در پاسخ به سؤال باید گفت که از قرآن کریم استفاده میشود که بهشت و جهنّم، در کنار هم قرار دارند، بگونهای، که بهشتیان با دوزخیان میتوانند با همدیگر گفتگو کنند، که در این زمینه به برخی آیات اشاره میشود:
1. بهشتیان، دوزخیان را صدا میزنند: «بهشتیان دوزخیان را صدا میزنند که ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود همه را حق یافتیم آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟! در این هنگام ندا دهندهای در میان آنها ندا میدهد که لعنت بر ستمگران باد»[1] از آیات فوق بخوبی استفاده میشود که بهشتیان و دوزخیان (آنقدر نزدیک هم هستند) که میتوانند با یکدیگر سخن بگویند.
2. مصاحبه بهشتیان با دوزخیان: «آنها (اصحاب یمین) در باغهای بهشتند و سؤال میکنند از مجرمان (جهنّم) چه چیز شما را به دوزخ کشاند؟ میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم، وبه مستمند اطعام نمیکردیم و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم…[2] از آیات فوق بدست میآید، که بهشتیان میتوانند از عالم و جایگاه خود وضع دوزخیان را مشاهده کنند و با آنان به گفتگو بپردازند.[3] روایات عدیدهای نیز در ذیل آیات فوق نقل شده، که گفتگوی مذکور را با جزئیات بیشتری تأیید مینمایند.[4]
3. دیواری بین بهشتیها و دوزخیان منافق: «روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: نظری به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوی برگیریم به آنها گفته میشود، به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید، در این هنگام دیواری میان آنها زده میشود که دری دارد. درونش رحمت است و برونش عذاب. آنها را صدا میزنند: «مگر ما با شما نبودیم؟!» میگویند چرا ولی شما خود را به هلاکت افکندید.»[5] از آیه فوق استفاده میشود که فاصله بین بهشتیان و دوزخیان منافق یک دیوار است، و آن دیوار دری دارد، که درون آن که به سمت بهشتیها میباشد، رحمت، و سمت جهنمی ها جنبه عذاب دارد، نکته سوّم این است که با وجود آن دیوار صدای هم دیگر را میشنوند، در نتیجه صریحاً دلالت دارد که بهشت و جهنم نزدیک هم قرار دارند نه در دو کره و محل از هم جدا.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، ج 25، ص 252ـ254.
2. معاد از نظر روح و جسم، محمدتقی فلسفی، ص 295ـ364.
3. زندگی جاوید یا حیات آخرت، شهید مرتضی مطهری، تمام کتاب.
پی نوشت ها:
[1] . اعراف/ 44.
[2] . مدثر/ 40 ـ 45.
[3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات صدرا، ج 25، ص 253.
[4] . فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوّم، 1402، ج 5، ص 251.
[5] . حدید/ 13ـ14.