آیه برائت

آیه برائت

مأموریت علی ـ علیه السلام ـ برای خواندن آیات برائت در مکّه
یکی از رخدادهایی که در اواخر سال نهم (ماه ذیحجه) رخ داد، مأموریت حضرت علی ـ علیه السلام ـ از جانب پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای اعلام برائت از مشرکان، در روز عید قربان در «مِنی» بود، توضیح این که:
آیات آغاز سوره توبه (از آیه 1 تا 13) در این هنگام نازل شد که روح این آیات در چهار ماده زیر خلاصه می‎شود:
1. ممنوعیت ورود بت پرستان به مسجد الحرام و خانه خدا.
2. ممنوعیت طواف با بدن برهنه.
3. ممنوعیت شرکت مشرکان در مراسم حج.
4. پیمان وفاداران به پیمان محترم است، و به پیمان شکنان چهار ماه مهلت داده می‎شود تا به اسلام بپیوندند و گرنه اسلام با آنها در حال نبرد است.
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نخست ابوبکر را طلبید، و او را مأمور کرد تا این آیات را به صورت قطعنامه در مراسم حجّ در عید قربان در سرزمین مِنی برای مردم بخواند.
ابوبکر، آیات را گرفت و همراه چهل (یا سیصد) نفر، به سوی مکّه حرکت کرد، ولی طولی نکشید که پیک وحی از طرف خدا، به حضور پیامبر رسید و عرض کرد: خداوند فرمان داده است که: «این آیات را باید تو یا کسی که ازتو است، بخواند.» پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی‎درنگ، حضرت علی ـ علیه السلام ـ را به حضور طلبید و ماجرا را به او گفت، و مرکب مخصوصش را در اختیار علی ـ علیه السلام ـ گذاشت و به او فرمود: حرکت کن، و در راه، آیات و قطعنامه را از ابوبکر بگیر، و خودت این مأموریت را انجام بده.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ حرکت کرد و در سرزمین «جُحفه» به ابوبکر رسید، و فرمان پیامبر را به او ابلاغ نمود، ابوبکر آیات را در اختیار علی ـ علیه السلام ـ گذاشت، علی ـ علیه السلام ـ به مکّه رفت و قطعنامه بیزاری از مشرکان را در «مِنی» خواند و به اطّلاع مردم رسانید.
ابوبکر به مدینه مراجعه کرد، و به محضر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ رسید و عرض کرد: «نخست مرا برای اعلام برائت از مشرکان، نصب کردی، ولی اکنون عزل نمودی، آیا آیه‎ای بر ضد من نازل شده است؟» پیامبر فرمود:
«لا، اِلّا اِنِّی اُمِرْتُ اَنْ اُبَلِّغَهُ اَنَا اَوْ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیتِی؛ نه، جز این که من از جانب خدا مأمور شده‎ام که آن آیات را خودم یا یکی از مردان خاندانم ابلاغ کند.»[1] و در مسند احمد آمده، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پاسخ ابوبکر فرمود:
«لا وَ لکِنْ جِبْرِئیلُ جائَنِی فَقالَ لا یؤَدّی عَنْکَ اِلّا اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ؛ نه، ولی جبرئیل نزد من آمد و گفت: آن را جز تو یا مردی از تو، ابلاغ نکند.»[2] این ماجرا در احادیث شیعه و سنّی از امور قطعی است، و به روشنی بیانگر آن است که امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ در مسایل مربوط به حکومت اسلامی، شایسته‎تر از دیگران است، هدف از این عزل و نصب آن است که عملاً مردم بدانند که علی ـ علیه السلام ـ از نظر روحیه و جهات معنوی و سیاسی، قرین و همسان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎باشد.[1]. خصائص نسائی، ص 28؛ مغازی واقدی، ج 3، ص 1077؛ ارشاد مفید، ص 33.
[2]. مسند احمد، ج 1، ص 151.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید