن حضرت در بیرون یکى از محلّه هاى شهر کوفه قدم مى زدیم که ناگهان شیرى درّنده از دور نمایان شد و جلو آمد، پس ما راه را براى حرکت آن شیر باز کردیم . وقتى ...
روزى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مشغول پختن غذا بود، من نيز در تميز كردن مقدارى عدس به او كمك مى كردم . در همين حال پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله وارد منزل شد.
چون آخرین روزهاى عمر پر برکت امیرالمؤ منین علىّ بن ابى طالب علیه السلام فرارسید، وصایا و کُتُب امامت را تحویل فرزندش امام حسن مجتبى علیه السلام داد و او را به عنوان وصىّ و جانشین خود معرّفى نمود. و دیگر فرزندش حسین علیه السلام با محمّد حنفیّه و سایر فرزندان و دوستان و سران ...
روزى امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام از منزل خارج شد؛ و در بین راه به سلمان فارسى برخورد نمود، به او خطاب نمود و اظهار داشت : اى سلمان ! در چه وضعیّتى به سر مى برى ؟ سلمان فارسى در جواب چنین پاسخ داد: در غم چهار موضوع به سر مى برم ؛ حضرت ...
مصعب بن یزید انصارى گوید: حضرت امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام مرا بر چهار شهر از شهرهاى مدائن ، نیابت و وکالت داد تا به امور مربوط به جمع آورى عوارض و مالیات اموال اهالى آن چهار شهر بپردازم . و حضرت کیفیّت و کمیّت گرفتن مالیات را به شرح ذیل تنظیم نمود و سپس مرا ...
اصبغ بن نباته که یکى از اصحاب حضرت امیرالمؤ منین ، علىّ علیه السلام است حکایت کند: روزى عمر بن خطّاب نشسته بود که پرونده پنج نفر زِناکار را نزد او آوردند تا حکم مجازات هریک را صادر نماید. عمر دستور داد تا بر هریک ، حدّ زنا اجراء نمایند. امام علىّ علیه السلام که ...
روزى پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله به حضرت علىّ عليه السلام فرمود: ديشب چه عملى انجام داده اى ؟ آن حضرت اظهار داشت : پيش از آن كه بخوابم ، هزار ركعت نماز به جا آوردم
علی علیه السلام هنگامی که به سوی کوفه می آمد وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه ی محبوبشان از شهر آنها عبور می کند، به استقبالش شتافتند. هنگامی که مرکب علی به راه افتاد آنها در جلو مرکب علی علیه السلام شروع کردند به دویدن. ...
در زمان خلافت علی علیه السلام در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندی در نزد یک مرد مسیحی پیدا شد. علی او را به محضر قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که: «این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به کسی بخشیده ام و اکنون ...