آیهای در قرآن کریم است که: «فرزندان قبل از وارد شدن به اتاق پدر و مادر در زمانها ی خاصی اجازه بگیرند اگر در خانهای بیش از یک اتاق نباشد چگونه این حکم قابل اجرا است؟ یا در مورد خود حضرت پیامبر – صلی الله علیه و سلم – و حضرت علی -علیه السلام- که به نظر میآید خودشان بیش از یک اتاق نداشتند چگونه قابل پیاده شدن است؟!
آیهای که در سؤال به آن اشاره شده، آیه 58 از سوره مبارکه نور میباشد که خداوند در آن بخشی از آداب معاشرت و وظایف تربیتی فرزندان را نسبت به پدران و مادران بیان میکند، تا در اوقات خاصی که احتمال دارد زن و شوهر با هم خلوت کرده باشند، فرزندان بدون اجازه وارد اطاق آنها نشوند و از این راه موجبات انحراف آنها فراهم نگردد. خداوند می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید باید بردگان شما و همچنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیدهاند در سه وقت از شما اجازه بگیرند. قبل از نماز صبح و در نیم روز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را بیرون میآورید. و بعد از نماز عشاء، این سه وقت هنگام خلوت شما است، امّا بعد از این سه وقت گناهی به شما و بر آنها نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر طواف کنید (و با صفا و صمیمیت به یکدیگر خدمت نمایید) این گونه خداوند آیات را برای شما تبیین میکند و خداوند عالم و حکیم است.»[1]
فلسفه اجازه گرفتن از والدین و مضرات بیتوجهی به آن: برای ریشهکن ساختن اعمال منافی با عفت تنها توسل به زور و اجرای حدود کافی نیست بلکه؛ باید زمینههای گناه را برداشت. یکی از عللی که باعث میشود فرزندان وقتی که بزرگ شوند به اعمال منافی عفت روی آورند دیدن پدر و مادر در حال نزدیکی و مجامعت است. دیدن این مناظر سرچشمه انحرافات اخلاقی و حتی بسیاری از بیماریهای روانی را فراهم می کند. در روایتی از امام صادق -علیه السلام- آمده است که «لا یجامع الرجل امرأته و لا جاریته و فی البیت صبّی فان ذلک مما یورث الزنا»[2] «نباید مرد با زن یا کنیزش در اطاقی نزدیکی کند که بچهای در آن است، زیرا این کار باعث زنا میشود» و «حضرت پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم – فرمودند: «قسم به آن کسی که جان من در دست اوست اگر مردی با زنش همبستر شود در حالی که در اتاق بچهای وجود دارد که بیدار است و سخن آنها را میشنود و صدای نفسشان را احساس می کند، آن بچه هیچ گاه رستگار نمیشود. اگر پسر باشد زناکار میگردد و اگر دختر باشد فاحشه». امام سجاد -علیه السلام- هرگاه میخواست با همسر خود همبستر شود در اتاق را قفل میکرد، چهارپایان را رها میساخت و خدمه را خارج مینمود.[3]
بنابراین کودکان با این که در ظاهر چیزی از مسایل زناشویی نمیفهمند ولی در واقع این تصاویر در ذهن آنها نقش میبندد و دیر یا زود برای آنها مشکل ایجاد میکند به همین خاطر اسلام به پیروان خود یاد میدهد که بچهها را عادت دهند در ساعاتی که معمولاً وقت خلوت کردن زن و مرد است هنگام دخول اجازه بگیرند تا منظرهای را که باعث تحریک آنها میگردد، مشاهده نکنند و خللی در پرورش آنها به وجود نیاید.ساختمان شخصیت کودک از همان ابتدا در حال شکلگیری است و «خشت اوّل گر نهد معمار کج تا ثریّا میرود دیوار کج» و «جلو حادثه را قبل از وقوع باید گرفت» اگر میخواهیم فرزندانی پاک و صالح داشته باشیم باید از عوامل منفی پیشگیری کنیم، و دقت در مسائل جنسی به نحوی که از دید کودکان به دور باشد، یکی از اساسیترین پیشگیریها در این زمینه است.
اگر یک اطاق بیشتر نبود چه باید کرد؟
از آیه شریفه و صریح روایاتی که به پارهای از آنها اشاره شد، چنین استفاده میشود که در هر صورت پدر و مادر نباید روابط جنسی و مقدمات آن را در جلو روی کودکان انجام دهند، یا با پوششی در مقابل کودکان ظاهر شوند که مستهجن است. پس اگر امکان دارد اطاق استراحت و خلوت آنها جدا باشد و به بچهها این ادب اسلامی را بیاموزند که هنگام وارد شدن به اتاق مخصوصاً در آن سه وقت اجازه بگیرند و اگر هم اتاق جدا ندارند به ناچار باید این اعمال را دور از دیده فرزندان انجام دهند در غیر این صورت مثلاً در ساعاتی این عمل انجام شود که بچهها بیرون هستند. از این آیه یک معیار و قانون کلی استفاده میشود و آن پیشگیری از زمینه فساد کودکان و انجام ندادن اعمال زناشویی در مقابل آنها است.
آیا حضرت پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم – و حضرت علی -علیه السلام- یک اطاق داشتند؟
از نظر تعالیم اسلام وسعت منزل یکی از عوامل سعادت انسان به شمار میآید. حضرت پیامبر – صلی الله علیه و سلم – در این زمینه میفرمایند: «من سعاده المرء المسلم المسکن الواسع»[4] از سعادتهای انسان مسلمان، داشتن مسکن وسیع میباشد و امام صادق -علیه السلام- فرمودند: «سه چیز است که راحتی مؤمن در آن است یکی خانه وسیعی که آبروی او را محفوظ دارد و بدیهای او را از چشم مردم بپوشاند.»[5] حتی امام رضا -علیه السلام- برای یکی از یارانش که منزل بسیار تنگی داشت خانهای خریداری نمود و امر فرمود که به آن خانه منتقل شود و فرمود این منزل برای شما تنگ است آن فرد عرض کرد: این خانه را پدرم ساخته (و من به خاطر علاقهای که به پدرم دارم دوست دارم در این منزل بمانم) حضرت فرمودند: اگر پدرت فرد بیعقل و احمقی بود تو هم باید مثل او باشی؟![6] بنابراین، اگر چه از نظر اسلام خانههای مجلل پرزرق و برق و تزئین شده مذمّت شده است ولی از خانه وسیع و بیآلایش بسیار مدح شده است چون در راستای حفظ ناموس و مقدمه تربیت صحیح فرزندان است و این که فرمودهاید به نظر میرسد حضرت علی -علیه السلام- و حضرت پیامبر- صلی الله علیه و سلم – فقط یک اتاق داشتهاند صحیح نیست چون نه با توصیههای آن بزرگواران مبنی بر ضرورت وسعت منزل سازگار است و نه شواهد تاریخی و حتی قرآن آن را ثابت میکنند. آنچه از تاریخ به دست میآید این است که پیامبر برای هر یک از همسران خود حجره و اتاقی داشته است و در قرآن کریم هم میخوانیم «یا ایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم»[7] یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید به اطاقهای پیامبر وارد نشوید مگر این که به شما اجازه داده شود از این تعبیر استفاده میشود که حضرت بیش از یک اطاق داشتهاند و منزلی هم که از حضرت علی -علیه السلام- در کوفه به جای مانده است بیش از یک اطاق دارد و برای فرزندان آن حضرت هم اتاقهایی بوده است که در آن عبادت می کرده اند. بنابراین هر مسلمانی برای اینکه زمینه مساعدی برای تربیت فرزندان فراهم سازد باید تلاش کند که منزل وسیعی خریداری کند یا اگر مستأجر است تلاش بیشتری نموده و منزل وسیعتری اجاره کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ ترجمه تفسیر المیزان، ج 15، ص 225 تا 228.
2ـ تفسیر نمونه، ج 14، ص 538 تا 542.
3ـ وسائل الشیعه، کتاب نکاح، ابواب مقدماته و آدابه، باب 67.
پی نوشت ها:
[1]- نور/58.
[2] – وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب 67، روایت 1.
[3] – همان.
[4] – وسائل الشیعه، بیروت، آل البیت، ج 5، ص 300.
[5] – همان، ص 209.
[6] – همان، ص 302.
[7] – احزاب/53.