اگر ملائکه الهی از نوعی عصمت برخوردارند پس هاروت و ماروت چگونه تخلف کردند؟

اگر ملائکه الهی از نوعی عصمت برخوردارند پس هاروت و ماروت چگونه تخلف کردند؟

ملائکه الهی به فرموده قرآن مجید همه معصوم اند «فرشتگانی که هرگز مخالفت فرمان خدا نمی کنند و دستورات او را دقیقاً اجرا می کنند»[1] روایات زیادی هم داریم که ملائکه را معصوم معرفی می کنند; امیر بیان علی علیه السلام در خطبه «اشباح» درباره آفرینش فرشتگان می فرمایند: آنان را در مقامهایی که دارند، امین وحی خود ساخت… از دو دلی و نا باوری نگهشان داشت… فریب شهوت راه همتشان را نزند،[2] امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: فرشتگان خدا، به کمک الطاف الهی از کفر و امور ناپسند معصوم و در امانند.[3]

ماجرای هاروت و ماروت:
درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند،افسانه ها و اساطیر عجیبی بوسیله داستان پردازان ساخته شده است که چهره خرافی پیدا کرده و کار تحقیق را مشکل ساخته است. آنچه از میان همه اینها صحیحتر و مطابق عقل و تاریخ است و با منابع حدیثی نیز سازگار است این است که در سرزمین بابل مردم از سحر و جادو در زحمت بودند، خداوند دو فرشته را مأمور ساخت که عوامل سحر و راه ابطال آنرا به مردم بیاموزند تا نجات پیدا کنند، با اینکه این دو فرشته به مردم هشدار دادند که این تعلیم یک نوع آزمایش الهی است، مبادا سوء استفاده کنید، لکن مردم سوء استفاده کردند. قرآن کریم با همین بیان موافق است.[4] احادیثی از امام رضا(ع) و امام عسکری (ع) و سایر احادیث نیز همین مطلب را تأئید می کنند.[5] اما متأسفانه بعضی از مورخان و نویسندگان دایره المعارف ها و حتی بعضی از مفسران تحت تأثیر افسانه ها می نویسند که: خداوند آنها را به زمین فرستاد تا بدانند که اگر آنها نیز بجای انسانها بودند از گناه مصون نمی ماندند چنانکه بعد از فرود آمدن به زمین، مرتکب چندین گناه شدند و بدنبال آن افسانه ستاره زهره را نقل می کنند.
قرآن مجید از اینگونه خرافات پاک و منزه است. «…و انّه لکتاب عزیز لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید»[6] و این کتابی است قطعاً شکست ناپذیر که هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمی آید، چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.

خلاصه و نتیجه:
ملائکه به تصریح قرآن معصوم اند، چنانکه روایات زیادی هم بر این امر دلالت دارند، بنابراین هاروت و ماروت که دو ملک مأمور از جانب خدا بسوی مردم بابل بودند، نیز معصوم اند و اینکه می گویند، این دو ملک نسبت به مقام انسانها نزد خدا شکایت کردند و خداوند برای اینکه به آن دو بفهماند که اگر آنها در زمین باشند مرتکب گناه می شوند، آن دو را به زمین فرستاد و آنها مرتکب گناه شدند این جزء افسانه ها و خرافاتی است که قرآن و روایات و عقل آنرا تأیید نمی کند بلکه داستان واقعی این بوده که مردم بابل از شدت سحر به تنگ آمدند، خداوند این دو ملک را برای مبارزه با سحر فرستاد، لکن مردم وقتی سحر و راه مبارزه را از آن دو یاد گرفتند، خود مرتکب بکارگیری سحر شدند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 106.
2ـ قصص و داستانهای شگفت انگیز قرآن ـ علی زاهدی گلپایگانی ـ کتابفروشی اسلامیه تهران ص 136.

پی نوشت ها:
[1] . تحریم/6.
[2] . شهیدی، سید جعفر، نهج البلاغه، خطبه 91.
[3] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، چاپ دوم، ج 10، ص 170.
[4] . بقره/102.
[5] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه؛ و حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 12، ص 106؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامی، چاپ بیست و هشتم، ج 1، ص 374.
[6] . فصلت/41و42.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید