سجستانی کتابی به نام «ما غیّره الحجاج فی مصحف عثمان» نوشته است؛ آیا حجاج قرآن را تغییر داده؟

سجستانی کتابی به نام «ما غیّره الحجاج فی مصحف عثمان» نوشته است؛ آیا حجاج قرآن را تغییر داده؟

شبهه تحریف قرآن کریم، از دیر زمان مطرح بوده و پیوسته مورد انکار و ردّ علما و محققان بزرگ اسلام بوده است.
منشأ این شبهه روایاتی است که در کتب حدیث اهل سنت و شیعه، درج شده است که به ظاهر تحریف کلام الله را می‌رساند. و این روایات غالباً به دلیل دلالت نارسایشان قابل تأویل بوده، و یا سندهای ضعیف و فاقد اعتبار دارند که کنار گذاشته می‌شوند.
متأسفانه مشکلی که این‌گونه راویات به بار آورده‌اند این است که عده‌ای آنها را باور داشته‌ و ترتیب اثر داده‌اندو معتقد شده‌اند که بعد از رحلت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ تا موقع خلافت عثمان که یکی کردن مصاحف انجام گرفت، آیه‌ها و سوره‌هایی از قرآن کریم، کم و یا بر آن افزوده شده و این همان تحریف در قرآن است که ضروریات دینی بر خلاف آن را حکم می‌کند.
ولی از همه ناگوارتر، کتابی است به نام الفرقان که در عصر اخیر، به دست نویسنده مصری، محمد عبداللطیف معروف به ابن الخطیب، از علمای معروف مصر، نوشته شده است در این کتاب این باورهای نادرست جمع‌آوری شده و بر آنها صحّه گذاشته شده است و به صرف این که در صحاح سته نقل شده، صحیح دانسته شده است. این کتاب در مصر غوغایی، بر پا کرد و مردم بر ضد آن شوریدند، تا آنکه دانشگاه الازهر از دولت‌ تقاضای مصادره کتاب را کرد و نسخه‌های پخش نشده مصادره شد،‌ ولی در همان مدت کوتاه، این کتاب اثر سوء خود را گذاشت و در جهان منتشر ‌شد.
نویسنده این کتاب معتقد است، علاوه بر تغییرات و تحریفاتی که پیش از عثمان در قرآن رخ داده است. پس از آن نیز به دست حجاج در دوازده جای قرآن تغییرات اساسی رخ داده و بر خلاف آن چه در زمان عثمان بوده، ‌ثبت شده است مثلاً می‌گوید:‌در قصه نوح در آیه 167 سوره شعرا «من المخرجین» بود و در قصه لوط در همین سوره آیه 116، «من المرجومین»، ولی حجاج آن را تغییر داد و «من المرجومین» را در قصه نوح و «من المخرجین» را در قصه لوط آورد که اکنون بر همین منوال است.
بنابراین، ادعای سجستانی، تازگی نداشته، بلکه افراد دیگری نیز این اعتقاد باطل را داشته‌اند. حال برای آن که شبهه تحریف پاسخ داده شود، لازم است از ریشه مورد ارزیابی قرار گیرد تا صحت و سقم این روایات و عقاید روشن شود.
این بحث در سه بخش طرح شده است:‌
دلایل محققان بر نفی تحریف؛
آرای بزرگان علمای اسلام پیرامون شبهه؛
بررسی روایات منقول از اهل سنت و شیعه.
تحریف در کلام، کنار زدن از مسیر طبیعی آن است، مسیر طبیعی الفاظ و عبارات،‌ همان افاده معانی حقیقی و مراد واقعی آنهاست و در صورت انحراف از آن معانی، تحریف تحقق می‌یابد، این گونه تحریف را تحریف معنوی ‌گویند ، بدان معنا که اگر لفظ طبق معنای واقعی  ـ که ظاهر لفظ بر آن دلالت دارد ـ تفسیر و تبیین نگردد. هر آینه از موضع‌ اصلی خود منحرف شده  است.

تحریف در اصطلاح
تحریف به معنای تغییر حروف و کلمات یا تغییر معانی قرآن بر دو قسمت است:
الف) تحریف لفظی
ب ) تحریف معنوی
تحریف لفظی بر دو قسمت است:
الف) افزودن بر آیات؛
ب) کاستن از آیات.
هیچ یک از مسلمانان قائل بر تحریف لفظی به معنای افزون بر آیات نیستند، آنچه میان مسلمانان (شیعه و سنی) مورد بحث است، تحریف به معنای کاستن از آیات است، درباره عدم تحریف قرآن به این معنا دلایل فراوانی وجود دارد، از جمله:
1 . گواهی تاریخ
قرآن از روز نخست مورد عنایت همگان، به ویژه مسلمانان بوده و هست. پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شخصاً محافظ قرآن بوده پیوسته دستور حفظ، ثبت و ضبط آن را می‌داد. توده مسلمانان نیز آنی ازآن غافل نمی‌ماندند و همواره به پاسداری از آن می‌پرداختند.
2 . ضرورت تواتر قرآن
شرط پذیرفتن قرآن، چه در کل و چه در بعض، متواتر بودن آن است. یعنی همگان (جمهور مسلمین) آن را دست به دست و سینه به سینه، به طور همگانی نقل کرده باشند.
3 . مسأله اعجاز قرآن
یکی دیگر از مسائلی که با شبهه تحریف در تضاد است و آن را قاطعانه نفی می‌کند،اعجاز قرآن کریم می باشد. زیرا هر گونه، گمان زیادت یا نقص یا تبدیل در کلمات قرآن، که لازمه آن امکان هماوردی با قرآن است، با مسأله اعجاز با نظم موجود منافات دارد.
4 . ضمانت الهی
خداوند متعال، عهده‌دار شده است که قرآن را پیوسته مورد عنایت خود قرار داده، از گزند آفات مصون بدارد:«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[1]؛ ما قرآن را نازل کردیم‏؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم‏!»، این آیه کاملاً سلامت قرآن را از هر گونه تحریف تضمین می‌کند.
5 . عرضه روایات بر قرآن
به فرمایش پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ :‌ «هر چه با قرآن موافق‌ باشد، آن را برگزینید و هر چه با آن مخالف باشد واگذارید»[2] پس قرآن باید همواره راه سلامت را در پیش داشته باشد تا بتواند اعتبار خویش را ثابت نگه دارد و معیار سنجش حق و باطل باشد.
6 . نصوص اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ
روایات خاصی از ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ در دست است که به طور کلی، احتمال تحریف یا شبهه تحریف را در قرآن منتفی می‌سازد و شیعه امامیه، به پیروی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ معتقدند قرآن همواره از هر گونه تحریف مصون و محفوظ بوده است.
7 . نظر علمای بزرگ شیعه و سنی
به عقیده اهل نظر از گروه اهل سنت و شیعه، هیچ گونه تحریفی در قرآن کریم در گذشته و حال صورت نگرفته است و این نسبت‌ها نیز نسبت‌های ناروایی بر ساحت مقدس قرآن کریم است؟!
هرچند عده ای با دقت نکردن در برخی از روایات که بیشترشان تفسیر آیه است و یا دلیل بر تحریف در معناست که عده ای قرآن را با رای خود تفسیر کرده اند ، خواستند بگویند که در قرآن تحریف واقع شده و مطالبی از آن حذف گردیده است ، که پاسخ اینگونه افراد بارها توسط بزرگان دین با توجه به دلایل عقلی ئ نقلی داده شده است و کسی دلیلی محکم بر تحریف قرآن ندارد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. التمهید فی علوم القرآن، محمدهادی معرفت، ج 4، قم، مؤسسه النشر الاسلامی.
2. تاریخ قرآن، آیت الله محمدهادی معرفت،‌ تهران، نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، بهار 1377، ص 154.

پی نوشت ها:
[1]  . حجر / 9 .
[2]  . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، مؤسسه الوفا، ج1، ص69.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید