مسجد؛ قلب پرتپش شهر من

مسجد؛ قلب پرتپش شهر من

نویسنده: غلامرضا گلی زواره
زیر بنای جامعه را فرهنگ تشکیل می دهد و موجودیت اقشار گوناگون و اقوام متعدد، وامدار این رکن اساسی و عنصر حرکت ساز و نقش آفرین می باشد.
مهم ترین عوامل فرهنگ ساز، ارزش های معنوی، کرامت های اخلاقی، معارف، ابتکارات و خلاقیت هایی هستند که خود ریشه در حقیقت جویی دارند. برای نسلی نوخاسته، پویا و بالنده، خودآگاهی فرهنگی و توجه به هویت اصیل و بومی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
انسان های خوش ذوق درگذشته های دور و اعصار گوناگون، کوشیده اند در وهله ی اول، تحولاتی در نگرش ها و باورهای خود پدید آورند و آن گاه با تأکید بر فضیلت های انسانی و شکوفایی توانایی ها و ظرفیت های خویش، به ساخت بناها، احداث روش های ابتکاری و ابداع شیوه های مفید و اثر بخش، روی آورند.
محصول این حرکت سترگ، فضاهایی فرهنگی و متنوع در سبک های هنری می باشندکه از ارزش هایی والایی برخوردارند. در سلسله مقالاتی که از این شماره در این صفحه از نظر شما خواهد گذشت، تلاش می شود تا این سنت های اصیل و خلاقیت های شگفت انگیز و نمونه های ناب هنری که شالوده ی شهرهای کهن ایران را شکل داده اند، معرفی گردند.

کانون عبادت و ارتباط با خداوند
براساس آیا ت قرآن کریم، مسجدها به خداوند متعال اختصاص دارند و کسانی این مکان ها را آباد می کنندکه به پروردگار جهانیان و روز قیامت، ایمان دارند؛ نماز را بر پای می دارند و زکات می پردازند و از کسی جز خدا نمی ترسند. (1) براساس حدیثی قدسی، انسانی که با مسجد ارتباط دارد، حق تعالی را در خانه ی او زیارت می کند و با عبادت خالصانه و حضوری راستین، در اوج تقرب به خداوند متعال قرار می گیرد و این ویژگی، به صورت نوری برای وی در سرای جاوید، جلوه گر می شود. (2) از این رو رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «تا زمانی که در مسجد نشسته ای، حق تعالی به تعداد هر نفسی که می کشی، یک درجه در بهشت به تو می دهد و فرشتگان بر تو درود می فرستند.» (3)
آن خاتم پیامبران، چنین تأکید فرمود: « مساجد، انوار الهی هستند» (4) و نیز فرمود: «محبوب ترین جای شهرها نزد خداوند، مساجد آن شهرهاست ».(5) بنابراین، در قرآن و حدیث، اساسی ترین مکان، مسجد است.

تجسم خارجی پرستش
به همان نحوی که تجسم خارجی یا مهم ترین پدیده جغرافیایی ادیان، پرستشگاه ها یا مراکز عبادی آنها می باشد، بارزترین نمود خارجی بینش و نگرش اسلامی نیز در مسجد تجلی می کند. مسجد به عنوان نخستین هدیه جغرافیایی دین مبین اسلام با هجرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه، به تمام معنا و با کارکرد های گوناگون،آشکار شده، آن حضرت و یاران بزرگوارش به عنوان یک حرکت بنیادین اجتماعی، در ساختن این مکان، مشارکت داشتند.
احداث مسجد در خارج از سرزمین حجاز، توسط مسلمانان کوشا و مؤمن، خیلی زود آغاز شد؛ چنان که مسجد بصره در سال 41 هجری بنا نهاده شد و اولین بنای کوفه در سال 71 هجری، مسجد بود. طبری می نویسد: «هنگامی که اراده ساختن شهر کوفه را کردند؛ اولین چیزی که نقشه آن ترسیم و بنا گردید، مسجد بود.»(6) همین باور به بنای ویژه ای برای عبادت، اثری عمیق در طرح و نقشه کوفه گذاشت و محله ها و بخش ها، و اجزای شهر، در بافتی یگانه با مسجد جامع، پیوستگی و پیوندی تنگاتنگ برقرار کردند. (7)
در کشور مصر، مساجد فراوانی ساخته شدند و شهرهای قاهره و اسکندریه، در سده های آغازین اسلامی، به دارا بودن مسجدهای متعدد و باشکوه، شهره آفاق بودند. در دیگر شهرهای اسلامی و سرزمین ها ی مسلمان نشین نیز ساخت مسجد به عنوان جلوه ای جغرافیایی و برآمده از اصول اعتقادی، به سرعت رونق گرفت و بالندگی شهر در گرو رونق مساجد بود. (8)

مهم ترین مکان
در ایران و در قرون گذشته، اهمیت مساجد در شهرها به حد ی بود که اگر دیاری مسجد جامع یا آدینه نداشت، از اهمیت شهری محروم بود. این مکان ها نه تنها به خاطر کارکرد و رابطه مستقیمی که با همه اقشار اجتماعی داشتند، بلکه بیشتر به دلیل شکل فضایی و درهم آمیختگی یا پیوندهای کالبدی با بافت مسکونی، خدماتی و تجاری ا طراف، یک عنصر اساسی در شهر سازی به حساب می آمدند. در زمان های قدیم، مسجد جامع، مرکز استقرار دینی شهر بود و به دلیل مراجعه مستمر همه قشرهای مردم و به دلیل جنبه های عبادی، تقدس، خلوص و راست گویی نمازگزاران، نقطه انتشار هرگونه آگاهی نسبت به شرایط عمومی شهروندان و نحوه زندگی و نظام اداری آنان محسوب می شد و در همین مکان اطلاعات پخش شده، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفت و انعکاس آنها در افکار عمومی، پس از تصفیه و پالایش از شایعات و مطالب دروغ، صورت می پذیرفت.
اگر چه مسجد جامع غالباً مرکز مذهبی به حساب می آمد، اما شکل گیری افکار عمومی و جهت گیری هدف های مربوط به آینده شهر، در این مکان صورت می گرفت. مسجد جامع، به دلیل این که رکن اصلی اقتدار معنوی، اصالت دینی و هویت استوار شهر به شمار می رفت. نمی توانست از فعالیتهای مردم و مراکز بارزگانی و تولیدی جدا باشد. در شهرهایی چون اصفهان، تهران، شیراز ، تبریز، سمنان ،کاشان و زواره، مسجد جامع با بدنه بازار مرکزی در آمیخته بود و با کالبدهای واحدهای معماری شهری سازنده آن، مشاهده می شد. بافت مسکونی و محلات مجاور یا پشت بازار، از راه روهای متعددی با بازار و مسجد، ارتباط داشتند. در مسجد جامع نایین، ورودی های اصلی مسجد به سوی معابری قرار دارند که حمل و نقل و ارتباطات اصلی شهر را تسهیل می کنند.
مسجد جامع در شهرهایی که تنوع آب و هوایی دارند، متناسب با شرایط جغرافیایی محل بوده، معادله ای مقبول بین سه نوع فضای سرپوشیده، نیمه باز و باز، عرضه می کنند و اصولاً ایوان ها، ورودی ها وآجرکاری ها به گونه ای ساخته شده اند که در تعدیل آب و هوا مؤثر باشند؛ تا نمازگزاران در هنگام انجام فعالیت های عبادی و فرهنگی در مسجد، بر اثر گرما و سرما، دچار زحمت و مشقت نگردند؛ مثال جالب در این باره، مسجد جامع اردستان
و زواره است که در اوج خشونت آب و هوایی منطقه – تیر و مرداد – فضاهایی را بدون استفاده از وسایل خنک کننده، ارائه می نمایندکه نسبتاً خنک و قابل تحمل هستند. (9)
در شهرهای ایران، برای نمایش جلال معنوی، شکوه و بالندگی ظاهری مسجدها، به ویژه مسجد جامع، تلاش زیادی انجام می شد و اگر چه حاکمان و فرمانروایان، امر به احداث این بناها می کردند، اما اغلب مردم در آرایش مسجد، سهم داشتند و تلاش می کردند و به دلیل اعتقادات مذهبی شان، در عمل، از ایثار آن چه در توان داشتند، دریغ نمی ورزیدند. هر کسی بر حسب ذوق هنری، تولیدات دستی، طراحی و توانایی مالی، در این امر مهم و مقدس، شرکت می کرد. همه مردم تلاش می کردند تا مسجد، مرتفع ترین، مجلل ترین و زیباترین فضای داخل شهر باشد و به همین دلیل، در چشم انداز کلی شهر، برجسته ترین ساختمان، مسجد بود. هنوز هم با وجود احداث خیابان های جدید و ساختمان های چند طبقه درشهرهای کهن ایران، چیزهایی که در اولین نگاه، سیمای عمومی شهر را ترسیم می کنند، مجموعه های مذهبی، چون گنبد و مناره های مساجد، امامزاده ها و حسینیه ها می باشند. مردم چنان برای این مکان ها اهمیت قائل بودند که از نان و آب خود مایه می گذاشتند تا مسجد و مکان های مقدس، در راه آبادانی، مرمت و بازسازی، با مشکلی رو به رو نشوند.

قلب پر تپش شهر
علاوه بر این که مسجد از طریق شبکه های ارتباطی اصلی با محلات شهر ارتباط گسترده ای برقرار می کرد، وجود این مکان بر حرفه های مردم، اثر می گذاشت و برخی شغل هاچون فروش مهر و تسبیح، کتاب های دعا و ذکر در مجاورت مسجد، پررونق تر بودند. این ویژگی، اکنون هم در کنار مکان های زیارتی و مذهبی قابل مشاهده است. از سوی دیگر، صاحبان مراکز خدمات عمومی چون گرمابه ها، آب انبارها و سقاخانه ها، برای فعالیت خود، اطراف مساجد را بر می گزیدند و مراکز آموزشی و حوزوی و افرادی که در فعالیت های تبلیغی، خیریه و تأسیس مؤسسات خدمت رسانی، دخالت داشتند، در محلات حوالی مسجد جامع سکونت اختیار می کردند و اصولاً ابهت و فضای معنوی مسجد، چنان تأثیر گذار بود که در محله هایی که اطراف مسجد شکل گرفته بودند، افراد در انجام اعمال و رفتار خود، مراقبت افزون تری داشتند و به نوعی یک امر به معروف و نهی از منکر ناپیداصورت می گرفت.
مسجد، همان طور که به دلیل کارکردهای مذهبی و اجتماعی، درگسترش شهر دخالت داشت و موقوفه های وابسته به آن، به شهر رونق می بخشید از طرح های جدید نوسازی، جلوگیری می کرد. اکنون هم با وجود توسعه روز افزون شبکه های ارتباطی، در شهرهای پر رفت و آمدی چون تهران، اصفهان، تبریز و شیراز، وقتی طرح های جدید به حوالی مساجد می رسند، قادر به پیشروی نمی باشند و سعی می کنند از تخریب مکان های مقدس پرهیز کنند.
اگر چه شکل گیری الگوهای سکونتی در شهرهای نواحی مرکزی و بیابانی ایران، بیش از هر چیز به میزان بهره مندی از آب بستگی دارد و بسیاری از مراکز شهری در پناه آب مورد نیاز، قد برافراشته، شکل استقرار خود را از مسیرهای آب، طلب کرده اند و جوامع شهری، در نقاط خشک و کم آب، بر آبیاری قنات بنیان نهاده شده اند. اما باز هم بافت فرهنگی، عوامل طبیعی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بدین سان که آب فراوان و پاکیزه، در حیاط مسجد و یا در فضای مجاور آن آفتابی می گردد و خانه های فشرده و کوچه های پر پیچ و خم، در اطراف جایی شکل می گیرندکه مظهر قنات آشکار شده است. آب انبارهایی که این هدیه الهی را در اختیار بندگان خدا می گذارند، معماری پرشکوه خود را تحت تأثیر مسجد، جلوه گر می سازند و ورودی های آن ها شبیه محراب مسجد هستند و بادگیرهااز گلدسته ها تقلید کرده اند. در شهرهای گرما زده و کویری، رونق میدان هر محله، با تأثیر پذیری، از فضای مسجد و نیز وجود منابع آب، ارتباط دارد.
در شهرهایی چون کاشان، یزد و هرند، آب انبارها همراه مسجد، امامزاده و حسینیه، مجموعه مرکز شهر را حیات می بخشند. با وجود آن که شهرهای کویری، نیاز مبرمی به آب دارند و هسته اولیه زندگی آنان با این منبع حیاتی گره خورده است، اما سالم ترین، پاک ترین و فراوان ترین، آب مورد نیاز، در کانونی که فضاهای مقدس و مذهبی شکل گرفته اند، دراختیار مردم قرار می گیرد. می توان گفت که عنصر مشخص و با اهمیت مسجد، تنها از نظر جغرافیایی در قلب شهر واقع نشده، بلکه نقش های گوناگونی را ایفا می کند. در قرن دوم هجری یکی از کارگزاران عرب، از هارون الرشید خواست که چون عرب ها در قم سکونت گزیده اند، قم را شهری قرار دهد که در آن نماز جمعه و عید به صورت مستقل برگزار شود و احتیاج نباشد که ساکنان آن، برای برقراری مراسم عبادی، به نقاط دیگر بروند. از این موضوع چنین بر می آیدکه شخصیت و هویت شهر، حتی در آن عصر نیز در گرو مسجد جامع بوده است.(10)

چگونگی انتخاب مکان مسجد
اگر چه درگزینش محل ساخت مسجد، تصمیم های سیاسی و اجتماعی و گاهی عوامل طبیعی و جغرافیایی مؤثر بود، اما این مکان مقدس به عنوان برترین فضای اسلامی، همگام با رشد اسلام و افزایش جمعیت مسلمانان، بر حسب ایمان و اعتقاد اقشار گوناگون، بهترین جای شهر را به خود اختصاص می داد. در شهرهایی که زمین های باز و آزاد وجود داشت، این زمین ها به ساخت مسجد، اختصاص می یافت؛ ولی گاهی بر حسب ضرورت و تنگناهای مکانی و گاهی به عنوان اعتراض، مسجد در مکان آتشکده ها، کلیساها و معابد غیر اسلامی بنا می شد و بدین شکل، هم آثار آیین های قبلی محو می شد و هم از فضاهای نقاط مرکزی شهر استفاده می شد. به محض آن که این فضاها به مسجد اختصاص می یافت، عمران و گسترش شهری، تحت تأثیر این تحول قرار می گرفت و آبادانی در اطراف مسجد، گسترش می یافت. مسجد جامع کاشان که اکنون در میدان کهنه ( خیابان فاضل نراقی) قرار دارد، اگر چه در آغاز در مکان آتشکده ای احداث شد و مصالح اولیه آن از خشت و گل بود، اما در قرن پنجم هجری به یک ساختان پرشکوه، تبدیل شد و به عنوان هسته اولیه شهر قلمداد گردید و اکنون هم در مرکز کاشان قرار دارد. اگر چه این گونه مساجد از گزند و حوادث طبیعی و هجوم قبایل در امان نبوده اند. اما به محض آن که دچار خرابی های جزئی یا اساسی می شدند، بعد از هر حادثه ای، به همت مؤمنان و دست توانای هنرمندان محلی و کوشش افراد خیرخواه، مرمت و بازسازی می شده اند. (11)

عناصر مسجد
در قرن اول هجری، بنای مساجد، بسیار ساده بود و با برپا کردن دیوارهایی، فضایی محصور و مناسب، ویژه نمازگزاران فراهم می شد؛ ولی اندکی بعد، مناره، محراب و منبر به عنوان سه عنصر مشخص درساختمان مسجد پدیدار شدند.
محراب، بخش فرو رفته و قوسی شکلی می باشد که درجهت خانه کعبه قرار گرفته است و علاوه بر جنبه های هنری، خاصیت فیزیکی هم دارد؛ بدین مفهوم که صدای امام جماعت را بر حسب خصوصیت پژواک (انعکاس صدا) در بین مأمومین انتشار می دهد. درگذشته، مقابل محراب، چرا غ یا مشعلی می آویختند و تا محراب، تداعی بخش «الله نور السموات و الارض…» (12) باشد و در واقع، محراب، نمادی از جلال خداوند است. بورکهارت می گوید: «در واقع، محراب به علت انعکاس کلام خداوند در نماز، رمز حضور پروردگار محسوب می شود». (13) در معماری مساجد عصر سلجوقی، محراب توسط گچ بری های زیبای لانه زنبوری و نیز طرح هایی گل دار و بوته دار که با آیاتی از قرآن آراسته شده بودند، قاب گرفته می شد. (14) با این که محراب، جزئی از بنای مسجد است، اما در عین حال به عنوان یک واحد مستقل هنری، مورد توجه اهل ذوق و هنرشناسان بوده است؛ به گونه ای که پاره ای از محراب های قدیمی، زینت بخش موزه های مشهور، مانند موزه ارمیتاژ شده اند. (15)
در تمام مساجد، مناره یا مأذنه جای اذان گفتن – به نحو بارزی به چشم می آید. در آغاز، مناره ها عموماً به صورت منفرد و در مجاورت مساجد ساخته می شدند؛ ولی از دوره سلجوقی، به تدریج، به صورت زوجی بر سر در ورودی یا بر ایوان اصلی، احداث شدند. احداث مناره ها در ابتدا، تزئینات نداشته، ولی کم کم با تزئیناتی چون آجرکاری، مقرنس و کتیبه، آراسته شدند. مناره ها را از آجر و سنگ می ساختند. و ضمن این که جلوه ای جالب به مسجد می دادند و مؤذن در اوقات شرعی بر فراز آنها اذان می گفت، برای استحکام بخشیدن به بنا و جلوگیری از رانش مسجد نیز مؤثر بودند.
ایجاد گنبد روی شبستان اصلی مسجد، از مهم ترین عناصر معماری ایران است. این گنبدها اشکال مختلفی دارند که عبارتند از: گنبد مخروطی یا رک، یک پوش، دو پوش، سه پوش، گنبد پیوسته و گسسته. شکوه معماری این عنصر مهم مسجد، در عصر صفویه، با کاشی کاری معرق، مزین گردیدکه نمونه برجسته آن، مسجد شیخ لطف الله اصفهان می باشد. گنبد از تعداد زیادی آجر شروع و در انتها به یک آجر ختم می شود و این نکته، رازی از کثرت به وحدت را در پی دارد که یک درس خداشناسی است. طاق نماهای داخلی گنبد فضای مکعبی زیر را با گنبد، مرتبط می کنند. رواق، همچون زمین تصور می گردد وگنبد، کنایه ازآسمان و طاق نماها، برزخ دنیا و سرای جاویدند که گنبد به آخرت هم اشاره دارد. در برخی جاها، مثل گنبد مسجد جامع زواره، دوازده ترک در این بنا دیده می شودکه گویا نشان می دهد راه حق و آیین محمدی، از مسیر دوازده امام معصوم می گذرد. (16)
میان سرا (حیاط و صحن)؛ تمام مساجد کهن ایران، دارای صحن و یک فضای باز مرکزی هستند. این فضا در دوران اسلامی، نیاز مسلمانان را به وضوخانه و محل تطهیر و نیاز مسافران را به استراحت تأمین می کرد و با کانون قرار دادن فضاهای داخلی، بنای مسجد را از سر و صدا و فعالیت های روزمره و عادی، جدا می کرد.
ایوان که معمولاً از یک طاق آهنگ تشکیل می شود، از سه طرف بسته و به سوی میان سرا، باز می شود. ایوان ها به صورت فضاهای ورودی و خروجی و ساخته می شوند
و در حالی که برای جریان هوا بازند، از تابش آفتاب می کاهند و به عنوان یکی از اجزای تشکیل ساختمان مسجد، اهمیت فوق العاده ای دارند و به این بنا، برجستگی، ابهت و شکوه می بخشند. ایوان، کانونی برای تزئینات گوناگون بناست؛ چون ایجاد مقرنس ها با شیوه آجرکاری ، گچ بری و کاشی کاری. در پیشانی جرزهای دو طرف ایوان ها به تناسب عرض و ارتفاعشان، طاق نماهای کم عمق محرابی شکل بر روی هم و به صورت قرینه قرار گرفته اند. همچنین حاشیه ای با آجرکاری برجسته، قوس ایوان ها و نیز این طاق نماها را دور زده، ایوان را به طرز جالب و شیوه ای هنرمندانه، قاب گرفته است.
آجرکاری ایوان ها چنان است که مشاهده کننده، نگاه خویش را متوجه آسمان می کند. در مساجد عصر سلجوقی، ایوان ها در چهار جهت گوناگون ساخته شده اند و می خواهند این حقیقت را یادآور شوند که انسان به هر سویی نظر افکند، آن جا وجه الله است که به آیه «و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله » (17) اشاره دارد. ایوان جانب قبله، مرتفع ترین و عریض ترین ایوان هاست و کسی که از صحن مسجد به آن می نگرد، چنان با هیبت جلوه می کندکه گویی گنبد شبستان را در پشت خود مخفی کرده است.
نخستین مسجد چهار ایوانه در ایران، مربوط به شهر زواره است؛ چنان که محققان اروپایی چون پیترسون، آندره گوار، درک هیل، اولگ گرابر و پژوهش گران دانشگاه کمبریچ، به این نکته تصریح نموده اند. (18)
بارزترین تشابه هنری مساجد ایران، درتزئینات روی بنا قابل مشاهده است، تمام معماران تحت تأثیر فرهنگ اسلامی تلاشی کرده اند تا با به کارگیری کتیبه های حاوی اسمای الهی، به ویژه الله اکبر و نیز اسامی دیگری چون محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و و نام های ائمه هدی به تزیین مساجد بپردازند. آیات قرآن نیز به صورت زیبا، در بافت معماری بیرونی مساجد دیده می شوند. (19)

نقش مسجد در مطالعات تاریخی و فرهنگی
بنای مسجد، سندی ارزشمند در پژوهش های جغرافیای و تاریخی شهرهای ایران – از قرن اول هجری تاکنون می باشد. بررسی صورت های گوناگون مسجد در طول زمان، حقایقی از نوسانات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمان های دور و نزدیک را نشان می دهد، این مکان های مقدس، واقعیت هایی از فراز و فرود مسلمانان را در نقاط گوناگون ایران، ترسیم می نمایند و گاهی توجه فرمانروایان را به مسائل فرهنگی و هنری نمایش می دهند. تاریخ پایان بنا یا تعمیر و نیز نام سازنده و تعمیر کننده در کتیبه ها، بخش های بارزی ازمساجدند که راهنمای نیکویی برای پژوهنده ی تاریخ خواهند بود. جلوه های هنری، تزئینات، سبک بنا و جلوه های فنی و معماری نیز آگاهی های ارزنده ای درباره ی تاریخ هنر و فنون ایرانیان عرضه می کنند. (20 )
کتیبه های باقی مانده بر دیوار بعضی از مساجد، مانند مسجد جامع قزوین وکاشان، حاوی مکان هایی وقفی برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یا حکمران هستند. این پدیده، چگونگی فرهنگ وقف و نقش این عامل را در گسترش شهرهای کهن، مشخص می سازد. ازآن جا که در هر دوره، یکی از عناصر تزئینی در آراستن مساجد متداول بوده است، این مکان های مقدس، می توانند محققان مباحث تاریخی را در بررسی های خود کمک کنند؛ برای مثال، در عهد، سلجوقیان، آجرکاری، در زمان ایلخانان، گچ بری و در دوره تیموریان و صفویان، کاشی کاری، رواج افزون تری داشته است و گاهی در دوره ای خاص، همه این تزئینات، با هم به کار گرفته شده اند. (21)

کارکرد های مسجد
مساجد به عنوان مهم ترین بناها در هر شهر و روستا، همواره نقش های متعددی در زندگی اقشار مردم داشته اند. این بناها چون بزرگ ترین ساختمان ها بوده اند، در آغاز، نیازی به داشتن نشانی ویژه ای نداشته، نگاه هر گذرنده ای را به سوی خود جلب می کردند؛ اما پس از گسترش شهرها، نخست با افزایش درگاه ها و نهادن توق بر بلندترین جای آن و سپس با ساختن میل، برج و مناره درکنار و نزدیک آن، ساکنان شهر را به عبادتگاه، راهنمایی می کرده اند. مسجد بر دیگر عبادتگاه ها، همان برتری را داشت که اسلام بر دیگر کیش ها. (22)
رفته رفته مسجد به عنوان چشم اندازی جغرافیایی و جلوه گاه هنر و ذوق ایرانی، شهر را کاملاً تحت تأثیر خود قرار داد؛ اما سیمای خاصی که مسجد در شهر به وجود می آورد و اثری که بر گسترش شهر می گذاشت، تنها به فضاهای فیزیکی و آرایش های هنری و ذوقی آن ختم نمی شد؛ بلکه مسجد از گذشته، کارکردهای گوناگونی داشته و اکنون هم این نقش ها را تا حدودی حفظ کرده است. این نقش ها عبارتند از:
1. مرکز ارشاد و تبلیغ اسلامی و کانون رعایت قواعد و قوانین خاص.
2. اعتقاد به عبادت، نمازگزاران و نیایش به خدا، از عوامل و انگیزه های بنیاد مسجدها ست.
3. مسجد، تجسم خارجی پیوند دین و سیاست است و بسیاری از تصمیم گیری های حکومتی، اجتماعی، کشوری و منطقه ای، در این مکان صورت می گرفته است.
4. در برخی دوره های تاریخی، در مسجد، قاضی شهر، احکام قضایی خود را در حضور مردم اعلام می کرد.
5. برنامه ریزی درباره رسیدگی به کار بازار، کوی و برزن، تجارت، جلوگیری از تقلب درکار کسبه و اصناف، امر به معروف و نهی از منکر و سایر امور شهری، در مسجد انجام می پذیرفت.
6. مسجد، مکان مهمی برای ارتباط های اجتماعی به شمار می رفت و به عنوان کانون نشر اخبار، نقش برجسته ای ایفا می کرد. این کارکرد، نه تنها در روزگاران گذشته که وسایل ارتباطات جمعی گستردگی نداشت، بلکه در زمان حاضر نیز که رسانه ها فراگیر و مجهز به فناوری های جدید هستند، ارزش خود را از دست نداده است. در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مساجد از مهم ترین مراکز انتشار اخبار مربوط به روند این جنبش اسلامی و عملیات رزمندگان بودند و حتی سازماندهی نیروهای رزمی و مردمی و شکل گیری بسیج، در مسجد انجام می شد.
7. بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، توسط روحانی محل یا برخی نهادهای مربوط در مسجد حل می شد. برآوردن نیازهای افراد برای به دست آوردن کسب و کار، ساخت و خرید خانه، ازدواج و تشکیل خانواده و رفع اختلافات، در مسجد، امکان پذیر، بود. نقش تعاونی و مددکاری اجتماعی مسجد در ایران، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیار فعال بوده است.
8. مسجد که کانون بندگی خداست. همواره محل آموزش و تقویت آگاهی های نمازگزاران بوده است و ازآن جا که دانش اندوزی، فریضه ای همگانی به شمار می آید، مسجد، پایگاه مهم آموزش و سوادآموزی به شمار می رود و در پیوند آموزش با عبادت، مساجد بزرگ، ازکتابخانه های عظیم و گرانبهایی برخوردار بوده اند.
9. انسان مسلمان همان گونه که می کوشد بنده خدا باشد و از شیطان درون و بیرون پرهیز کند، در برابر نابرابری های اجتماعی، ستم و زورگویی هم ساکت نمی ماند و در همان جا که عبادت می کند، با همکاری دیگر مؤمنان، می کوشد تا قیام و حرکتی اصلاحی را علیه حکام جور و اهل بی داد و بی عدالتی ترتیب دهد و این کارکرد مسجد، در قیام سربداران، قیام مسجد گوهرشاد و قیام 15 خرداد، آشکار بوده است.

پی نوشت :

1- جن، آیه 18؛ توبه، آیه ی 18.
2- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج اول، ص 268.
3- مجلسی، بحارالأنوار، ج 76، ص 336 .
4- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج 3 ، ص 7447.
5- نهج الفصاحه، حدیث 17.
6-تاریخ طبری، ج 5، ص 1848.
7- هشام جمیط، کوفه پیدایش شهر اسلامی، ترجمه ی ابو الحسن سروقد مقدم، ص 107.
8- عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیده های جغرافیایی، ص 36 – 37 .
9- محمد منصور فلامکی، باز زنده سازی بناها و شهرهای تاریخی،ص 127 و 128.
10-حسن بن محمد بن حسن قمی، تاریخ قم، با تصحیح سید جلال الدین تهرانی، ص 28.
11- دانشنامه ی کاشان، بخش جغرافیایی تاریخی، ص 37 .
12- نور، آیه 25.
13- بورکهارت، هنر مقدس، ص 147.
14- مجله مسجد، ش 50 ، ص 80 .
15- عباس سعیدی، سیر هنر کاشی کاری، نامه ی آستان قدس، ش 3، بهمن 46.
16- مجله مسجد، ش 650، ص 80 .
17 – بقره، آیه 115.
18- مجله مسجد، ش50، ص 78.
19 – بینش اسلامی و پدیده های جغرافیایی، ص 53 – 54 .
20- عباس سعیدی رضوانی، گزیده ای از مقالات جغرافیایی، ص 107 .
21- محمد یوسف کیانی، تاریخ هنر معماری ایرانی در دوره اسلامی، ص 8 – 9 .
22- کریم پیرنیا، معماری ایران دوره اسلامی، مجموعه مقالات، ص 6 – 7 .
منبع:مجله پرسمان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید