شهیدان و شهادت ‌طلبان زن در آیینه توصیف شهید مطهری

شهیدان و شهادت ‌طلبان زن در آیینه توصیف شهید مطهری

درآمد
آنچه در پی می‌آید، ملخصی از بیابات شهیدآیت‌الله مرتضی مطهری (رحمت الله علیه) است که در اسفند 1357 در مسجد فرشته تهران و با عنوان «نقش زنان در انقلاب اسلامی» ایراد شده است. نگاه نافذ آن متفکر فرزانه به شأن زنان ایثارگر در شتاب بخشیدن به روند انقلاب، مشحون از نکات نابی است که تحلیلگران تاریخ انقلاب را به کار خواهد آمد.
یکی از جنبه‌های جالب و حیرت‌انگیز انقلاب اسلامی ایران که می‌دانید انقلابی است که معیارهای جامعه‌شناسان را در هم ریخته و معادلات آنها را به هم زده است. (همین مسئله است)، یعنی انقلابی ویژگی‌هایی در جامعه‌ای پیدا شده که از نظر آنها برای خودشان معیارهائی دارند، غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل سنجش بوده است. در غرب این تبلیغ زیاد شده است، به طوری که برای خود آنها باور آمده است که زن در جامعه اسلامی از حقوق محروم بوده و هست زن‌ها عنصرهایی ناراضی در این میان هستند و بنابراین اگر به آنها عرضه شود که انقلابی در جهت اسلامی می‌خواهید پیدا شود، انقلابی که می‌خواهد خواهان برقراری ارزش‌های اسلامی باشد، آنها حتماً در جبهه مخالف شرکت خواهند کرد، چون براساس فرضیه آنها، زن‌‌ها از اسلام و از جامعه‌ای که با معیارهای اسلامی اداره شود، ناراضی‌اند. بنابراین در این انقلاب شرکت نخواهند کرد؛ ولی در عمل، زن‌ها نه تنها شرکت کردند، بلکه اگر آنها شرکت نمی‌کردند، چون زنان نه فقط شرکت مستقیمشان مؤثر بود، بلکه تأثیر شرکت غیر‌مستقیمشان (یعنی تأثیری که روی شوهران، فرزندان، پدران و برادرانشان داشتند)، از تأثیر مستقیم خودشان کمتر نبود و این خود یک مسئله فوق‌العاده است.

شهیدان و شهادت ‌طلبان زن در آیینه توصیف شهید مطهری
مرد الهام‌گیر از زن است و اگر در یک جریان اجتماعی، زن‌ها هماهنگی نداشته باشند، از تأثیر مردم هم فوق‌العاده می‌کاهند و بر عکس اگر زن‌ها نقش موافق و احساسات موافق داشته باشند، نیروی مردها را چند برابر می‌کنند، یعنی نه تنها ترمزی برای مردها نمی‌شوند، نیروی محرکی هم برای مردها به شمار می‌روند و این مطلب در این نهضت فوق‌العاده مشهود بود. البته این علاوه بر نقش مستقیم فوق‌العاده و خارق‌العاده است که خانم‌ها در این قضایا داشتند و آن شرکتشان در تظاهرات و راه‌پیمائی‌ها، آن هم با حفظ میزان‌ها و معیارهای اسلامی و با شعارهای اسلامی و از اینها بالاتر جلوی گلوله‌‌ها رفتن است که در روز 17 شهریور در میدان شهدا ـ آن طور که نقل می‌‌کنند و فیلم‌ها نشان می‌دهند ـ زن‌ها بیشتر از مردها شهید دادند و این زن‌ها بودند که در میدان شهدا نشستند و مورد رگبار ظالمانه دشمن قرار گرفتند و چقدر زن در آنجا شهید شدند و این فاجعه 17 شهریور نقطه عطف عجیبی در این انقلاب اسلامی بود. بعد از این تیرباران عجیب، مردم که بیش از هزار نفر به شهادت رسیدند و تا سه هزار شهید هم گفته‌اند و فکر می‌کردند که دیگر انقلاب را خواباندند (همان‌طور که در 15 خرداد مشاهده کردید)، یعنی بعد از فاجعه 15 خرداد مهم‌تر بود، گفته شد که فرماندار نظامی وقت تهران رفت پیش شاه و گفت، «قربان! تا 25 سال دیگر خیالتان راحت باشد» ولی از فردای آن روز دو مرتبه قضیه شروع شد. اگر زن‌ها شرکت نمی‌داشتند، مطمئناً از فردای آن روز هر زنی دست بچه یا شوهر خودش را می‌گرفت و می‌گفت، « دیگر نمی‌گذارم از خانه بیرون بروی»، ولی از فردای آن روز بیشتر تشویق و ترغیب کردند و این فاجعه نه تنها وقفه‌ای ایجاد نکرد و چوب لای چرخ انقلاب نگذاشت، بلکه حرکت موتور انقلاب را شدیدتر و تندتر کرد. حالا ریشه این قضیه چیست؟ چه تحولی در طول این ده بیست سال رخ داد که زنان توانستند یک چنین نقش اجتماعی انقلابی را ایفا کنند؟
اینهایی که در ایام اخیر که مسئله پوشش اسلامی مطرح شد، باز به نام آزادی و حقوق زن شروع کردند به داد و فریاد کردن که آزادی ما از بین رفت، چه کسانی بودند، من به خودشان کار ندارم که چه کسانی بودند. شما بهتر می‌دانید چه کسانی بودند. اینها همان افرادی بودند که در دوره سابق، رهبری خواهرهای شاه را پذیرفته بودند. آیا آنها برای زن آزادی می‌خواستند؟ همین‌هائی بودند که در دو سه ماه پیش به عنوان حمایت از قانون اساسی میتینگ دادند و راه پیمائی کردند. چه کسانی مبارزه کردند؟ فیلم‌هایش وجود دارد. همه شما در راه‌پیمائی‌ها دیده‌اید. زنان آزاد به قول آنها بودند یا زنان آزاد به قول ما؟ آیا پوشش اسلامی‌دارها بودند یا بی‌پوشش‌ها؟ چه کسانی بودند که جلوی گلوله‌ رفتند و شهید شدند؟ اینها بودند یا آنها؟
این بود که این آگاهی ای که در طول این ده بیست سال به مردم داده شد، این اسلام راستینی که واقعاً راستین به مردم تفهیم شد، نقش اساسی داشت. البته در اینجا رهبری فوق‌العاده رهبر مؤثر بود. می‌دانید که چه چوب‌هایی لای چرخ انقلاب گذاشتند. در سفری که خود ما رفتیم پاریس، ایشان با آن تیزهوشی و دوربینی‌ای که دارند، صریحاً و اکیداً گفتند (قبلاً هم گفته بودند) شرکت خانم‌ها در تظاهرات و راه‌پیمائی‌ها ـ ولو با منع صریح پدران و شوهرانشان مواجه شود ـ واجب است. شوهرها و پدرها وحق ندارند مانع شرکت اینها بشوند. در ایامی که در تهران، دبستان علوی بودند، می‌دانید که پیش از ظهر را به آقایان و بعدازظهر را به خانم‌ها اختصاص داده بودند و مخصوصاً خانم‌ها که می‌آمدند هجوم خیلی زیاد می‌شد و خانم‌هایی که بیشتر احساساتی می‌شدند، بی‌ حال می‌شدند. عده‌ای در آنجا گفتند ممکن است این برنامه کم‌کم منجر به تلفات شود. هر روز چندین نفر از این خانم‌ها بی‌هوش می‌شوند، بی حال می‌شوند، گریه می‌کنند، فریاد می‌کنند و… برنامه خانم‌ها باید تعطیل شود. به آقا پیشنهاد شد که این برنامه خانم‌ها را اجازه بدهید که تعطیل شود. گفتند، «ما شاه را با همین‌ها بیرون کردیم، همین‌ها شاه را از مملکت بیرون کردند. من برنامه را تعطیل نمی‌کنم.» در اعلامیه اخیرشان فرموده‌اند که زنان همدوش مردان و برابر مردان، بلکه جلوتر از مردان در این انقلاب سهیمند که این یک واقعیت است.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 27

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید