مقدمه: در معارف دینی ما انسان موجودی مختار معرفی شده است و هر یک از ما به خوبی این اختیار (انجام یا عدم انجام کاری) و قدرت آن را در وجود خود احساس میکنیم از سویی دیگر همین «اختیار» بر انسان دو امر را به ارمغان میآورد:
1 . «مسئولیت و تکلیف» (تکلیف برای فرد مجبور معنی ندارد).
2 . «زمینه رسیدن به مقام کرامت و انسانیت» مقامی که انسان را شایسته میسازد که مقرب درگاه خداوند، جانشین و مورد عنایت ویژهاش قرار گیرد.
دو راهیها، تردیدها و جادههای خیر و شر که در مسیر زندگی انسان است اگر با انتخاب عاقلانه همراه گردد باعث رشد و کمال انسان است و همین چیزهاست که قدرت رشد به انسان میدهد و او را اشرف مخلوقات میسازد. پس از این نگاه میتوانیم، اختیار را نعمت الهی به حساب آوریم. برای دستیابی به پاسخ سؤال خود به مباحث ذیل توجه فرمایید:
دوره جوانی: بحث تصمیمگیری و انتخاب به خاطر ویژگیهای دوره جوانی در این سنین بسیار حساستر است، برخی از این ویژگیها از این قرار است.[1] میل به برتریطلبی، استقلالطلبی، آزادیخواهی، تجددخواهی، آرزوهای بیحساب، الگوپذیری، عشق به غیر، احساس رضایتمندی و تأیید اجتماعی، رقابت، جستجوی یافتن خویشتن، رفاقت با خلوص، شغلطلبی، ازدواج و… که البته این ویژگیها طبیعی هستند که باید با تفکر، استفاده از مشاوران مجرب، عبرت از دیگران و پیمودن مسیری که پزشکان روح (ائمه ـ علیه السّلام ـ ) برای ما روشن ساختهاند، در مسیر حقیقی خود قرار گیرند و زمینه تکامل و رشد مادی و معنوی جوان را فراهم آورند رشدی که احساس رضایتمندی، اعتماد به نفس، خودباوری و آسایش به همراه دارد.
تردیدها و دودلیها:
انسان هیچ گاه از دودلیها نجات نمییابد در واقع دودلیها زمینه مناسب رشد را برای انسان فراهم میسازند به همین خاطر است که در دین به مسائل عقل، تفکر، راهنمایان دینی، مشورت، عبرت، طلب علم و تربیت دینی، تأمل در زندگی ظالمان، توجه به آخرت و زندگی حقیقی، جایگاه ما در جهان، تکلیف در مقابل خدا و شکر نعمتهایش، عذاب و پاداش، تشویق و تنبیه (دنیا و آخرت)، پشیمانی و توبه و… اهمیت زیادی داده شده است در این موارد جایگاه انتخاب و گزینش به روشنی نمایان است آری انسانی که با اختیار خود و زحمات مستمر به نتیجهای مطلوب رسیده لایق تشویق است و خود نیز احساس خوشایندی از نتایج تلاشهایش دارد. البته باید بین «تردیدهای هنجار و عادی» و «تردیدهای ناهنجار و مرضی» فرق قایل شویم، تردید مرضی باعث احساس ناکارآمدی، تشویش، اضطراب و شکست میگردد ولی تردید هنجار باعث جستجو، تلاش، رسیدن به واقع و احساس رضایتمندی میگردد.
قانون همه یا هیچ
اگر به خود و درون خود تأمل کنیم مییابیم که این طور نیست که ما قدرت تصمیم نداشته باشیم حتی اگر دقت کنیم میبینیم که در برخی از مسائل قدرت تصمیمگیری بالایی داریم و در مقابل در برخی موارد احساس میکنیم که در گزینش یک راه ضعیف هستیم پس این طور نیست که بگوییم قدرت تصمیمگیری یا همهاش هست یا هیچ نیست. پس باید عواملی را که در تصمیمات موفق ما وجود دارد، را شناسایی کنیم و برای آنجا که احساس ضعف میکنیم همان ابزارها را استفاده کنیم؛ این عوامل را میتوان در سه بخش میتوان آورد.
1 . انگیزه: انگیزه موتور حرکت و پویایی ما است.
2 . شناخت: هر چه بیشتر به فوائد و نتایج امری آگاه باشیم میل بیشتری برای انجام آن کار داریم(جلب منافع) و هر چه بیشتر از ضررهای امری آگاه باشیم بیشتر نیاز به اجتناب از آن را داریم (دفع ضرر). مسلّم است که در محاسباتمان باید زندگی را محدود به دنیا نکنیم.
3 . ترجیح لذتهای پایدار بر آنی: در محاسبات روزانه و محسوس خودمان دوست داریم به لذت بیشتری برسیم مثلاً از خواب کم میگذاریم تا پول بیشتری بدست آوریم و به تبع آن آسایش جسمی و روحی بیشتری داشته باشیم (قانون عقلا) در مسائل پیچیدهتر مخصوصاً دینی و انسانی نیز اگر بتوانیم به این عوامل توجه کنیم در واقع به قدرت انتخاب و حرکت در مسیر آن کمک زیادی کردهایم.
مثلث انتخاب و تصمیم:
1 . قدرت. 2 . آگاهی به برتر یا برترین گزینه. 3 . میل (این سه مبانی اختیارند)[2]
اگر انسان را تشبیه به ماشین کنیم «میل» عامل اصلی حرکت و در واقع موتور حرکت است و «علم و آگاهی» چراغیست که مسیر را مشخص میکند و «قدرت» ابزارهایست که انرژی را میگیرد و مصرف میکند مثل چرخ و… در تحلیلی روانشناختی میبینیم که کار ارادی و اختیاری بدون میل تحقیق نمیپذیرد از یک نظر میتوان گفت اصولاً اراده تبلور امیال است.
تعریف مشهور فلاسفه از اراده: اراده، شوق مؤکد است یا به عبارت دیگر شوق مؤکد شرط تحقق اراده است.[3]
مراحل اراده: اراده و تصمیم به انجام کاری بر حسب مراحلی صورت میگیرد بدین ترتیب که اول ما نسبت به فایده کاری آگاهی ابتدایی پیدا میکنیم سپس جوانب آن را بیشتر میسنجیم و باور و یقین برایمان حاصل میشود که در این کار به طور حتم فایده (اعم از جسمانی و نفسانی و عقلانی) وجود دارد به گونهای که فکر ما را به خود متمرکز میکند و انسان با تمرکز قوای ظاهر و باطن در صدد رسیدن به آن برمیآید و مشتاق میشود که به آن برسد و آنگاه این اشتیاق شدیدتر میشود و میل و حرکت و عمل را میآفریند اینجاست که دیگر انسان تصمیم واقعیاش تحقق پیدا میکند و خبری از دودلی برایش باقی نمیماند چرا که او بهترین راه را با شناخت و آگاهی انتخاب کرده است. با توجه به این مطالب دانستیم که آگاهی به منافع و ضررهای یک راه و بینش انسان در سایه باورهایش بسیار اهمیت دارد گاهی انسان برخلاف شوق نفسانی و حیوانی خود یک شوق عقلانی را برمیگزیند مثلاً انسان برای حفظ سلامت و حیات خود راضی میشود به خلاف میل خودش تن به ضرر جسمانی و جراحی بدهد.
قدرت: یکی از پایههای اختیار قدرت است که از ابتدا انسان آن را در خود احساس میکند ولی برای اینکه تصمیم قویتری بگیرد نیاز به تمرین بیشتری دارد که اینجا قدرت روحی بیشتر مراد است هر چند که جسمانی هم اهمیت خود را دارد.
شناخت و آگاهی: یکی دیگر از ارکان و مبانی اختیار و انتخاب آگاهی است مسلم است کسی که به مسیری اشراف نداشته باشد سرگردان جادههای انحرافی، راهها و بیراههها میگردد بنابراین باید به مسیر خیر و شر، خو ب و بد، حق و ناحق، آگاه باشد تا در گزینش، راحتر انتخاب کند البته از آن جایی که انسان در کارها اصل لذت و دوری از الم و درد را لحاظ میکند باید به فواید (دنیوی و اخروی) و ضررهای (دنیوی و اخروی) آگاه باشیم.
منابع شناخت خوب:[4] 1. عقل و تفکر 2 . تقلید از متخصص متعهد 3 . یادگیری و آموزش (استفاده از اساتید با تجربه، کتب معتبر، و… 4 . مشورت (سهیم شدن در عقل بزرگترها و کارآزمودهترها و…) 5 . وحی (معتبرترین راه شناخت است، از آن جهت که به منبع ازلی حضرت حق وصل است از هر گونه خطایی مبرّاست.
برخی از راههای تقویت اراده
1. توجه دقیق (حتی لیست کردن روی کاغذو هر از چندگاه مرور کردن) به فوائد بلند همتی و ضررهای تنبلی.
2. بین اراده و آگاهی همبستگی بالایی وجود دارد با تلاش در جهت آگاهتر شدن اراده خود را تقویت کنیم.[5]
3. تمرین اراده: انجام اعمال عبادی روزانه، تمرکز در آنها، پرهیز از نگاه به نامحرم و… بالاترین تمرینهای عملی برای اراده است[6] جریمه کردن نقدی یا عملی در صورت انجام ندادن یک تکلیف (نذر کمک به دیگران و…).
4 . استفاده از جملات تأکیدی مثبت مثل: من قادرم به راه صحیح برسم، من میتوانم، ارادهام قوی است.
5 . استفاده از افرادی که انرژی مثبت در کلامشان القاء میکنند و پرهیز از دوستان منفیگرا، تو میتوانی از این بهتر باشی، تو بااستعدادی و… .
6 . عادت به مقاومت و تدریج: میخ اگر یک دفعه به بتن کوبیده شود خم میشود و نمنم آب از آن به راحتی گذر میکند.
7 . پرهیز از عادات بد: چرا که کسب آن آسان و نجات از آن بسیار دشوار است. تنبلی از سؤال پرسیدن، راحتطلبی، دنبال دوست واقعی نبودن، پرخوری، پرخوابی.
8 . تنظیم خواب: با خواب مناسب توانایی اندیشیدن، احساس و عملکرد به حداکثر میرسد و عدم برنامه ریزی مناسب برای خواب و روح را میفرساید.
9 . اهمیت ورزش: ورزش باعث پاکسازی خون و اکسیژن دهی کافی به آن است (حرکات با تمرکز بر اندام، صورت گیرد) و دوش آب ولرم.
10 . تمرین تنشزدایی: تنشزدایی به معنی استراحت در رختخواب نیست، مثلاً صبحها یک ساعت زودتر از خواب برخاستن، در بوستانی صبحانه خوردن، حرکات ملایم نرمشی، کوه نوردی، پیادهروی در جاده خلوت، نفس عمیق کشیدن.
تعارض امیال:
در انسان امیال مختلفی وجود دارد؛ همچون میل به پرستش، میل به زیبایی، میل جنسی و …
گاهی چند میل با هم ترکیب میشوند مثل میل جنسی با میل عاطفی انتخاب همسر صالح و محبوب برای رسیدن به کمال و رشد و انجام دستور الهی (جمع چند میل با هم بدون هیچ مشکلی) ولی گاهی اوقات چند میل با هم نزاع پیدا میکنند به گونهای که قابل جمع نیستند و درست همین جاست که بحث انتخاب، تصمیمگیری و اراده مطرح میگردد. انسان باید یکی را انتخاب و دیگری را رها کند، دقیقاً همین جاست که «تعارض عقل و نفس» مطرح میشود. نفس دنبال لذت فوری، کم دردسرتر، و بیمشقتتر است و عقل دنبال لذت پایدارتر، کمالآورتر است نفس به خاطر افق کوتاه دیدش به دنیا فکر میکنند و عقل به دنیا و آخرت میاندیشد و طبق عقل و معارف دینی حساب ویژهای برای زندگی و استمرارش در دنیای دیگر باز میکند (عقل، معاد و معاش) عقل میگوید صحیح است که اگر تابع نفس باشیم به لذت فوری میرسم ولی آخرت پایدارتر است بنابراین از نظر عقل، لذتی که به دنبالش هلاکت را داشته باشد در واقع لذت نیست به همین خاطر است که انسانهای مؤمن تحمل سختیها، اذیتها و… برایشان راحت تر است.
حرف آخر: تردید و دودلی از خصوصیات انسان است که خداوند در کنار آن به انسان نعمت اختیار را عطا فرموده و به همین خاطر است که کسی با تلاش فکری و عملی راه صحیحی را انتخاب میکند شایسته پاداش است. این تردیدها در جوانی به خاطر ویژگیهای این دوره شدیدتر است بنابراین جوان باید این ویژگیها را به منابع شناخت تفکر، عبرت از خطاهای خود و دیگران و تاریخ، مشورت با متخصص رشته مورد نیاز، استفاده از روشهای یادگیری، وحی و… پیوند زند و با توجه به فوائد یک راه (دنیوی و اخروی، چون زندگی ما تا ابد ادامه دارد) دست به گزینش زند. او باید به مبانی انتخاب و اراده (مثلث انتخاب) ـ شناخت، قدرت، میل ـ توجه داشته باشد لذتهای آنی را بر لذتهای پایدار و کمالآور و زیادتر ترجیح ندهد و در واقع در «نزاع عقل و نفس»، عقل را کمک کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. گفتار فلسفی جوان، محمدتقی فلسفی، هیأت نشر معارف اسلامی.
2. جوان از نظر عقل و احساسات، محمدتقی فلسفی، هیأت نشر و معارف اسلامی.
3. تفکر برتر، محمدرضا شرفی، سروش تهران.
4. قدرت اراده، یل ژاگو، ترجمه ایرج مهربان، تهران، انتشارات ققنوس.
5. اراده برای شاد زیستن، نورمان کازنیس، ترجمه هوشیار رزمآرا.
6. انسان و نیروی چهارم (راده)، محمدرضا شرفی، نشر سروش، تهران.
پی نوشت ها:
[1]. قائمی، علی، شناخت، هدایت، تربیت نوجوانان و جوانان، انتشارات امیری، 1378، ص4.
[2] . مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (3 ـ 1) مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1376، ص 421.
[3] . همان، ص422.
[4] . زارعان، جزوه درسی روانشناسی رشد، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1380.
[5] . دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، چاپ مهر، ص256، ج 1.
[6] . آل اسحاق خوئینی، محمد، اسلام و روانشناسی، چاپ صدر، 1369، ج1، ص 384.