آیا فرزندان هم حقی بر گردن پدر و مادر دارند یا آنها هر کاری کردند ما باید بدون چون و چرا قبول کنیم؟ لطفاً توضیح دهید.

آیا فرزندان هم حقی بر گردن پدر و مادر دارند یا آنها هر کاری کردند ما باید بدون چون و چرا قبول کنیم؟ لطفاً توضیح دهید.

حق فرزند بر پدر و مادر
از نظر اسلام، فرزند بر پدر و مادر حق دارد که عبارتند از:
1. نام نیکو گذاشتن بر فرزند:
رسول خدا در مقام تشویق پدران که نام فرزندانشان را نیکو قرار دهند و از نامگذاری بد دوری نمایند فرمودند: براستی نخستین چیزی که یکی از شما به فرزندش می بخشد نام خوب است پس شما نیز نام نیکو بر فرزندان خود بگذارید و بهترین نام ها عبدالله و عبدالرحمن، محمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، فاطمه و… می باشد.[1] 2. عقیقه:
گوسفند یا گاو یا شتری که در هفتمین روز تولد کودک برایش قربانی می کنند. امام صادق ـ علیه السلام ـ  فرمودند: هر نوزادی در گرو عقیقه خویش است. منظور امام این است که عقیقه فداء و عوض نوزاد است.[2] 3. سعی در ازدواج فرزند:
از حقوق پسر بر پدر، سعی در ازدواج نمودنش پس از رشد و بلوغ است؛ چنانچه از حقوق دختر، رساندنش به خانه شوهر است و والدین نمی توانند مانع شوهر کردنشان گردند.[3] در این مورد پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند:
(من بلغ ولده النکاح و عنده ما ینکحه فلم ینکحه ثم احدث حدثاً فالاثم علیه)[4] یعنی کسی که فرزندش آماده ازدواج است و پدر قدرت بر فراهم آوردن برنامه ازدواج برای فرزند دارد ولی اقدام نکند، اگر گناه و معصیتی برای فرزندش پیش آمد به عهده پدر است.
4. تأمین رزق حلال:
یکی دیگر از حقوقی که فرزند بر گردن پدر دارد این است که روزی حلال به فرزند بدهد. چون یکی از عوامل سعادت یا شقاوت فرزند در گرو آن طعامی است که می خورد. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: (… و ان لا یرزقه الا طیباً)[5] یعنی جز روزی پاک و حلال برای فرزندان به خانه نبرد.
5.تربیت دینی و تعلیم قرآن:
وظیفه دیگر پدر در قبال فرزند این است که معارف اسلامی در رأس آنها کتاب آسمانی، قرآن مجید را به او یاد دهد و از اوائل کودکی فرزند هم باید آغاز کند. پیامبر اکرم در فرمایشی دارند (… و یعلمه القرآن)[6] و به او قرآن آموزش دهد.
6. آشنایی با اهل بیت(ع):
پدر باید چنان در شناساندن ائمه و پیامبران به فرزند کوشا باشد که عشق و محبت آنها را در دل او بکارد پیامبر اکرم فرمودند: (… حب نبیکم و حبّ اهل بیته)[7] یعنی او را دوستار پیامبران و ائمه قرار دهد.
7. آموزش اخلاق و رفتار نیکو:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)فرمودند: خدا رحمت کند پدر و مادری را که در اثر اخلاق و رفتار و تربیت نیکوی خویش فرزندان را به نیکی به خود وا دارند. پرسیدند: چگونه؟حضرت درپاسخ فرمودند: کارهای آسان را از او بپذیرد. و از واگذار کردن کارهای دشوار به او صرفنظر نماید. و بر او ظلم وستم ننماید. و تندی و خشونت نکند. و گناهش را ببخشد. و مخفیانه در حقش دعا کند. و توفیقش را در همه امور از خداوند درخواست نماید.[8] حدنصاب اطاعت از والدین:
در روایت آمده است که: «لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»[9] اطاعت از بندگان خدا در معصیت خالق جایز نیست. نهی والدین در واجبات الهی و امر به محرمات تأثیری ندارد. اما در مستحبات ، مباحات ، مکروهات و واجبات کفایی باید از والدین اطاعت کرد. و اگر باعث آزار و اذیت آنان می شود، باید اطاعت کرد. و اگر با اوامر و نواهی آنان مخالفت شود، از گناهان کبیره محسوب می گردد. و از عقوق والدین شمرده می شود. البته از جهات فقهی، اطاعت از والدین در بعضی از امور مهمّه که باعث عُسر و حرج یا ضرر دنیوی و یا اخروی فوق العاده می شود لازم نیست مانند اینکه فرزند را از ازدواج نهی کنند، در حالی که فرزند نیاز مبرم به ازدواج دارد. و اگر ازدواج نکند دچار گناه می شود. و ایمان خود را از دست می دهد و یا اینکه امر به طلاق و جدائی از همسر کنند در حالی که جدائی زن و مرد باعث از هم پاشیدگی شیرازه زندگی و نابودی خانواده و فرزندان می شود. در این گونه موارد امر و نهی پدر و مادر، قابل اجرا نیست. مگر اینکه آنها مصالح و مفاسد عظیمه ای را در نظر داشته باشند که در این صورت فرزند باید عاقلانه عمل نماید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حقوق والدین و فرزندان از دیدگاه اسلام، سیدمهدی علوی، چاپخانه علمیه قم، چاپ اول.
2. حقوق والدین، میرعظیمی، قم، کتابخانه حضرت ابوالفضل، سال 1369.
3. نظام خانواده در اسلام، حسین انصاریان، انتشارات ام ابیها، قم، چاپ باقری، پائیز 1379.

پی نوشت ها:
[1] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 104، ص 130، حدیث 2.
[2] . محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 6، ص 24، باب العقیقه.
[3] . دستغیب، گناهان کبیره، نشرحاج محمد ضرابی، 1358، ص 144.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 10، ص 720.
[5] . همان، میزان الحکمه، ج 10، ص 720.
[6] . همان مدرک.
[7] . همان مدرک.
[8] . وسائل، ج 15، ص 199، 86.
[9] . بحارالانوار، ج 16، ص 25.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید