چگونه می توانم ذهنم را در دست بگیرم و از این به بعد در زمان حال زندگی کنم؟

چگونه می توانم ذهنم را در دست بگیرم و از این به بعد در زمان حال زندگی کنم؟

ذهن من به طور ناخودآگاه و بیشتر از روی عادت به گذشته بر می گردد و من سالهای طولانی این طور فکر کرده ام و متعاقباً زندگی و تبدیل به یک عادت پایدار در ذهن من شده یعنی من عادت به خیال پردازی و زندگی در گذشته دارم به طوری که از کار روزمره و تحصیل باز مانده ام و سؤال من اینکه: چگونه می توانم ذهنم را در دست بگیرم و از این به بعد در زمان حال زندگی کنم؟

مقدمه: رابطه آدمی و ذهن را به دو صورت می توان مجسّم نمود، در حالت اوّلی، آدمی بر ذهن خویش مسلط بوده و آن را به هر سو و جهتی که اراده می کند، هدایت می کند و به عبارتی این حالت نشان تسلّط کامل بر ذهن و فرایندهای آن می باشد. در حالت دوّم، جریان عکس می شود یعنی فعالیت های ذهن از کنترل فرد خارج شده و افکار پراکنده آدمی را به هر جهتی که اراده می کنند، می کشانند و فرد در این حالت، همانند قایقرانی است که در یک دریای متلاطم و طوفانی اسیر موجهای بلند و مهیبی شده و قایق همچون پر کاهی او را به این سو و آن سو می برد. در چنین موقعیتی، هر اندیشه ای و از جمله افکار منفی به راحتی به فضای ذهنی فرد نفوذ نموده و او را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین باید با تلاش برای تحقق حالت اوّل و پرهیز از حالت دوم، اقدام نمود. این اقدام شامل تمرین های تدریجی و منظم برای تحت کنترل در آوردن افکار و مسلط شدن بر آنها می شود به گونه ای که هر آن چیزی را که اراده کنیم، درباره اش می اندیشیم و در صورت لزوم، جریان و جهت فکر خود را می توانیم بصورت ارادی تغییر دهیم و به سهولت، از فکری به فکر دیگر منتقل شویم.[1] در این نوشتار سعی خواهیم کرد در همین راستا

راهکارهائی را برایتان بیان نمائیم:
1. اینکه اراده کرده اید تا از وضع موجود خارج شوید مسأله خیلی مبارکی است و نشانگر عزم و اراده و توانایی شما برای تغییر وضعیت موجود می باشد. پس اگر بخواهید , می توانید شرایط و اوضاع فکری خود را تغییر دهید و بدانید که می توانید و خداوند این توانایی را در همه انسان ها قرار داده است.
2. برگشت به گذشته و خیال پردازی در آن می تواند دلائل مختلفی داشته باشد. بعضی ها چون قبلاً شرایط خیلی خوبی داشتند و حالا آن موقعیت و امکانات را از دست داده اند به گذشته بر می گردند. مثلاً پدر و مادر، خواهر و برادر و یا دوست خوب یا شرایط مادّی زندگی و از این قبیل. بعضی دیگر در گذشته گناه بزرگی انجام داده اند و نمی توانند آنرا فراموش کنند به همین خاطر همیشه در فکر آن کار و گناه خود هستند.[2] این مسأله باعث می شود انسان اغلب در سختی ها و ناکامی ها و فشارهای زندگی به خیال پردازی و غوطه ور شدن در گذشته خود باشد. برای اینکه مشکل خیال پردازی حلّ شود باید انسان این عوامل را شناسایی کند. و ببیند برای چه چیزی ذهن و فکر خود را مشغول می کند. آیا واقعاً ارزش آن را دارد که بقیّه عمر خود را صرف آن نماید؟ پس اگر یک واقعیت تلخ می باشد باید خود را نسبت به آن توجیه نماید و آنرا قبول کند و اگر آن چیزی که او را مشغول می کند یک امر توهّمی و غیر واقعی باشد اصلاً ارزش ندارد انسان یک لحظه به خاطر این امر غیر واقعی سرمایه با ارزش عمر را بیهوده تلف کند. پس شما باید بتوانید منشأ این خیالپردازی را شناسایی کنید و اینکه آیا واقعیت  است یا توهّم؟[3] 3. یکی از راهکارهایی که می توانید از خیالپردازی رها شوید، مداومت به ذکر و جابه جایی ذکر و فکر می باشد. ذکر به معنی یاد کردن است. خواه با زبان باشد یا با قلب و یا هر دو. در اهمیّت ذکر , از حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده است: «هر چیزی را حدّی معین است و پایانی، مگر ذکر را که در آن، پایان و حدّی مقرّر نگردیده است، هر یک از واجبات الهی را چون به جای آورند، پایان یافته است. پایان و حدّ روزه و حجّ انجام آن هاست لیکن ذکر است که خداوند متعال به مقدار کم آن خشنود نمی شود و برای آن حدّ و اندازه ای مشخص نفرموده و در قرآن کریم آمده است: «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکراً کثیراً و سبحّوه بکره و اصیلاً»[4]. با توجه به این آیه می توان گفت ذکر در همه احوال توصیه شده است. از طرفی ذکر خدا باعث آرامش قلبی انسان می گردد و این مقدّمه رسیدن به سلامت روح و روان می باشد و از طرفی جایگزین فکر منفی می شود و آن را از قلمرو اندیشه، کنار می زند. پس سعی کنید ذکرهای هفته، ذکرهای ایّام خاص و صلوات را هر چه قدر بتوانید به صورت زبانی و قلبی بگوئید. و در این کار مداومت و استقامت داشته باشید. در این صورت است که نتیجه مناسبی خواهید گرفت.[5] 4. مثبت اندیشی یکی دیگر از راهکارهای مبارزه با خیالپردازی می باشد. مثبت اندیشی این است که جهان بینی ما مثبت باشد. نسبت به آینده امیدوار باشیم. از گذشته عبرت بگیریم تا زندگی امروز خود را به بهترین نحو ممکن پیش ببریم. در این صورت اگر مشکلاتی هم در زندگی ما باشد به تدریج حل می شود. فقط باید تلاش کرد و به آینده امیدوار بود و باور داشت که نگاه مثبت به زندگی به طرز چشم گیری خیال پردازی را محدود می کند. بیان حکایت کوتاهی در اینجا، خالی از لطف نیست: «شخصی در غمِ نداشتن وسیله نقلیه غوطه ور بود و اندوهگین که چرا باید پیاده برود، ناگهان کسی را دید که پا ندارد. و آن گاه متوجّه نعمتی شد که قبلاً هرگز به آن نیاندیشید، و آن وجود دو پای سالم بود.»[6] 5. از دیگر روشهای مقابله با خیالپردازی و کنترل ذهن این است که انسان به فعالیت هائی مثل کارهای هنری، خیاطی پرورش گل، گل سازی و … مشغول شود که به گونه ای توجّه او را به خارج معطوف می کند و هر قدر این توجّه به خارج بیشتر باشد زمینه نفوذ فکر منفی محدودتر می شود. منظور از دل مشغولی، تنظیم برنامه هایی برای زندگی است که مطابق توانایی، نیاز، علاقه و موقعیت آدمی باشد و تنوع منطقی در آن مراعات شود. در این صورت، روند زندگی به گونه ای است که برای هر بخشی از آن و نیز برای هر ساعتی از ساعاتش می دانیم که چه برنامه ای داریم و دقیقاً آگاهیم که چه باید بکنیم. نتیجه طبیعی چنین کاری، بستن راه خیالات می باشد.[7] 6. سعی در اینکه دوستان فعّال و مؤمن و آینده نگر پیدا کردن و دقت خود را در جمع ها به سر بردن , می تواند شما را از این افکار دور کند. حتی الامکان اوقات خلوت خود را حداقل برسانید.
7. از نماز جماعت، نماز جمعه، دعای کمیل، توسل به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ، زیارت آنها در این راستا می توانید بیشترین استفاده را بنمایید.
8. برای مشکلات فعلی زندگی به جای غرق شدن و فکر کردن , از مشاور مربوط به آن امر، و نیز مطالعه و تفکر برای حل آن کمک بگیرید.
در آخر باید بگوییم که همه این راهکارها در صورتی سودمند خواهند بود که شما واقعاً قصد تغییر داشته باشید و واقعاً ایمان داشته باشید که می توانید بر ذهن خود مسلط شوید و زندگی را همانطور پیش ببرید که قصد دارید. به امید آن روز، منتظر تماس بعدی شما هستیم.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پند جاوید، استاد مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمین.
2. گوهر وقت، سید حسن مطلّبی، سازمان تبلیغات اسلامی.
3. تفکر برتر، محمد رضا شرفی، انتشارات سروش.

پی نوشت ها:
[1] . شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، انتشارات سروش، چاپ اوّل، 1381، ص 292.
[2] . سیاسی، علی اکبر، روان شناسی شخصیت، انتشارات امیر کبیر، ص 40.
[3] . مطلّبی، سید حسن، گوهر وقت، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، 1380، ص 93.
[4] . اعراف/205.
[5] . شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، همان، ص 293.
[6] . هاوتون، کرک و کیس، کلارک، رفتار درمانی شناختی، مترجم: دکتر حبیب الله قاسم زاده، انتشارات ارجمند، چاپ اوّل، 1376، ج1، ص330.
[7] . قائمی، علی، خانواده و نابسامانیهای روانی کودکان، انتشارات امیری، چاپ دوّم، 1372، ص 58.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید