بازاری وارسته!

بازاری وارسته!

محمد بن ابی عمیر (مشهور به ابن ابی عمیر) از شاگردان خاص و مورد اطمینان امام موسی بن جعفر(ع) و امام رضا و امام جواد (علیهم السّلام) بود، او مرد علم و فقه و عبادت و زهد بود، او به قدری علاقه به عبادت خدا داشت ، که بعد از نماز صبح ، به سجده شکر می افتاد و تا هنگام ظهر سر از سجده بر نمی داشت . او در نقل روایات به قدری مورد اطمینان بود که فقهاء و محدّثین می گفتند: مراسیل او مثل مسانید او است (یعنی اگر او روایتی از شخصی نقل کند، گر چه راویان سند حدیث را ذکر نکند، در اطمینان ، مانند آن است که راویان را ذکر نماید.) او با اینکه از محدّثین بزرگ و فقهای عالیمقام بود، تجارت نیز می کرد، و از این راه ، معاش خود را تاءمین می نمود، از خصلتهای انسانی و اخلاقی او در این راستا، اینکه : شخصی ده هزار درهم بدهکارابن ابی عمیر شد، از قضای روزگار، این شخص ، اموالش را از دست داد و فقیر شد، و دیگر آهی در بساط نداشت تا بدهکاری خود را ادا کند، خانه خود را به ده هزار درهم فروخت ، و آن مبلغ را برداشت و به سوی منزل ابن ابی عمیر رهسپار گشت ، وقتی به در خانه او رسید، کوبه در را کوبید، و ابن ابی عمیر از خانه بیرون آمد. آن شخص ‍ گفت : بدهکاری خود را آورده ام ، این مبلغ را بگیر. ابن ابی عمیر به او گفت : این پول را از کجا آورده ای ؟ آیا به تو ارث رسیده است ؟ گفت : نه . آیا کسی این پول را به تو بخشیده است ؟ گفت : نه ، بلکه خانه ام را فروخته ام تا قرض خود را ادا کنم . ابن ابی عمیر گفت : ذریح بن محاربی ، نقل کرد که امام صادق (ع) فرمود: لا یخرج الرجل عن مسقط راءسه بالدّین ، ارفعها فلا حاجه لی فیها… انسان بخاطر پرداخت وامش ، از خانه اش ، بیرون نمی رود، این پول را بردار و ببر، نیازی به آن ندارم . در حالی که ابن ابی عمیر در آن وقت حتی به یکدرهم پول ، نیازمند بود، از آن پول چیزی قبول نکرد. این است خصلت عالی یک بازاری مسلمان و وارسته!
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید