پاسخ به چند محور ارائه می شود:
1. درباره جفر و علم جفر سخن بسیار است وکاربرد واژه جفر هم گستره وسیع دارد؛ مثلاً کارشناس بزرگ این گونه امور علامه حسن زاده آملی درباره جفر می گوید: «جفر یعنی کتاب آفرینش»[1] در این کلام، عالم آفرینش یک نوع جفر تلقی شده است؛ چون اسرار نهفته فراوانی در آن وجود دارد، و هم چنین درباره علم جفر گفته اند: علم جفر که امروزه کمتر کسی همت آموختن آن را دارد، وسیله ای است برای شناختن رویدادها از راه حروف و اعداد و خواص آنها که بر مبنای حدس و تخمین مبتنی است.[2] و هم چنین گفته اند: علم جفر علمی است که در آن از علم حروف بحث می شود و آن را علم حروف نیز می نامند و علم تکبیر هم می گویند.
فائده آن علم این است که انسان از طریق آن بر فهم و درک خطاب محمدی، «معارف اسلامی» آن گونه که است دست پیدا می کند. و هم چنین از طریق علم جفر، به حوادث این جهان، تا هنگام انقراض آن می توان دست یافت. سید سند، در شرح مواقف، در مقصد دوم آن کتاب گفته است که یکی از اقسام علوم، علم جفر و جامعه است، و آن عبارت است از دو کتابی که حضرت امیر مومنان علی ـ علیه السلام ـ به روش علم جفر و علم حروف آن را نگاشته و حوادث جهان را تا پایان آن در آن کتاب بازگو کرده است و ائمه ـ علیهم السلام ـ هر کدام با این علم آشنا هستند و همواره حوادث جهان را از طریق آن دو کتاب استخراج می کرده اند.[3]
2. نکته دیگر درباره جفر و علم جفر آن است که دانشمندان بزرگی که در این فن وارد هستند و تمام احوال و حوادث جهان را از این طریق به گونه ای استخراج می کنند و هر کس به اندازه توانایی معرفت و دانش خود در این علم، محاسباتی بر اساس حروف ابجد انجام می دهد؛ مثلاً حروف «ابجد» که 28 حرف است، هر حرفی 28 صفحه است و هر صفحه دارای 28 سطر است، و هر سطری دارای 28 خانه است، حاصل ضرب این اعداد 614656 می شود. و بدین ترتیب کسانی که بهره از آن علم دارند، می توانند حوادث جهان را به نحوی پیش بینی کنند.[4]
3. نکته دیگر درباره جفر آن است که ابن خلدون می گوید: بدان که اصل کتاب جفر این است که هارون بن سعید عجلی، کتابی داشته است که آن را از امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده است و در آن کتاب، علم به حوادثی است که برای اهل بیت عصمت ـ علیهم السلام ـ به طور عموم و برای بعضی از افراد آنها به طور خصوص، اتفاق خواهد افتاد و این مطلب برای امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ و مردان بزرگ دیگر از خاندان او، از طریق کشف و کرامت معلوم گشته است، و آنها نزد امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ به پوست گوساله ای نوشته شده بود که بعد هارون بن عجلی آن را از آن حضرت روایت کرد و آن را تحریر نمود و تفصیل داد و به نام آن پوست اسم گذاری نمود، چون جفر در لغت شی کوچک و پوست کوچک از بزغاله یا گوساله را گویند، و نام آن علم از آن پوست گرفته شده است.[5]
4. مطلب دیگر آن است که در منابع روایتی نیز درباره جفر و جامعه سخن گفته شده است؛ از جمله نقل شده که ابابصیر به حضور امام صادق ـ علیه السلام ـ رسید و پرسش هایی مطرح کرد، بعد امام، فرمود: همانا جامعه نزد ماست، و مردم نمی دانند جامعه چیست، جامعه طوماری است به طول هفتاد ذراع، پیامبر با املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی ـ علیه السلام ـ تمام حلال و حرام ها و همه احتیاجات دینی مردم در آن بازگو شده است، بعد فرمود: همانا جفر نزد ما است، و مردم نمی دانند جفر چیست، جفر مخزنی است از چرم که علم انبیاء و اوصیاء و علم دانشمندان گذشته از امت های پیشین، در آن درج شده است.[6]
5. از مجموع آن چه درباه علم جفر بیان شد، معلوم شد که علم جفر گر چه حقیقت دارد و در متون دینی و روایات از آن سخن بسیار گفته شده و علمای بزرگ به نحوی از آن علم بهره مند بوده اند، اما باید توجه داشت که فراگیری آن علم برای همه کس میسور نیست و دست یابی به قواعد آن کارآسانی نخواهد بود و چندان ضرورتی هم ندارد که کسی در پی فراگیری آن باشد.
6. در میان دانشمندان بزرگ، افرادی چون خواجه نصیر طوسی، و امثال وی درباره علم جفر کتاب نوشته اند و قواعد آن را بازگو کرده اند و برخی از آثار علمای شیعه درباره این علم، در کتاب الذریعه تالیف آقا بزرگ تهرانی آورده شده که برای دست یابی به جزئیات آثار تالیف شده در این باب به منبع ذیل مراجعه شود.[7]
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1. علامه حسن زاده آمل، هزار و یک نکته، نکته های 355، 382، نشر مرکز فرهنگی رجاء، تهران، 1364 ش.
پی نوشت ها:
[1] . آملی، حسن زاده، هزار و یک نکته، تهران، نشر مرکز فرهنگی رجاء، 1364 ش، ج 1، ص 170، نکته 328.
[2] . دائره المعارف تشیع، تهران، نشر شهید سعید مجتبی، 1375 ش، ج 5، ص 408.
[3] . لغت نامه دهخدا، نشر دانشگاه تهران، بی تا، ج 16، ص 50.
[4] . دائره المعارف تشیع، نشر پیشین، ج 5، ص 409.
[5] . عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، بیروت، نشر دارالاحیاء التراث العربی، 1408 ق، ص 334.
[6] . کلینی، اصول کافی، تهران، نشر دفتر فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، ج 1، ص 344، باب فیه ذکر الصحیفه و الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه، حدیث 1.
[7] . دائره المعارف تشیع، نشر پیشین، ج 5، ص 409.