در ازدواج در باب مهریه و مسائلی از این قبیل طبیعی ترین حق زن چیست؟ و جایگاه شیربهاء و نفقه و… در اسلام چیست؟

در ازدواج در باب مهریه و مسائلی از این قبیل طبیعی ترین حق زن چیست؟ و جایگاه شیربهاء و نفقه و… در اسلام چیست؟

در دین مبین اسلام برای زن جایگاه والایی وجود دارد، بر خلاف جوامعی که فرهنگ مادی گرایی حاکم بر آنهاست که زن را بعنوان موجودی برای مقاصد حیوانی وابزار تبلیغاتی برای کالاهای اقتصادی استفاده می کنند، اسلام برای این موجود ارزش قائل شده و آنها را بعنوان امانت الهی می داند. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «بدانید که آنان امانت های خداوند در دست شوهرانشان هستند و مردان حق ندارند به آنان ضرر و زیان رسانیده و حقوق آنها را فراموش کنند.»[1] وقتی زن و شوهر با همدیگر رابطه زوجیت برقرار می کنند، بین آنها رابطه تقابل حق و تکلیف برقرار می شود و نسبت به هم، هم حق هم پیدا می کنند و هم تکلیف. اما با توجه به سوال، حقوق زن بر شوهر مورد بررسی قرار می گیرد.
1. تامین هزینه های زن: تامین هزینه های شخصی زن بر عهده‌ مرد است هر چند که زن دارای ثروت کلان باشد، لازم نیست از اموال شخصی خود استفاده کند و ما یحتاج زندگی خود را تامین کند، وجوب نفقه زن از مسلمات فقه و حقوق اسلامی است.[2] بصورت کلی آنچه بعنوان نفقه زن محسوب می شود بقرار زیر است:
الف) غذا به مقداری که سیر شود و از نظر کمیت و کیفیت به شئون زن و عرف و عادت بستگی دارد و متناسب با زمان و مکان است.
ب) لباس از نظر جنس و مقدار، بستگی به عرف و عادت محل دارد. (البته در صورتی که اینکار به فعل حرام منجر نشود، چنانچه مثلا برای خود نمائی به نامحرم لباس خاصی را تقاضا کند بر شوهر تهیه آن واجب نیست.)
پ) تهیه وسائل مورد لزوم خانه متناسب با شان و منزلت زن.
ت) تهیه مسکن، ملکی یا استیجاری یا عاریه ای که با شئون و احتیاجات زوجه متناسب باشد. (زن می تواند از شوهر بخواهد هیچکس بغیر از شوهر با او زندگی نکند.)[3] ث) گرفتن خدمتکار: چنانچه زوجه از جهت شئون و شرافت خانوادگی در منزل پدرش دارای خادم بوده یا بعلت
بیماری نیاز به خدمتکار باشد.[4] چند نکته در باب نفقه: در صبح هر روز زن مالک نفقه‌ همان روز از مال شوهر می شود، اگر مردی نفقه زن را نپردازد، زن می تواند از تمکین به شوهر خودداری کند و نیز می تواند نزد حاکم رفته تا او شوهرش را مجبور به پرداخت نفقه نماید و اگر دسترسی به حاکم ممکن نباشد زن می تواند از اموال مرد به اندازه‌ نفقه خودش بدون اذن او بردارد.[5] نفقه را می توان به صورت پول یا عین به زن پرداخت مثلا غذا را پخته یا نپخته یا پول آنرا به زن داد.[6] اگر زن با صرفه جوئی در مخارج خانه پولی را پس انداز ،کند مرد نمی تواند آنرا طلب کند، مگر اینکه از پس انداز بچه ها صرفه جوئی شود.[7] نفقه زوجه بر نفقه سایر افراد مثل نفقه پدر و مادر و فرزندان مقدم است.[8] 2. بخشیدن اشتباهات زن: اگر زن از روی جهل اشتباهی انجام داد مرد باید او را ببخشد.[9] 3. خوش رفتاری با زن: مرد باید با زن خوش رفتار باشد و با او با روی گشاده برخوردکند، آیه شریفه: عاشروهُنًّ بالمعروف.[10] 4. مرد حق ندارد زن خود را مجبور به خدمت خانه کند.[11] 5. حق آمیزش[12] 6. عدم وجوب تغذیه فرزند: بر مادر واجب نیست فرزند خود را شیر دهد چه مجانی و چه با اجرت (البته بشرط آنکه تغذیه بچه منحصر به شیر مادر نباشد.) اگر تغذیه بچه منحصر به شیر مادر باشد مادر می تواند برای شیر دادن بچه طلب اجرت کند این اجرت را باید پدر از مال خود بچه (در صورت صاحب مال بودن) بپردازد، در غیر اینصورت باید خودش بپردازد؛ اگر او هم مالی نداشت یا بچه اصلا پدر نداشت از جد پدری اجرت گرفته می شود در غیر این صورت مادر باید بچه را مجاناً شیر بدهد یا دایه بگیرد.[13] 7. حق حضانت فرزند: تا دو سال اول زندگی فرزند بعهده‌ مادر است و بعد از آن تا سن 7 سالگی تربیت پسر بر عهده پدر و دختر بر عهده مادر است و بعد از 7 سالگی تا سن بلوغ چه پسر چه دختر نگهداری به عهده پدر و بعد از سن بلوغ به عهده خود فرزند است.[14] 8. استقلال مالی زن: زن می تواند در دارائی خود هر تصرفی که می خواهد انجام دهد بدون اینکه موافقت شوهر را کسب کند، اعم از اینکه آن اموال را قبل از ازدواج بدست آورده باشد، یا بعد از ازدواج (البته در صورتی که این تصرف با حقوق شوهر منافات نداشته باشد.)[15] 9. نظافت شوهر برای زن: امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ می فرماید: آراستگی شوهر باعث عفت همسرش می باشد و افرادی که در گذشته به این موضوع توجه نکردند زنانشان راه بی عفتی را دنبال نمودند.[16] جایگاه مهریه و شیر بهاء در اسلام و حقوق زن در این باب:
قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: مَنْ ظَلَمَ امرَأه مَهرَها فَهُوَ عندَ اللهِ زانٍ. هر کس در پرداخت مهریه همسر خود ظلم کند در نزد خداوند زناکار حساب می شود.[17]

نکاتی مهم در باب جایگاه مهریه:
1. مهریه در نکاح دائم بمنزله عوض در معاملات عادی نیست، لذا می تواند در نکاح دائم مهریه ذکر نشود و پس از عقد، زوجین بر امری توافق کنند یا پس از نزدیکی مهر المثل به عهده زوج قرار گیرد.[18] 2. در عقد نکاح مهر باید برای زوجه قرار داده شود و نمی توان مهر را برای پدر و مادر او قرار داد و آنچه در زمان ما در بعضی از خانواده ها مرسوم است که مبلغی را بعنوان شیربهاء برای کسان او قرار می دهند نمی تواند جزء مهر حساب شود و اگر جزء مهر قرار گیرد به این معنی که پدر و مادر او را در مهر شریک کرده باشند، فقط مقداری که برای زوجه معین شده بعنوان مهر محسوب می شود و مابقی باطل است و زوج الزامی به پرداخت آن ندارد.[19] ولی در این صورت چنانچه زوج از روی رضایت خاطر به بستگان زوجه مبلغی را بعنوان هدیه یا در مقابل زحمات انجام شده در امر ازدواج وجهی را پرداخت نماید، برای گیرنده حلال است؛ اما اگر از روی رضایت نباشد دریافت آن شرعاً حرام است.[20] 3. مهری که در حین عقد با توافق طرفین (زوجین) معین می شود (مهرالمسمی) از جهت حداکثری سقف محدودی ندارد و زوجین می توانند به هر مقدار که بخواهند مهر را قرار دهند و از جهت حداقل تا آنجا که چیزی صدق مال بر آن بشود و قابل تملک باشد می تواند مهریه قرار گیرد.[21] ولی بهتر است از مهر السنه (پانصد درهم یا پنجاه دینار) تجاوز نکند.[22] 4. مهریه باید با توافق زوجین معین شود (پس چنانچه کسان آنها بر امری توافق نمایند بدون توافق زوجین صحیح نیست.) 5. اگر مهریه عین نباشد یا مورد مشاهده نباشد باید خصوصیات آن از نظر کمی و کیفی ذکر شود تا رافع جهالت باشد، مثل آنکه اگر مهریه آموزش قرآن باشد باید معین باشد که آیا‌ آموزش همه قرآن یا بعضی سوره ها مورد نظر است و سوره ها نیز دقیقاً معین شوند.[23] 6. بعد از انجام عقد نکاح در مورد مالکیت مهر چند نظر وجود دارد: بعضی از فقها معتقد هستند همزمان با انجام عقد نکاح زن تنها مالک نصف مهر می شود و با نزدیکی یا عوامل دیگر استقرار دهنده مهر تمامی آنرا مالک می شود.[24] ولی مشهور فقها معتقد هستند با انجام عقد زن مالک تمامی مهر می شود ولی بطور متزلزل و با انجام عمل نزدیکی یا عوامل دیگر تمامی آن مستقر خواهد شد.[25] 7. اگر مهریه حال باشد زوجه می تواند مهریه را بلافاصله پس از عقد مطالبه کند و تا مهریه به او تسلیم نشده از انجام امور زناشوئی خودداری کند و این امتناع باعث نمی شود حق نفقه زن ساقط شود.[26]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابا زاده، ناشر، انتشارات بدر.
2. بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، انتشارات سبط اکبر.
3. بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، سید مصطفی محقق داماد، ناشر، نشر علوم اسلامی.
4. احکام روابط زن و شوهر، سید مسعود معصومی، ناشر، شباب الجنه.

پی نوشت ها:
[1] . مستدرک الوسائل الشیعه، ج 2، ص 551، باب 65.
[2] . بقره/232، طلاق/7.
[3] . معصومی، سید مسعود، احکام روابط زن و شوهر، ص 69.
[4] . محقق داماد، مصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده، انتشارات علوم اسلامی، ص 291.
[5] . موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، کتاب نکاح مساله 10 و 14.
[6] . احکام روابط زن و شوهر، ص 40 و 41.
[7] . همان، ص 41.
[8] . محقق داماد، مصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده، ص 293.
[9] . تحریر الوسیله، کتاب نکاح فصل نشوز.
[10] . نساء/9 و تحریر الوسیله کتاب نکاح، فصل نشوز.
[11] . موسوی خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل، مسئله 2414.
[12] . همان، مسئله 2418.
[13] . تحریر الوسیله، باب نکاح.
[14] . همان، القول فی احکام الولاده، مسئله 16.
[15] . بررسی فقهی حقوق خانواده، ص 317.
[16] . فروع کافی، ج 6، ص 480.
[17] . عقاب الاعمال، ص 649.
[18] . تحریر الوسیله، ج 2، ص 298.
[19] . جواهر الکلام، ج 31، ص 29، بررسی فقهی حقوق خانواده، ص 227.
[20] . تحریر الوسیله، ج 2، ص 298.
[21] . بررسی فقهی حقوق خانواده، ص 225.
[22] . همان، ص 230.
[23] . جواهر الکلام، ج 31، ص 30 ـ تحریر الوسیله، ج 2، ص 297.
[24] . جواهر الکلام، ج 31، ص 108.
[25] . شرح لمعه، ج 2، ص 100 ـ جواهر الکلام، ج 31، ص 107.
[26] . بررسی فقهی، حقوق خانواده، ص 244.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید