آیا پیامبر اسلام (ص) به لحاظ مدیریتی ضعیف عمل کرد که نتوانست امام علی را در مقام خلیفه و جانشین بعد از خویش قرار دهد؟ آیا مردم را خوب نمی شناخت و چرا جایگاه حضرت علی (ع) را به خوبی معلوم نکرد تا این که دیگران بعد از وفات ایشان حکومت جامعه را به دست گرفته و خود را جانشین پیامبر معرفی کردند؟

آیا پیامبر اسلام (ص) به لحاظ مدیریتی ضعیف عمل کرد که نتوانست امام علی را در مقام خلیفه و جانشین بعد از خویش قرار دهد؟ آیا مردم را خوب نمی شناخت و چرا جایگاه حضرت علی (ع) را به خوبی معلوم نکرد تا این که دیگران بعد از وفات ایشان حکومت جامعه را به دست گرفته و خود را جانشین پیامبر معرفی کردند؟

ابتدا چند نکته را تذکر می دهیم تا پاسخ سوال کاملا روشن شود.
1ـ در موفقیت یک رهبر در جامعه، مجموعه ای از شرایط لازم است مانند مدیریت رهبر، آگاهی و شناخت او از جامعه خویش، تفهیم خوب و روشن برنامه های مورد نظر و… از جمله شرط ها قابلیت مردم است و در تمام ابعاد (پذیرش دستورات رهبری، رفع موانع درونی و…) لذا اگر یک رهبر بسیار آگاه و مدیر و… را  مردم همراهی نکنند در اهدافش موفق نمی شود، از این گذشته نقش مخالفین و منافقین ممکن است باعث خنثی شدن فعالیت یک رهبر شود.
2ـ نفس انسان اگر مهار نشود بزرگ ترین خطرها را می تواند ایجاد کند، لذا پیامبر (ص) فرمود: قوی ترین دشمن شما نفس شما است([1]) و نفس باعث می شود که انسان (نسبت به حقایق) کور و کر شود([2]) پیامبر و علی (ع) فرمودند: بالاترین جهاد مبارزه با نفس است([3]).
3ـ گناه آثار زیادی دارد از جمله اینکه گناه به دنبال خود گناه دیگر می آورد و ممکن است انسان را در حد کفر سقوط دهد «سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند آنرا به مسخره گرفتند([4])» مستی گناه برتر از مستی شراب است([5]).
بعد از بیان این سه نکته جواب هر قسمت از سئوال ، جداگانه بیان می شود، اما قسمت اول که «آیا پیامبر ضعیف عمل کرده بود و آیا جامعه و مردم را نمی شناخت؟ جواب این است که حضرت نه اینکه ضعیف عمل نکرد بلکه دارای مدیریت و آگاهی بالائی هم بود، دلیل این ادعا سه امر است 1ـ عصمت پیامبر (ص) که از آیه ی تطهیر([6]) و امثال آن استفاده می شود مانع از این ضعف و خطاها است، و علم و آگاهی حضرت هم که از طریق وحی بود «و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است([7])» و قرآن هم پیامبر را به شدت تهدید می کند اگر خطایی و نسبت ناروایی به خداوند بدهد رگ قلبش را قطع می کند([8]).
2ـ و ثانیاً عمل کرد ده ساله بعد از هجرت حضرت در مدینه نشان می دهد که حضرت مدیریت بسیار قوی داشت که توانست در یک شهر غریب اولا پیمان برادری را بین دو گروه درگیر (اوس و خزرج) برقرار کند و با ساختن مسجد حکومت اسلامی را بنیان گذاری نماید([9]) و آن گونه مردم در راه حضرت فداکاری نمایند و از آن عرب های بیابان، مقداد و عمار، و بلال بسازد، و آن همه جنگها را با فتح به پایان برساند و سرانجام برگردد و مکه را نیز فتح کند([10]) این هم نشان دهنده مدیریت قوی و بالای حضرت است.
3ـ و ثالثاً قرآن هم حضرت را در رفتار و اخلاق می ستاید و می فرماید: «انک لعلی خلق عظیم» و انجام رسالت حضرت را امضاء می کند چون در آیه ی تبلیغ فرمود. اگر امامت و ولایت علی (ع) را نرسانی رسالت خدایی خود را به پایان نرسانده ای([11]) مفهوم آن این است که اگر این کار انجام بگیرد رسالتت را انجام داده ای و طبق شهادت تاریخ حضرت تبلیغ امامت را انجام داد در غدیر خم([12]).
اما قسمت دوم سئوال که آیا علی (ع) را کامل معرفی نکرد و جایگاه ایشان را به خوبی معلوم نکرد؟ جواب این است که خیر، هرگز در این قسمت کوتاهی نکرد هم از طریق قرآن و هم گفتار خود پیامبر (ص) بارها علی (ع) را معرفی نمود، اما قرآن: در آیه اکمال ولایت علی (ع) را شرط کمال دین([13]) و در آیه تبلیغ([14]) مساوی دانستن با انجام رسالت، در آیه ی تطهیر علی (ع) ([15]) را معصوم، و در آیه ی مباهله([16]) به منزله جان پیامبر معرفی شده است و همچنین در آیه ی ولایت([17]) و آیه ی اولی الامر([18]) ولایت حضرت را معرفی و همچنین در آیه 207 بقره، 23 احزاب، 23 شوری و سوره انسان فضائل حضرت را بیان نموده است و… و اما در روایات : در حدیث الغدیر([19]) به عنوان ولی و در حدیث انذار عشیره بعنوان خلیفه خود([20]) و در حدیث مؤاخاه([21]) به عنوان برادر خود معرفی نموده است، و در حدیث منزلت([22]) وصی خود و در حدیث تبلیغ سوره برائت «علی از من است»([23]) و در حدیث جنگ خیبر محبوب خدا و رسولش معرفی نمود([24]) و همچنین فضائل حضرت در روایت ردّ الشمس ، مرغ بریان و ده ها عنوان دیگر بیان شده است([25])… پس اشکال نه در مورد مدیریت پیامبر است، و نه در این که علی (ع) را خوب معرفی نکرد، چون هم علی (ع) را و هم خلافت او را به خوبی معرفی نموده است، برای نمونه به دو روایت اشاره می کنیم: 1ـ پیامبر اسلام فرمود: هرکسی که درباره خلافت بعد از من با علی (ع) منازعه کند کافر است و با خدا و پیامبر (ص) به جنگ برخواسته، کسی که حتی شک کند (در حقانیت علی (ع) کافر است([26]) و فرمود: کسی که خلافت علی (ع) بعد از من را غصب کند کافر است([27]) از این رساتر دیگر نمی شود. این همه روایات در فضایی به ما رسیده است که در طول تاریخ حکومت خلفای سه گانه و خلفای اموی و عباسی تمام تلاش بر کتمان فضایل امام علی (ع) بوده است، اگر این مقدار حدیث به ما رسیده است نشانه آن است که تأکید پیامبر به مراتب بیشتر از این بوده است.
بنابر این مشکل را باید جای دیگر جستجو نمود، چنانکه در مقدمه بیان شد انسان وقتی در مسیر گناه قرار گرفت و برگشت و توبه نکرد ممکن است تا کفر پیش برود، امثال عمر بن سعد در کربلا از اول نمی خواست وارد جنگ شود ولی وقتی وارد این معصیت شد، فجیع ترین گناهان را انجام داد، غاصبان خلافت علی (ع) با اینکه خود، خلافت را به علی تبریک گفته بودند([28])، و به خوبی این مساله را می دانستند، گناهان و هواهای نفسانی آنها باعث شد خلافت غصب شود اما گناهان این ها علاوه بر شرک در دوران جاهلیت اینکه در زمان پیامبر (ص) در جنگ احد فرار کردند([29]) و نا فرمانی پیامبر نمودند، در صلح حدیبیه مخالفت کردند([30])، از لشکر اسامه بن زید سر پیچی نمودند([31])و در لحظه آخر عمر حضرت از آوردن قلم و دوات خود داری نمودند، و حضرت را متهم به هذیان گوئی نمودند([32]) این گناهان تا آن جا اینها را پیش برد که به خانه زهرا (س) هجوم نمودند([33]) و علی (ع) را با دست بسته به مسجد بردند([34]) و فدک را هم غصب نمودند([35]) و ریشه این گناهان هم هواهای مهار نشده آنها بود.
علی(ع) از پیامبر (ص) اسلام نقل می کند که فرمود: از سه چیز بعد از خودم بر شما می ترسم. گمراهی بعد از آگاهی، مشوب و مخلوط شدن حق با باطل و شهوت دامن و شکم([36]) و باز علی (ع) فرمود: بدترین چیزی که بر شما می ترسم دو چیز است 1ـ پیروی از هوای نفس 2ـ طولانی بودن آرزوها، اما پیروی نمودن از هوس شما را از حق باز می دارد([37])
البته وجود افراد کینه توز([38]) و ترس از ارتداد و حفظ وحدت مسلمانان([39]) و عدم همکاری عده دیگر در غصب خلافت بی نقش نبود، درباره قسمت اخیر خود حضرت می فرماید: گرفتار مردمی شده ام که اگر فرمان دهم اطاعت نمی کنند و اگر دعوتشان کنم اجابت نمی کنند… آیا دین ندارید که شما را جمع کند؟ یا غیرتی که شما را به خشم آورد([40])؟
خلاصه این که 1ـ در موفقیت رهبر علاوه بر شرایط لازم در رهبری، قابلیت و همکاری مردم هم لازم است. 2ـ اگر نفس مهار نشود انسان را به گناهان بزرگ وا می دارد، 3ـ و گناه هم اگر ادامه یابد ممکن است انسان را تا سر حد کفر سوق دهد. اما خلاصه جواب قسمت اول سئوال این است که خیر پیامبر اسلام ضعیف عمل نکرد… اولا عصمت حضرت مانع از این علم است و ثانیاً تشکیل حکومت در مدینه در شهر غریب و سرانجام فتح مکه و فتح در جنگها نشان از مدیریت قوی حضرت است و ثالثاً قرآن رفتار و اخلاق او را به پایان رساندن رسالتش را امضاء نموده است.
اما درباره قسمت دوم سئوال، پیامبر از طریق قرآن و حدیث به زیباترین وجه ممکن، علی (ع) را و امامت او را معرفی نمود، ریشه اصلی غصب خلافت ، هوی پرستی عدهّ ای، و کینه توزی و عدم همکاری عدّه دیگر شد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ استاد جعفر سبحانی، پژوهشی عمیق در زندگی علی (ع) ، ناشر جهان آرا، چاپ اول.
2ـ استاد مرتضی مطهری، امامت و رهبری ، انتشارات صدرا، چاپ سوم 1364.
3ـ ابراهیم امینی ، بررسی مسائل کلی امامت ، نشر دفتر تبلیغات اسلامی قم.
4ـ فروغ ابدیت، جعفر سبحانی ،نشر عمار، ج2.
5ـ هادی نجفی، ولایت و امامت ، توزیع دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1370 ش، چاپخانه خیام قم.
6ـ الامام امیر المؤمنین از دیدگاه خلفاء ، مجمع الغدیر مشهد ، با اشراف شیخ مهدی فقیه ایمانی ،ناشر مجمع الغدیر مشهد، بهار 1375.

پی نوشت ها:
[1]- صابری، علیرضا، الحکم الزاهره، مکتب الاعلام اسلامی، چاپ اول، 1415 هـ ق، 1373 هـ ش، ج2، ص386.
[2]- همان.
[3]- همان.
[4]- روم/10.
[5]- الحکم الزاهره، ج2، ص431.
[6]- احزاب/33.
[7]- نساء/113.
[8]- الحاقه/44.
[9]- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، نشر عمار، ج2، ص367 ـ 385.
[10]- همان.
[11]- قلم/4.
[12]- فروغ ابدیت، ج2، ص831.
[13]- مائده/5.
[14]- مائده/67 و همان.
[15]- احزاب/33.
[16]- آل عمران/61.
[17]- مائده/55.
[18]- نساء/59.
[19]- الغدیر، ج1، ص11.
[20]- محمد بن جریر طبرسی، تاریخ الامم و الملوک، مصر، چاپ اول، ج2، ص216 و ص217.
[21]- حافظ ابی عبدالله محمد حاکم نیشابوری، مستدرک ، حیدر آباد کن، 1324، ج3، ص14.
[22]- ابن هشام، السیره النبویه، مصر، 1355، ج4، ص163.
[23]- احمد بن حنبل، مسند احمد، مصر، 1313، ج1، ص3.
[24]- آیتی، محمد ابراهیم، تجدید نظر دکتر ابوالقاسم گرجی، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ دانشگاه تهران، 1366 ش، ص502.
[25]- صابری، علیرضا، الحکم الزاهره، مکتب الاعلوم الاسلامی، چاپ اول، 1415 ق، 1373 ش، ج2، ص98 ـ 143 مفصل فضائل علی مساله خلافت و… بیان شده است.
[26]- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، منشورات المکتبه الاسلامیه، ج38 ص135.
[27]- حر عاملی، محمد بن الحسن، اثباه الهداه، قم، ناشر مطبعه علمیه، ج2، ص231.
[28]- امینی، الغدیر، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1366، ج1، ص11، و ر. ک: شیخ مفید، الامالی، تحقیق علی اکبر غفاری حسین استاد ولی، مؤسسه النشر الاسلامی جامعه مدرسین، قم، ص19، ح7.
[29]- سبحانی، فروغ ابدیت، ج2، ص467.
[30]- سبحانی، فروغ ابدیت، ج2، ص600.
[31]- سبحانی، فروغ ابدیت، ج2، ص850.
[32]- سبحانی، فروغ ابدیت، ج2، ص 850.
[33]- سبحانی، جعفر، زندگی علی (ع)، ناشر جهان آرا، چاپ اول، ص243.
[34]- نهج البلاغه، نامه 28.
[35]- سبحانی، زندگی امام علی (ع)، ص260.
[36]- الامالی که معرفی شد در شماره (2) ص111 حدیث 1. حدیث دیگری از خود امیر المؤمنین نقل شده است که چون فعلا مدرکی برای آن نیافتم لذا در متن گنجانده نشد، و آن این است که در لحظه ای که خواستند از علی (ع) برای ابوبکر بیعت بگیرند، حضرت فرمود: «و نحن احق بهذاالامر منکم ما کان فینا القاری لکتاب الله الفقیه فی دین الله العالم بسنن رسول الله المضطلع بامر الرعیه و الله انه لغبثا فلا تتبع الهوی فتضلوا عن سبیل الحق فتزدادوا من الحق بعداً. محل شاهد ذیل حدیث است که حضرت فرمود از هوس پیروی نکنید که باعث گمراهی از راه حق می شود و دوری شما از حق بیشتر می شود.
[37]- نهج البلاغه، فیض الاسلام، خ 43، ص 127.
[38]- سبحانی، جعفر، زندگی امام علی (ع)، همان، ص200.
[39]- همان، ص 211.
[40]- نهج البلاغه، خطبه39.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید