بهلول و سفره غذا

بهلول و سفره غذا

روزی بچّه‎ها در اطراف بهلول جمع شده و اذیّتش می‎کردند، چون اذیّت آنها بیشتر شد ناچار بهلول فرار را بر قرار ترجیح داده و رو به هزیمت نهاد، بچّه‎ها هم عقب او دویدند، بهلول به درب خانه‎ای رسید که درب آن خانه باز بود، به آن خانه داخل شد، جمعی را دید که بر سفره غذا نشسته و مشغول خوردن غذاهای لذیذ و رنگارنگند، بهلول فوراً برگشت و درب خانه را بست و بر سر سفر نشست و به قرائت این آیه مترنم شد:
«فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ»[1]:
یعنی در میان آنها حایلی زده شد که طرف بیرون عذاب و سختی بود ولی در طرف باطن و اندرون او نعمت و رحمت است.[2]


[1] . سوره حدید، آیه 13.
[2] . بهلول عاقل، میرزا علی آقا صدر.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید