آیا برای اشباع غریزه جنسی فرزندان، خانواده‌ها باید خود را از لحاظ پوشش ظاهری و غیر شرعی و حتی فیلم آزاد بگذارند تا از این راه

آیا برای اشباع غریزه جنسی فرزندان، خانواده‌ها باید خود را از لحاظ پوشش ظاهری و غیر شرعی و حتی فیلم آزاد بگذارند تا از این راه

آیا برای اشباع غریزه جنسی فرزندان، خانواده‌ها باید خود را از لحاظ پوشش ظاهری و غیر شرعی و حتی فیلم آزاد بگذارند تا از این راه غریزه جنسی فرزندان‌شان را کنترل کنند یا اینکه باید بر همان محدودیت‌های شرعی که شرع برای پوشش قائل شده را ملزم شوند که در این صورت فرزندان در جامعه با مشکل جنسی مواجه خواهند شد؟

«تربیت جنسی» فرزندان یکی از مسائل مهم تربیتی است که باید والدین و مربیان با استفاده از اصول تربیتی و روان‌شناختی و نیز توجه جدی به آموزه‌های اسلامی روش صحیح و مؤثری را در پیش گیرند. پدر و مادر باید از آغاز زندگی نوزاد، نخستین عکس‌العمل‌ها و واکنش‌های رفتاری خود را با آگاهی از علل رفتار و بهره‌گیری از احکام و اصول و مبانی تعلیم و تربیت در اسلام هماهنگ سازند و از ابتدا زمینه‌های خلاقیت و معنویت را در جهت روند رشد و تحول کودکان فراهم سازند.
به طور کلی در مورد تربیت جنسی سه دیدگاه عمده وجود دارد:

دیدگاه اول: منع و محرومیت
این دیدگاه بر ممانعت از هر گونه بحث و آموزش در زمینه مسایل جنسی تأکید می‌کند و معتقد است که باید غریزه جنسی را در وجود خویش سرکوب نمود و به هیچ‌وجه نمی‌توان کودکان و نوجوانان را در این زمینه آزاد گذاشت یا مسائلی را به عنوان آشنایی و آموزش به آن‌ها منتقل نمود.

دیدگاه دوم: آزادی مطلق
غرب و کشورهای اروپایی در مسایل جنسی رویکرد جدیدی بنا نهاده‌اند که می‌توان آن را آزادی جنسی نامید.[1]

عوامل زمینه‌ساز این دیدگاه
الف: نظریه فروید؛ به نظر برخی از روان‌شناسان و در رأس آنها فروید، مهار و کنترل غرایز به ویژه غریزه جنسی، به ایجاد افسردگی و عقده‌های روانی منجر می‌شود.
طرفداران این نظریه معتقدند که باید کودکان و نوجوانان را از همان دوران کودکی آزاد گذاشت تا هرگونه و به هر شیوه‌ای که خواست به این نیاز درونی خود پاسخ دهد. بنابراین والدین و مربیان هیچ مسئولیتی در کنترل و مهار رفتارهای جنسی کودکان نخواهند داشت[2] ب: نظریه اختلاط پسران و دختران در مدارس؛ دومین عامل زمینه‌ساز آزادی جنسی نظریه اختلاط دختران و پسران در مدارس و مؤسسات آموزش عالی است. این نظریه به دلیل حذف و نادیده گرفتن مسائل اخلاقی از یک‌سو و حذف اخلاق و ارزش از برنامه‌های مدرسه و خانواده از سوی دیگر باعث شد تا آموزش جنسی آن هم با برداشتی که خود از آن دارند، رواج یابد.
آنچه به عنوان مبنای دیدگاه دوم مطرح است، آزادی جنسی و عدم نظارت و کنترل والدین بر رفتارها و روابط فرزندان در سنین مختلف می‌باشد که می‌توان از آن به ولنگاری جنسی تعبیر نمود.
حال با توجه به آنچه بیان شد و دانستیم که در زمینه «تربیت جنسی» دو دیدگاه عمده وجود دارد، لازم است به این نکته نیز اشاره کنم که شما سؤال‌تان را به گونه‌ای تبیین نموده‌اید که گویا راه سومی وجود ندارد، یعنی یا باید دیدگاه اول را بپذیریم و معتقد شویم که خانواده‌ها باید خود را از لحاظ پوشش ظاهری و فیلم آزاد بگذارند تا از این راه غریزه جنسی فرزندان‌شان راکنترل کنند، و یا محدودیت‌های شرعی را اعمال نمایند که نتیجه آن ایجاد مشکلات جنسی در جامعه است.درحالیکه می‌توان گفت: اعمال و اجرای نظریه اسلام در زمینه غریزه جنسی هیچ‌گاه به مشکلات جنسی منجر نمی‌شود، بلکه اگر به صورت صحیح و کامل در جامعه اجرا شود سلامت و سعادت فرد و جامعه را به همراه دارد.[3]

دیدگاه سوم:دیدگاه اسلام
توجه داشته باشید که اسلام هیچ‌گاه با غریزه جنسی به طور مطلق مخالف نیست و ارضای آن را حرام نمی‌داند تا به مشکلات جنسی منجر شود، بلکه ارضای غریزه جنسی را به شیوه ازدواج، مجاز و مشروع می‌داند و آنچه مورد نکوهش قرار گرفته آزادی جنسی و ارتباطات دختر و پسر بدون عقد و ازدواج است.
از تمامی آنچه بیان شد به این نتیجه می‌رسیم که در باب غریزه جنسی دیدگاه سومی نیز وجود دارد که از سویی به اصل غریزه جنسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان اهتمام ورزیده و از سوی دیگر پیامدهای منفی آزادی جنسی را گوشزد نموده و از آن بر حذر داشته است. بنابراین اسلام معتقد است که غریزه جنسی باید به صورت طبیعی شکوفا شود و از راه‌های مشروع ارضا گردد نه آنکه در اثر عوامل آسیب‌زا و محرک‌های محیطی به بلوغ جنسی زودرس منجر شده و فرد از لحاظ اخلاقی منحرف شود. برای آنکه از پیامد‌های منفی و آثار نامطلوب غریزه جنسی پیش‌گیری شود، اسلام یکسری اصول و راه‌کارهایی را برای والدین در نظر گرفته است تا با رعایت آن‌ها بتوانند به تربیت جنسی سالم فرزندان خود بپردازند.
وظایف والدین در تربیت جنسی فرزندان:
1. رعایت حجاب اسلامی و پرهیز از بیان جملات و کلماتی که به نحوی باعث تحریک جنسی کودک می‌شود. روان شناسان معتقدند که کودکان هر آنچه را می‌بینند یا می‌شنوند آنرا در ذهن خود بازسازی نموده و به اجرا می‌گذارند. بنا بر این عوامل محیطی و نحوه رفتار والدین به شدّت در شکل‌دهی شخصیت و رفتار کودکان مؤثر است.[4] اگر والدین مسائل شرعی را رعایت نکنند و مشاهده فیلم‌های غیر مجاز و چگونگی پوشش را در خانواده به صورت افراطی آزاد بگذارند، کودکان به انحرافات اخلاقی و … عادت می‌کنند.
2. توجه والدین به اینکه تا اطمینان به خواب بودن فرزندان ندارند، از هرگونه رابطه و اقدام جنسی امتناع کنند.
3. جدا کردن محل خواب و بستر فرزندان از ده سالگی[5].
4. کنترل رفتار فرزندان و اصلاح و جهت دهی آن به سوی مذهب و مسائل معنوی[6].
5. والدین باید به منظور آشنایی و آموزش صحیح مسایل جنسی به فرزندان در دوران نوجوانی و جوانی کمال دقت و اهتمام را داشته باشند؛ زیرا اگر والدین و یا مربیان مسائل جنسی را به صورت صحیح و سالم به نوجوانان آموزش ندهند و پیامدهای منفی انحرافات جنسی را تبیین نکنند، نوجوانان از راه‌های دیگر و منابع غیرمطمئن اینگونه مسائل را فرا گرفته و بکار می‌بندند. والدین باید تغییرات و تحولات جسمی ‌ـ ‌روانی دوران بلوغ را برای فرزندان تبیین نمایند و در زمینه حالات روانی و قاعدگی و احتلام که شاخص‌ترین مسایل جنسی در دوران بلوغ است، اطلاعاتی در اختیار فرزندان قرار دهند، از سوی دیگر آن‌ها را نسبت به وظایف شرعی و بهداشتی، پرهیز از تحریک غریزه جنسی و حفظ عفت و تقوا، کنترل نگاه و ارتباط با جنس مخالف آگاه نمایند. بنابراین والدین رسالت بسیار سنگینی را در قبال تربیت جنسی فرزندان بر عهده دارند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عبدالمجید زهادت، تعلیم و تربیت در نهج‌البلاغه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378.
2. عباس اسماعیلی، فرهنگ تربیت، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، 1381.
3. دکتر حسن احدی، روان‌شناسی رشد، نشر بنیاد، چاپ هشتم، 1374.
4. لوئیس فرانسزینی، روان‌شناسی انحرافات جنسی، ترجمه: بهزاد رحمتی، انتشارات ساحل، 1378.

پی نوشت ها:
[1] . درویزه، ابوالفضل، ایدز و ریشه‌یابی بحرانهای اخلاقی در غرب، انتشارات دانشگاه گیلان، 1375، ص94-83
[2] . برای آشنایی با نظریه فروید مراجعه شود به: شجاع شفتی، سعید، اصول روان‌کاوی بالینی، ققنوس، 1377، ص32-29.
[3] . طالبان، محمد رضا، دینداری و بزهکاری، انتشارات هنر و ارتباطات، چاپ اول، 1380، فصل چهارم و پنچم.
[4] . احمدی، علی اصغر، روان شناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی، انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، 1374، صص 79 ـ34
[5] . در روایتی آمده است: «فرّقوا بین اولادکم فی‌المضاجع اذا بلغوا عشراً؛ وقتی فرزندان شما ده ساله شدند، بستر خواب آنها را از یکدیگر جدا کنید.» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 88، ص 133.
[6] . موسوی، سید مجتبی، تربیت مذهبی کودک، انتشارات میثم تمّار، چاپ سوم، 1378، تمام فصول مطالعه شود.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید