در پاسخ به این پرسش مهم به استحضار میرسانم؛ که حوادث و اشتباهات تاریخی همیشه ناشی از غفلت و فراموشی، نمیباشد. بلکه بسیاری از اشتباهات بزرگ و کوچک، از روی آگاهی و اغراض خاصی، صورت میگیرد که قضیه غدیر خم از این نوع میباشد.
توضیح مطلب، این است که حادثه غدیر خم،1 یک حادثه کوچک و ساده نبوده است تا قابل فراموش شدن باشد آن هم در مدت بسیار کوتاه تا زمان رحلت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بلکه این حادثه در شرایطی به وقوع پیوست که در آن مقطع از تاریخ اسلام، از جهت حجم وسیع جمیعت حاضر در آن صحنه، بینظیر بود و تاریخ اسلام تا آن روز مشابه آن را ندیده بود.
یکی از عوامل مهمی که باعث شد این حادثه تاریخی تبدیل به یک خاطره جاودانه و فراموش نشدنی گردد و برای همیشه در اذهان باقی بماند، هین حضور با شکوه صحابه در مراسم انتصاب امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ از سوی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بود بر اساس منابع روائی و تاریخی شیعه و سنی، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در بازگشت از سفر حجهالوداع در سال دهم هجری روز هجدهم ذیالحجه در حضور جمعیت انبوهی از حجاج ـ که تعداد آنان اهلبیت 120000 نفر نقل شده است ـ بنا به دستور الهی موضوع جانشینی علی ـ علیهالسلام ـ را در سخنرانی تاریخی غدیر خم مطرح نمود و علی ـ علیهالسلام ـ را به عنوان رهبر مسلمانان بعد از خود معرفی فرمود و حاضرین را مکلف به ابلاغ پیام، به غائبین نمود که بعد از سخنرانی حضرت، جمعیت انبوه صحابه دسته دسته به امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ با ابراز تبریک و تهنیت، اعلام بیعت نمودند و عدهای از بزرگان صحابه از جمله ابوبکر و عمر شخصاً با علی ـ علیهالسلام ـ دست بیعت دادند2 که بیش از 60 نفر از علماء اهل سنت، موضوع بیت ابوبکر و عثمان را در کتابهای خود ذکر نمودهاند.3
این واقعه تاریخی در میان مسلمانان آن روز در همه شهر و محلهها انعکاس وسیعی داشته و موج آن در همه مناطق مردم را نسبت به موضوع جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ باخبر نموده است و با توجه به حضور همگانی و بیسابقه مسلمانان از راههای دور و نزدیک در مراسم حج آن سال، حداقل حدود یکصد و بیست هزار نفر، گزارش این واقعه مهم را پوشش خبری داده و حکایت آن را در مناطق مختلف با خود به ارمغان بردهاند.
از این میان اسامی تعداد زیادی از صحابه که این قضیه از زبان آنان نقل شده است، در کتابها ثبت گردیده است که مرحوم علامه امینی(ره) فقط از کتابهای دانشمندان اهل سنت تعداد یک صد و ده نفر از صحابه اهلبیت که هر کدام جداگانه به عنوان شاهدان قضیه آن را نقل نمودهاند، شناسائی و تکتک آنان را معرفی نموده است.4
این در حالی است که تاریخ، موفق به ثبت و درج نقل بسیاری دیگر از شرکتکنندگان در غدیر خم، نشده است و یا اگر هم درج کرده است، دستهای سیاست در کار بودهاند که اینگونه آثار را محو نماید. مخصوصاً با توجه به اینکه از عصر خلفا بنا به دلائل سیاسی، تلاش وسیعی برای محو اینگونه آثار شروع و تا مدتها (سال 99 هجری زمان عمر بن عبدالعزیز) ادامه داشت.5
وجود این تعداد از روایات اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در لا بلای کتب اهل سنت، حاکی از پخش وسیع این داستان در میان مردم آن روز است که علیرغم خواست مخالفان غدیر، حداقل یکصد و ده مورد از نقلهای صحابه از زیر تیغ سانسور آنان گذشته و در صفحات تاریخ درز نموده و به ماها رسیده است.
در قرن دوم که عصر تابعان است 84 تن و در قرنهای بعدی بیش از 360 تن از راویان حدیث غدیر که همگی از علمای بنام اهل سنت میباشند آن را نقل نمودهاند.6 و تعداد 26 نفر از دانشمندان مهم اهل سنت چون طبری، ابوسعید سجستانی، ابن عقده و… هر کدام کتابهای مستقلی در این مورد نوشتهاند.7
دومین عاملی که موجب جاودانگی و آفتابی شدن حادثه غدیر خم شده است، نزول آیات 3 و 67 سوره مبارکه مائده در این خصوص است که بیش از 46 نفر از مفسرین و علمای برجسته اهل سنت اعتراف دارند بر اینکه این آیات در مورد قضیه انتصاب علی ـ علیهالسلام ـ توسط پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در جریان غدیر نازل شده است.8
درج این واقعه تاریخی در قرآن کریم به عنوان سند دائمی مسلمانان، موجب شده است که مسلمانان همواره خاطره غدیر در اذهان آنان تداعی شود و زنده نگه داشته شود و هرگز فراموش نگردد. به همین جهت روز 18 ذیالحجه الحرام که روز نزول این آیات نیز میباشد به عنوان روز عید مسلمانان مطرح میشود9 گرچه شیعیان به طور خاص آن روز را به عنوان بزرگترین عید اسلامی می شمارند و تعلق خاصی به آن دارند ولی اختصاص به شیعه ندارد.
جمعبندی: از آنچه اشاره گردید، روشن شد که جریان غدیر خم چیزی نبوده است که مسلمانان صدر اسلام آن را به کلی فراموش نموده باشند و در اثر بیخبری و جهل از موضوع، دچار اشتباه و انحراف شده باشند بلکه این مسئله با توجه به سفارشات مکرر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در این خصوص به ویژه در مراسم و همایش بزرگ غدیر خم و نیز نزول آیات قرآنی در این مورد به عنوان یک موضوع حساس بیشترین انعکاس را در میان مسلمانان، مخصوصاً ساکنان مدینه داشته است.
واقعیت انکارناپذیر ـ که هیچ فرد منصفی نمیتواند آن را نفی کند ـ این است که قضیه غدیر به طور خاص و موضوع جانشینی علی ـ علیهالسلام ـ از سوی کسانی که با خلافت وی به مخالفت برخواستند، مورد انکار قرار گرفته و دیگران را نیز وادار به انکار و حداقل سکوت در این مورد نمودهاند که شواهد تاریخی و تحلیل صحیح این مسأله گویای این واقعیت است.
بنابراین مشکل اصلی قضیه غدیر خم، جهل و یا فراموشی مردم نبودهاست؛ و حداقل این سخن در مورد بیش از 120 هزار نفری که شاهد و ناظر قضیه بودهاند قابل قبول نمیباشد ـ بلکه مشکلی اصلی به تعبیر قرآن “جَحْد” و انکار مسئله بوده است که عده خاصی از باب “وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا”10 با انگیزه خودخواهی و قدرتطلبی از روی یقین و آگاهی، آن را انکار نمودند و حرکت امت اسلام را از مسیر واقعی آن خارج نمودند که تبعات و آثار منفی جبرانناپذیر آن تا امروز کمر مسلمانان را خم نموده است.
جهت مطالعه بیشتر مناسب است خواندن کتاب “پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی ـ علیهالسلام ـ” نوشته استاد جعفر سبحانی چاپ سوم (1366) ناشر انتشارات جهانآرا.
حسن بن راشد میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم آیا مسلمانان عیدی غیر از عید فطر و قربان دارند؟
حضرت فرمود:
“بلی، بزرگترین و شریفترین عید روز برگزیده شدن امیرالمؤمنین در 18 ذیالحجه است.”
ثواب الاعمال صدوق، ص 160
پینوشتها:
1 . الغدیر، ج 1، ص 9، چاپ دوم، 1366، دارالکتب الاسلامیه، تهران،”تعداد شرکتکنندگان از 70 هزار تا 120 هزار نفر نقل شده است.”
2 . “و ممن هنأه فی مقدم الصحابه الشیخان ابوبکر و عمر و کل یقوم: بخٍ بخٍ لک یابن ابیطالب اصبحت و امسیت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه” (الغدیر، ج 1، ص 11، چاپ دوم، 1366، ناشر دارالکتب الاسلامیه، تهران).
3 . همان، ص 272 الی 282.
4 . همان، ص 14الی ص61.
5 . سیره پیشوایان، مهدی پیشوای، چاپ دوم، 1374، مؤسسه تحقیقاتی تعلیماتی امام صادق ـ علیهالسلام ـ ، قم.
6 . الغدیر، ج 1، ص 62الی151.
7 . همان، ص 152الی158 “طبری متوفای 310 در کتاب بنام “الولایه فی طرق حدیث الغدیر” این حدیث را بیش از هفتاد تن نقل نموده است و ابن عقده متوفای 33 در رساله “الولایه” خود آن را از 105 نفر نقل کرده است.”
8 . ر.ک: الغدیر، ج 1، ص 114الی238.
9 . همان، ص 267.
10 . سوره نمل، آیه 14.