رفتن به مجالس عروسی که در آن از لهو و لهب بسیار رکیک استفاده می شود چه حکمی دارد؟ و اگر صفات گوشه نشینی، عقب مانده و امّل به فرد داده شود ما نباید اهمیت دهیم؟ توضیح دهید.

رفتن به مجالس عروسی که در آن از لهو و لهب بسیار رکیک استفاده می شود چه حکمی دارد؟ و اگر صفات گوشه نشینی، عقب مانده و امّل به فرد داده شود ما نباید اهمیت دهیم؟ توضیح دهید.

رفتن به مجالس عروسی که در آن از لهو و لهب بسیار رکیک استفاده می شود چه حکمی دارد؟ و اگر صفات گوشه نشینی، عقب مانده و امّل به فرد داده شود ما نباید اهمیت دهیم؟ توضیح دهید.

مقام انسان:
اگر انسان به شرافت و کرامت خود اندکی توجه کند خواهد فهمید که او همان است که می تواند از ملائک برتر باشد و استعداد و توانائی هایی دارد که می تواند در سایه بندگی خداوند متعال مورد تحسین و مسجود فرشتگان قرار گیرد، حتی خداوند در برابر فرشتگان به او افتخار کند. بنابراین چنین انسانی از تمام لحظات عمر خود بهترین استفاده را می کند و از سپری کردن آن به بیهودگی خودداری می کند و اگر در این مسیر دچار خطا و گناه شود خیلی زود توبه می کند و خود را به اقیانوس بیکران رحمت الهی می رساند. پس، از هر چه که او را از خدا دور کند فراری است و مجالس لهو و لعب جای چنین انسانهای متدین نیست چون در آن صورت هم از رحمت خدا دور می شوند و هم به آتش غضب خدا در دنیا و آخرت گرفتار می شوند.
از نظر شرعی این نکته مسلم است که برپایی چنین مجالسی قطعا برخلاف رضایت الهی است و شرکت در آن، جز گناه و تایید و تشویق گناهکاران نیست و مصداق فعل حرام است.

تغییر ارزشها:
متأسفانه به خاطر تهاجم گسترده فرهنگی و غفلت یا کوتاهی برخی از مسولین فرهنگی و کم توجهی برخی از والدین در سالهای اخیر، دشمنان ما با ترویج ابتذال و بی بند و باری و بی حجابی و … سعی در تغییر ارزشها و الگوهای سالم کردند؛ تا جایی که عرصه را بر مؤمنان تنگ کردند.  مثلا زدن و خوردن و رقصیدن و اختلاط زن و مرد و روابط نامشروع را نشانه تمدن؛ و ایمان و ادب را نشانه تحجر و عقب ماندگی و امل بودن می دانند. اما مؤمن باید چون کوه استوار باشد و همچنان به وظایف دینی و شرعی خود پایبند و با عمل خود مروج و مبلغ دین باشد.

اُمّل واقعی کیست؟
اگر شما در چنین مجلسی نمی روید به خاطر دینتان است که با عقل، برهان و محبت آن را پذیرفته اید و این نشانه عاقل بودن و مؤمن بودن شماست. ولی آیا آنان که بدون هیچ دلیل منطقی و عقلی هر کاری را انجام می دهند و از خود هیچ اراده ای ندارند امل و عقب مانده نیستند؟ آیا شما کارشان را منطقی و عاقلانه می دانید؟ (امّل واقعی کسی است که لذت پایدار و وصف نشدنی آخرت را با لذت گذرای دنیا عوض می کند)
بنابراین یقین بدانید که شما امل و عقب مانده نیستید و هیچ سرزنش و زخم زبان در شما اثر نکند. بلکه با رفتار صادقانه و آگاهانه و دلسوزانه، آنها را(که در برابر حقیقت خاضع هستند) متوجه خطایشان نمایید، یعنی عمل آنها را تقبیح کنید نه خود آنها را، ضمن اینکه احترام آنها را نگه می دارید به آنها بفهمانید که اشتباه می کنند. چون عروسی سنگ بنا و خشت اول زندگی مقدس و مشترک زناشویی است؛ چرا این خشت اول را کج بگذارند و آنرا با معصیت خدای متعال شروع کنند. متاسفانه بعضی ها جشن عروسی را مجلسی برای تخلیه شهوت و چشم هم چشمی، فخرفروشی و… می دانند که این خطاست.
خلاصه آنکه: رفتن و شرکت در چنین مجالسی حرام است و ترک آن از باب نهی از منکر واجب است. در عمل به  احکام دین از سرزنش ها نهراسید و بدانید که مومنان(که اکثریت جامعه اسلامی ما هستند) شما را مدح و عمل شما را تایید می کنند و هم اینان هستند که در برابر مشکلات چون کوه استوارند.[1] قرآن کریم در مدح مومنان واقعی می فرماید:[2] «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
یعنی کسانی که گفتند خدا پروردگار ماست و بر این اعتقاد استقامت ورزیدند هیچ ترس و اندوهی ندارند. بله باید در مسیر دینداری صبور بود و شجاعانه استقامت کرد مگر نه این است که اهل بیت علیهم السلام با صبر و استقامت خود، دین را از چنگال کثیف هوسبازان و بی دینان حفظ کردند.

حرف آخر:
در پایان لازم می د انم که این نکته را مخلصانه و دلسوزانه یادآوری کنم که هیچ وقت نمی توان رضایت همه مردم را جلب کرد. لذا توصیه ما به شما این است که کارهایتان را به ملاک رضایت همه مردم انجام ندهید چون این کار ممکن نیست. کم نیستند افرادی که از دست خدا و پیامبر ناراضی هستند بنابراین کارهایتان را به قصد رضایت الهی انجام دهید و در این راه شکیبا و استوار باشید و از سرزنش های دیگران هیچ ناراحتی به دل نگیرید. چون شما نه اولین نفری هستید که به خاطر اطاعت از دستورات دین مورد سرزنش و توهین قرار گرفتید و نه آخرین نفر، مگر به پیامبر اکرم (که قرآن او را الگوی بشریت معرفی می کند) توهین نکردند آنها پیامبر را ساحر و شاعر و بیهوده گو و دیوانه خواندند و حتی در کوچه ها او را سنگ می زدند و زباله و خاکروبه بر سر او ریختند؛ و امثال اینها در تاریخ انبیا و امامان کم نیستند.
اگر بنا باشد که با این حرفها دست از احکام الهی بردارید پس فردا چیز دیگری می گویند که باید اصلا دست از دین و خدا بردارید. بنابراین در دینداری خود همچنان استوار باشید و در مقابل این نسبتها مقابله به مثل نکنید و سعی کنید با اخلاق و رفتار مناسب به آنها بفهمانید که اگر در اینگونه مجالس شرکت نمی کنید صرفا به خاطر این است که احکام دین، اجازه چنین کاری را نمی دهد. همچنانکه دیگران کارهای بسیار بزرگی را به خاطر دین کرده اند که شهدای عزیز این سرزمین که با الگو گرفتن از شهیدان کربلا خود را فدای دین و خدا کردند از این دسته اند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: سزاوار نیست افراد با ایمان در مجلسی بنشینند که در آن گناه می شود و توانایی بر تغییر آن را ندارند.[3]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اخلاق در قرآن(جلد 2) آیت الله ناصر مکارم شیرازی.
2. تفسیر نمونه ذیل آیه 13 سوره احقاف.
3. روان شناسی رابطه ها، دکتر غلامعلی افروز، انتشارات نوادر (قوانین کلی برای برقراری ارتباط جهت امر به معروف).

پی نوشت ها:
[1] . توضیح المسائل مراجع، قم، انتشارات جامع المدرسین، ج2، ص387.
[2] . احقاف/13.
[3] . مکارم شیرازی، ناصر، 150 درس زندگی، مدرسه امام علی بن ابی طالب، چاپ هفدهم، 1380، ص 130.(لا ینبغی للمؤمن اَن یجلسَ مَجْلِساً یعصَی اللهُ فیه و لا یَقدر علی تغییرهِ)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید