من یک دختر 21 ساله هستم و دو سال هست که نامزد شده ام حالا می خواهم جدا بشوم، زیرا فهمیده ام که شوهرم قبل از من دو تا نامزد کرده و طلاق داده او به زور با من نزدیکی کرده و من حالا دختر نیستم و پدر و مادرم از این موضوع هیچ اطلاعی ندارند و آبرویم در خطر است. شوهرم نه سر کار می رود و نه اخلاق خوبی دارد و طلاهای مرا برده و مدتی است که به من زنگ نزده اگر هم زنگ بزند مرا ناراحت می کند یک روز می گوید من معتادم و روز دیگر می گوید من شراب می خورم می گوییم چرا این کارها را می کنی می گوید همین که هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید؟

من یک دختر 21 ساله هستم و دو سال هست که نامزد شده ام حالا می خواهم جدا بشوم، زیرا فهمیده ام که شوهرم قبل از من دو تا نامزد کرده و طلاق داده او به زور با من نزدیکی کرده و من حالا دختر نیستم و پدر و مادرم از این موضوع هیچ اطلاعی ندارند و آبرویم در خطر است. شوهرم نه سر کار می رود و نه اخلاق خوبی دارد و طلاهای مرا برده و مدتی است که به من زنگ نزده اگر هم زنگ بزند مرا ناراحت می کند یک روز می گوید من معتادم و روز دیگر می گوید من شراب می خورم می گوییم چرا این کارها را می کنی می گوید همین که هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید؟

من یک دختر 21 ساله هستم و دو سال هست که نامزد شده ام حالا می خواهم جدا بشوم، زیرا فهمیده ام که شوهرم قبل از من دو تا نامزد کرده و طلاق داده او به زور با من نزدیکی کرده و من حالا دختر نیستم و پدر و مادرم از این موضوع هیچ اطلاعی ندارند و آبرویم در خطر است. شوهرم نه سر کار می رود و نه اخلاق خوبی دارد و طلاهای مرا برده و مدتی است که به من زنگ نزده اگر هم زنگ بزند مرا ناراحت می کند یک روز می گوید من معتادم و روز دیگر می گوید من شراب می خورم می گوییم چرا این کارها را می کنی می گوید همین که هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید؟

بدون تردید ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه‌ زندگی هر انسانی است که موفقیت و شکست در آن برای هر یک از زوجین سرنوشت ساز خواهد بود. بنابراین بر هر دختر و پسری لازم است که قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی را کسب کنند، سپس اقدام نمایند. اما متاسفانه اکثر افراد بدون تجربه و کسب اطلاعات لازم، به چنین امر بسیار مهم و سرنوشت سازی اقدام می نمایند در حالیکه از شرایط و صفات نیک یا بد یک همسر آگاهی ندارند و راه کشف آن را نمی دانند. چه بسا صفاتی را از شرایط بسیار مهم و ضروری می پندارند و برای نیل به آن جدیت می نمایند در صورتی که آن صفت اصلاً از مزایای ضروری یک همسر نیست، یا اهمیت چندانی ندارد و چه بسا امر بسیار مهمی که باید جزء شرایط قرار گیرد در اثر غفلت، آن را از شرایط و مزایا محسوب نمی دارند. هنگامی خبردار می شوند که کار از کار گذشته و چاره ای ندارند و در اثر آن، اختلافات و کشمکشها و ناسازگاریها و بهانه جویی ها شروع می شوند و بالاخره یا به طلاق منجر خواهد شد یا ناچارند دندان بر جگر بگذارند و تا آخر عمر با تلخی و رنج و اندوه به زندگی ادامه دهند، در صورتی که اگر آگاهانه عمل می کردند کمتر با شکست و تلخکامی مواجه می شدند.
خواهر محترم همانطور که از نامه‌ شما بر می آید، شما دقت لازم در انتخاب همسر را نداشته اید، چرا که مهمترین مرحله در مقدمات ازدواج بعد از داشتن هدف والا و معیارهای واقعی مساله شناخت و تحقیق می باشد که در روایات اسلامی هم بسیار سفارش شده است که در انتخاب همسر دقت فراوانی بنمایید و نگاه کنید چه کسی را به عنوان شریک زندگی آینده تان بر می گزینید و این امر هم وظیفه شما بوده و هم وظیفه خانواده شما. حال که شما با این شرایط مواجه هستید و مرحله عقد را سپری نموده اید و متوجه این مشکلات در همسر خود شده اید به شما چند توصیه را سفارش می کنیم که ان شاء‌الله با توکل به خدا بتوانید مشکل خود را آنگونه که رضایت الهی در آن می باشد حل کنید.
توصیه ها:
1. آنگونه که فرمودید خانواده‌ شما از قسمتی از مشکل شما مطلع نیستند و این وظیفه مهمی است که حتما والدین خود را مطلع نمایید و از پشتیبانی و تدبیر آنها یاری بجویید.
2. تا آنجا که ممکن است با استفاده از کمک افراد صاحب نفوذ نسبت به شوهر خود از قبیل خانواده‌ او و دوستان و نزدیکان دلسوز به اصلاح ایشان و متقاعد کردن او اقدام کنید چرا که شیوه ای را که در پیش گرفته است شیوه ای نادرست می باشد که آینده ای شوم را در پی خواهد داشت.
3. اگر مرحله دوم شما را به نتیجه مطلوب نرساند، توصیه‌ ما این می باشد که هر چه زودتر خود را از این فرد جدا نموده چرا که گاهی اوقات عامل دلسردی، نتیجه فقدان یکی از شرایط مهم و غیر قابل اغماض ازدواج است مانند بی دینی یا لا ابالی گری، معتاد بودن، شرابخواری، سارق یا جنایتکار و انحرافات شدید غیر قابل چشم پوشی سیاسی است که اگر بعد از مراسم نامزدی و حتی بعد از عقد شرعی و قانونی چنین صفاتی کشف شد، بهتر است چنین ازدواجی قبل از عروسی به هم بخورد، زیرا بعد از عروسی با دهها مشکل مواجه خواهند شد، که تحمل آنها به مراتب دشوارتر است، لذا باید قاطعانه ایستاد و از هر طریق ممکن از او جدا شد مگر اینکه اطمینان پیدا کند که همسرش توبه کرده و دست از کارهای خلافش برداشته باشد.»[1] 4. در نهایت اگر کار شما به جدایی انجامید، مشکلی را که مطرح کرده بودید که در اثر نزدیکی نامزدتان با شما بکارت خود را از دست داده اید (از حالت دختر بودن خارج شده اید) به این موضوع بیندیشید که در عوض زندگی خود را به پای مردی فاسد نریخته اید. شما می توانید با صداقت و مطابق با وضعیت خویش ازدواجی موفق داشته باشید. بنابراین چنانچه در ازدواج بعدی مسأله بکارت مورد سوال قرار گیرد باید حقیقت گفته شود و کتمان آن به نظر بسیاری از فقهاء موجب حق فسخ برای شوهر آینده می گردد. در خاتمه آرزو می کنیم که همسر شما به خود بیاید و راه درست را در پیش بگیرد و زندگی شما با ایشان ختم به خیر بشود و در غیر این صورت از خداوند متعال می خواهیم که در حل سریع مشکلتان شما را یاری نماید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. گواهی، زهرا، بررسی حقوق زنان در مساله طلاق، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1373.
2. امینی، زهرا، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، 1379.
3. کیهان نیا، 1، جوانان و ازدواج، نشر مادر، چاپ چهارم.

پی نوشت:
[1]. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، 1379، ص 227.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید